کتاب «تنهایی یک دونده استقامت» نوشته آلن سیلیتو با ترجمه کیهان بهمنی توسط نشر آموت منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «تنهایی یک دونده استقامت» نوشته آلن سیلیتو به تازگی با ترجمه کیهان بهمنی توسط نشر آموت منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب مجموعه ۹ داستان کوتاه با عناوینی از جمله تنهایی یک دونده استقامت، عمو ارنست، آقای رِینورِ معلم، تابلوی کشتی ماهیگیری، کشتی نوح، بعدازظهر شنبه، مسابقه، رسوایی جیم اسکارفدِیل، زوال و سقوط فرانکی بولر است.
آلن سیلیتو نویسنده اینکتاب، چهارم مارس سال ۱۹۲۸ در ناتینگهام در خانواده کارگری متولد شد. پدرش، کریستوفر سیلیتو، کارگری بیسواد و خشن بود که مدتی در دباغ خانهها و سپس در کارخانه دوچرخه سازی رالی کار میکرد. او در چهارده سالگی و در پی عدم موفقیت در امتحانات ورودی دبیرستان، تحصیل را رها کرد و به مدت چهار سال در کارخانه دوچرخه سازی رالی کار کرد. سپس در سال ۱۹۴۶ وارد نیروی هوایی شد و به عنوان مسئول ارتباطات رادیویی دو سال در مالایا خدمت کرد. پس از بازگشت به انگلستان قصد داشت در نیروی هوایی کانادا استخدام شود اما آزمایشات پزشکی نشان داد که او در مدت خدمتش به بیماری سل مبتلا شده بود و بدین ترتیب شانزده ماه در بیمارستان نیروی هوایی انگلستان بستری شد. بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۸ سلیتو با اندک مستمری که دریافت میکرد به امید بهبودی کامل در فرانسه و اسپانیا زندگی میکرد. در همان دوران در مایورکا با همسرش روث فن لایت، شاعر آمریکایی آشنا شد و سپس در سال ۱۹۵۹ با او ازدواج کرد. سیلیتو در مایورکا با رابرت گریوز شاعر نیز ملاقات کرد و به تشویق گریوز که از او خواسته بود درباره زندگی اش در ناتینگهام بنویسد، کار بر روی اولین رمانش را عنوان شب شنبه و صبح یکشنبه را آغاز کرد که پس از چاپ به سرعت مبدل به اثری موفق شد.
سیلیتو نویسنده ای بسیار پر کار بود و در طول دوران حیات حرفه ای خود ۲۵ رمان، ۹ مجموعه داستان، ۵ کتاب کودک، ۱۲ مجموعه مقاله و سفرنامه، ۳ نمایشنامه، ۱۹ مجموعه شعر، یک خودزندگی نامه با عنوان زندگی بدون زره و چهار فیلمنامه نوشت. او چندین ترجمه نیز دارد. آلن سیلیتو در ۲۵ آوریل سال ۲۰۱۰ و در سن ۸۲ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.
کیهان بهمنی متولد ۱۳۵۰ مترجم و استاد دانشگاه است. تاکنون از او ترجمه کتابهای خدمتکار و پروفسور، انتقام، پلیس حافظه، دختری که پادشاه سوئد را نجات داد، پیرمرد صدساله ای که از پنجره بیرون رفت و ناپدید شد، پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، پیرزن دوباره شانس میآورد، پیرزن دوباره قانون شکنی میکند، من از گردنم بدم میاد، کشتن عمه خانم، خدا به داد آدم ابله برسد، من در کوبا یک جرمن شپرد بودم توسط نشر آموت منتشر و روانه بازار نشر شده است.
در بخشی از کتاب «تنهایی یک دونده استقامت» میخوانیم:
دیگه وقتشه وایستم؛ البته فکر نکنید دیگه نمیدوم چون هنوز دارم یه جورایی میدوم. مدیر دارالتادیب ثابت کرد حق با من بود؛ اصلاً برای غرورم ارزشی قائل نشد؛ که البته انتظاری هم ازش نداشتم، سعی هم نکردم براش توضیح بدم، ولی اگه اون آدم ادعای تحصیلات داشت باید می تونست حدس بزنه. انتقامش رو اون طوری که به نظرش حقش بود ازم گرفت، یا حداقل این چیزی بود که خودش فکر میکرد، و مجبورم کرد هر روز صبح با چرخ دستی سطلهای آشغال آشپزخونه بزرگ و فعال دارالتادیب رو ببرم و ته باغ خالی شون کنم. بعد ازظهر ها هم باید آب خالی میکردم. شبها هم باید زمین رو میسابیدم، کیلومترها کیلومترها زمین. ولی برای شش ماه زندگی بدی نبود و این هم یه موضوع دیگه بود که مدیر هیچ وقت نمی فهمیدش، و البته اگه میفهمید حالش بیشتر گرفته میشد، و وقتی به گذشته فکر میکنم می بینم با توجه به تمام اون فکر کردن هام ارزشش رو داشت، و پسرهایی هم که از من جلو زدن چون من از قصد مسابقه رو باخته بودم، برای تشکر کردن ازم حرفهای خوب و برای بد و بیراه گفتن به (خودشون) و مدیر فحش کم آوردن.
کار من رو نمیشکست، برعکس از خیلی نظرها باعث میشد قویتر بشم، وقتی از دارالتادیب آزاد شدم مدیر فهمید کینه اش نسبت به من براش هیچ فایدهای نکرده بود. چون وقتی از دارالتادیب اومدم بیرون سعی کردن من رو وارد ارتش کنن اما تو معاینه پزشکی رد شدم و علتش رو هم بهتون می گم. به محض اینکه آزاد شدم، بعد از اون مسابقه آخر و شش ماه کار سخت، مریضی پلورزی گرفتم، که تا اونجا که من میفهمم یعنی خیلی به نفعم شد که مسابقه مدیر رو باختم، و در عوضش خودم دوبار برنده شدم، چون شک ندارم اگه تو اون مسابقه شرکت نکرده بودم این پلورزی رو هم نمیگرفتم.
این کتاب با ۲۲۶ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۱۹۹ هزار تومان عرضه شده است.