۲۰ فیلم در تاریخ سینما که بدترین پایان بندی را داشته‌اند

مجله نماوا:

تماشای یک فیلم زمانی لذت‌بخش می‌شود که مخاطب با احساس رضایت سالن سینما را ترک کند. فرقی نمی‌کند پایان فیلم غم‌انگیز، شاد یا حتی کمی مرموز باشد، اما داستان هر چه که باشد، بهتر است یک سیر منطقی را دنبال کند. در این لیست به ناامیدکننده‌ترین، بی‌معنی‌ترین، غیرهیجانی‌ترین، بی‌احساس‌ترین و بدترین پایان‌های فیلم در تاریخ سینما نگاهی می‌اندازیم. خطر لو رفتن داستان برخی فیلم‌ها در این مقاله وجود دارد، اما حقیقتا پایان این فیلم‌ها عاری از هرگونه شور و هیجان خاصی است که موجب لو رفتن چیزی شود. با ما همراه باشید.

همچنین بخوانید:
سریال های بی‌نظیر با فصل های پایانی ضعیف

۲۰. ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین (۲۰۰۸) Indiana Jones and the Kingdom of the Crystal Skull

ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین

ایندیانا جونز Indiana Jones اولین فیلم این لیست است که از سبک روحانی و منطقی که داشت به یک فیلم علمی تخیلی تبدیل شد. هرچند ما ظرفیت تحمل بالایی داشتیم، زمانی که اسکلت کریستالی بیگانه‌ای که بیدار شد و قصد ذوب کردن مغز کیت بلانشت در این فیلم را داشت، آنقدر هیجان‌انگیز بود که هیجان صحنه‌های بعدی کاهش یافت. حتی بدتر از این، تصویر ایندی بود که نظاره‌گر پرواز سفینه فضایی به بُعد دیگری بود. پایان آخرین جنگ صلیبی The Last Crusade عالی بود، پس چرا پایان قلمرو جمجمه بلورین the Kingdom of the Crystal Skull اینقدر بد شد؟

۱۹. سوپرمن (۱۹۷۸) Superman

سوپرمن

لطفا دچار سوءتفاهم نشوید! بخش سحرآمیز سوپرمن Superman از پایان بد آن جداست. زمانی که سوپرمن نتوانست لوئیس لین را نجات دهد، تصمیم گرفت قوانین فیزیک را دور بزند. او به شکلی غیرمنطقی با استفاده از سرعت فوق‌العاده‌اش چرخش زمین را برعکس کرد و زمان را به عقب بازگرداند. نیازی نیست دانشمند باشید تا بدانید این کار نه تنها جان کسی را نجات نمی‌دهد، بلکه تقریبا همه چیز را از بین می‌برد. پایان این فیلم به‌جای شگفت‌زده کردن مخاطبانش، بیشتر آنها را گیج کرد.

۱۸. گرگ‌ومیش: سپیده‌دم – قسمت دوم (۲۰۱۲) The Twilight Saga: Breaking Dawn – Part 2

گرگ‌ومیش: سپیده‌دم - قسمت دوم

عده زیادی معتقدند که فیلم‌های قبلی حماسه گرگ‌ومیش Twilight هم چندان جالب نبودند. اما حتی طرفداران سرسخت این مجموعه هم نتوانستند بد بودن قسمت پایانی را نادیده بگیرند و از آن دفاع کنند. صحنه مبارزه آخر تا حدی جذاب بود، اما زمانی که مشخص شد این مبارزه تنها یک صحنه خیالی بوده است، یک فریبکاری تمام‌عیار بود. انتظار می‌رود فیلم‌هایی که از روی کتاب‌ها ساخته می‌شوند، از عنصر خلاقیت استفاده کنند. ای کاش گرگ‌ومیش Twilight حداقل برای انتظار و وقت طرفدارانش ارزش قائل شده بود.

۱۷. تبدیل‌شوندگان: انتقام فالن (۲۰۰۹) Transformers: Revenge of the Fallen

تبدیل‌شوندگان: انتقام فالن

اگرچه برخی فیلم‌های این لیست برای کشتن برخی شخصیت‌ها بسیار شتاب‌زده بودند، تیم سازنده تبدیل‌شوندگان Transformers زیادی درگیر ایده ضربه‌فنی کردن شخصیت اصلی بود و زیادی آن را کش داد و در نهایت نتوانست این کار را به خوبی انجام دهد و موجب نارضایتی تماشاچی‌ها شد. اول از همه شخصیت سام کشته می‌شود و دوباره بازمی‌گردد و بعد به شکلی غیرمنتظره اپتیموس پرایم را در مسیر خروج می‌بینیم. چون اپتیموس یک ربات است پس قطعات یدکی دارد و می‌تواند دوباره بازگردد. تنها لازم بود او را تعمیر و به روز رسانی کنند.

۱۶. مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز قسمت دوم (۲۰۱۴) The Amazing Spider-Man 2

 مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز قسمت دوم

تقریبا همه عاشق پایان‌های احساسی هستند، اما رویکرد مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز قسمت دوم The Amazing Spider-Man 2 خجالت‌آور بود! البته زمانی که بچه سر راه راینو قرار می‌گیرد بامزه است، حتی اگر وجود راینو در آن مکان روشن نباشد، اما زمانی که مرد عنکبوتی واقعی وارد صحنه می‌شود، قادر نیستیم از ناباوری‌مان دست بکشیم. همه چیز تنها یک مزخرف تمام‌عیار بوده است. قرار بود پایان این فیلم ما را به فکر کردن و حدس زدن وادار کند، اما تنها ناسزا بود که شنیده می‌شد.

۱۵. فراموش‌شده (۲۰۰۴) The Forgotten

فراموش‌شده

هر زمان که شک داشتید، بیگانه‌ها را مقصر بدانید. ظاهر سازندگان فراموش‌شده The Forgotten برای پایان فیلم نیز به همین نتیجه رسیده‌اند. این فیلم داستان تلی با بازی جولیان مور را روایت می‌کند که معتقد است یک پسر دارد اما هیچ‌کس از اطرافیانش او را به یاد نمی‌آورند. این یک فرضیه جالب است که به‌ نظر می‌رسد سوال‌هایی درباره سلامت روانی تلی مطرح کند و ما را به سمت توطئه‌های دولتی سوق می‌دهد. فیلم تقریبا همین‌طور پیش می‌رود تا اینکه مشخص می‌شود همه چیز زیر سر بیگانه‌ها بوده است. پایان فیلم این موضوع را مطرح می‌کند که دولت در حال همکاری با فرازمینی‌ها بوده تا یک آزمایش کاملا مزخرف روی غریزه‌های مادرانه انجام دهند.

۱۴. اره ۷ (۲۰۱۰) Saw 3D

اره ۷

پیچش داستانی فیلم اصلی اره Saw همه را شوکه کرد، اما این مجموعه جذابیت بالایی ندارد. آیا دکتر لارنس گوردن که در فیلم اول پای خودش را قطع کرد به یاد دارید؟ حالا این را داشته باشید. او موفق می‌شود نجات پیدا کند و در صحنه پایانی اره ۷ Saw 3D مشخص می‌شود که او تمام این مدت شریک جرم جیگ‌ساو بوده است. در ارتباط با قتل جیل، گوردن کارآگاه هافمن را می‌رباید، او را به اتاق آشنایی می‌برد و اعلام می‌کند که بازی رسما تمام شده است. پایان این فیلم بسیار مضحک است، اما حداقل فیلم بعدی این مجموعه به نام جیگ‌ساو Jigsaw در سال ۲۰۱۷ بهتر از اره ۷ Saw 3D بود.

۱۳. شماره ۲۳ (۲۰۰۷) The Number ۲۳

شماره ۲۳

در این فیلم مهیج روانشناسانه به کارگردانی جوئل شوماخر، جیم کری نقش کارآگاه والتر را دارد که کتابی با عنوان «شماره ۲۳» پیدا می‌کند. کتاب ماجرای کارآگاهی را روایت می‌کند که دوست‌دخترش را به قتل رسانده است. با وجود تشابه زیاد و وجه مشترک با این شخصیت، عدد ۲۳ در چندین موقعیت در زندگی او ظاهر می‌شود و همان‌طو که والتر مشغول کشف ماجراهای مرموز است، سلامت روانی‌اش به خطر می‌افتد. این نیروهای عجیب چه هستند؟ خب، در پایان مشخص می‌شود که خود والتر پیش از دچار شدن به فراموشی، این کتاب را نوشته است.

۱۲. لوسی (۲۰۱۴) Lucy

لوسی

نمی‌توان مشخص کرد که آیا لوسی Lucy یک داستان هوشمند در یک فیلم احمقانه است یا داستانی احمقانه بوده که در یک فیلم هوشمند گیر افتاده است. تنها یک چیز قطعی است: پایان آن ۱۰۰٪ احمقانه است. همان‌طور که ظرفیت مغز لوسی (با بازی اسکارلت جوهانسون) به ۱۰۰ درصد می‌رسد، او از تمام گونه‌های انسانی برتر می‌شود، با زنجیره‌ای از زمان و فضا یکی می‌شود و همه اطلاعات را در یک فلش مموری در اختیار دکتر نورمن (با بازی مورگان فریمن) قرار می‌دهد. تقریبا به نظر می‌رسد که لوک بسون کارگردان در تلاش است تا به ۲۰۰۱: ادیسه فضایی ۲۰۰۱: A Space Odyssey برسد. اما لوسی Lucy به جای رسیدن به نقدهای عمیق، تماشاچی‌هایش را ناامید می‌کند.

۱۱. آرامش (۲۰۱۹) Serenity

آرامش

متیو مک‌کانهی در فیلم‌های شگفت‌انگیز زیادی بازی کرده اما آرامش Serenity جزو بهترین کارهای او نیست. در ابتدا با یک داستان مهیج مرموز روبرو می‌شویم که بازیگران جذاب آن خیلی زود به یک بازی کامپیوتری تبدیل می‌شوند. بله، تمام آنها به جز پاتریک پسر مک‌کانهی که یک شخصیت واقعی است و این بازی را ساخته، در یک بازی کامپیوتری قرار دارند. مشخص می‌شود که صحنه‌هایی که به‌ نظر می‌رسد فلش‌بک‌های پاتریک باشند، در واقع در اینجا و اکنون رخ داده‌اند. زمانی که پاتریک ناپدری بدرفتارش را به قتل می‌رساند، آخرین حقیقت داستان در پایان فیلم مشخص می‌شود. متأسفانه در این نقطه از فیلم، تعلیق ناباوری مخاطب به کل از بین رفته است.

۱۰. اکنون مرا می‌بینی (۲۰۱۳) Now You See Me

اکنون مرا می‌بینی

یک ترفند جادویی خوب طوری پیش می‌رود که یک پایان بزرگ و هیجان‌انگیز را رقم بزند. تماشاچی‌ها نیز حین تماشای اکنون مرا می‌بینی Now You See Me انتظار چنین پایانی را می‌کشیدند. بخش‌های زیادی در این فیلم معرکه هستند. جادوی آن بی‌نظیر است و تماشاچی بی‌صبرانه منتظر پایان داستان است. اما متأسفانه این فیلم هم با داشتن خطاهای داستانی بزرگ، مخاطبانش را ناامید کرد.

۹. پیشتازان فضا به‌سوی تاریکی (۲۰۱۳) Star Trek Into Darkness

پیشتازان فضا به‌سوی تاریکی

به‌سوی تاریکی Into Darkness یک دنباله عالی پس از بازسازی پیشتازان فضا Star Trek به کارگردانی جی. جی. آبرامز بود که می‌توان پایان مزخرف آن را نادیده گرفت. به‌سوی تاریکی Into Darkness به‌جای بیعت با خشم خان Wrath of Khan، به معنای واقعی کلمه نماد جانشین معنوی خودش را بازآفرینی کرده است. تنها تفاوت آن این است که نقش‌های کرک و اسپاک برعکس شده که باعث نابودی کرک شده و اسپاک را می‌بینیم که به شکلی احمقانه ادای دشنام دادن ویلیام شاتنر را در می‌آورد. البته نگران نباشید! بونز مرگ را هم درمان می‌کند و کرک را به زندگی باز می‌گرداند.

۸. گربه‌ها (۲۰۱۹) Cats

گربه‌ها

نه تنها پایان گربه‌ها Cats، بلکه کل فیلم احمقانه است. مسلما تام هوپر کارگردان با انتخاب تئاتر موزیکال اندرو لوید وبر به عنوان منبع الهامش، کار را برای خودش راحت کرد و در حقیقت کار بیهوده‌ای انجام داد. اما می‌توانید از میزان حماقت اثر نمایشی که الزاما در فیلم دیده نمی‌شود، چشم بپوشید. گریزابلا در پایان گربه‌ها Cats آهنگی می‌خواند که می‌تواند به نوعی منجر به موفقیت او شود. این حرکت در تضاد با تلاش‌های مکاویتی شیطان است که قدرت‌های جادویی دارد.

۷. انقلاب‌های ماتریکس (۲۰۰۳) The Matrix Revolutions

انقلاب‌های ماتریکس

در پایان این سه‌گانه، خط روایت آن چنان پیچیده شد که به یک عامل خاص اضافه‌ برای سر هم نگه داشتن همه چیز نیاز پیدا کرد. جای تأسف دارد که انقلاب‌های ماتریکس The Matrix Revolutions به کلی از اجرای این ایده سر باز زد. البته، فدا شدن نئو قهرمانانه است و مرگ اسمیت دلمان را خنک می‌کند… اما بقیه کسانی که به ماتریکس وصل بودند چه می‌شوند؟ آیا بقیه ماجرا روی یک نیمکت در پارک و به شکلی خلاصه توضیح داده می‌شود؟ طلوع خورشیدی که می‌بنیم زیباست، اما این صحنه هیچ پاسخی برای پرسش‌های ما به همراه ندارد. صلح تا کی ادامه خواهد داشت؟ آیا کسانی که می‌خواستند بیرون بروند واقعا آزاد می‌شوند؟ منظور اورکل از اینکه نئو را دوباره می‌بنیم چیست؟

۶. جنگ دنیاها (۲۰۰۵) War of the Worlds

جنگ دنیاها

احتمالا استیون اسپیلبرگ با انتخاب وفادار ماندن به رمان جنگ دنیاها به عنوان منبع الهامش، از همان ابتدا به ناامید کردن تماشاچی محکوم شد. این به این معنی است که بیگانگان توسط میکروب‌ها شکست می‌خورند. آیا این مسافران بین کهکشانی که توسط آب در نشانه‌ها Signs شکست خوردند، هیچ چیز از محیط خارج از زمین یاد نگرفته‌اند؟ با این حال به نظر می‌رسد که این فیلم قصد دارد با پایان مبهم و قدرتمندش ما را به چالش بکشد؛ زیرا احتمالا رابی پسر ری پس از ورود احمقانه‌اش به جنگ کشته می‌شود. اما نه! او زنده است و حتی خراشی روی پوستش نیفتاده و ماجرا به شکلی زیبا و تمیز جمع می‌شود.

۵. اتفاق (۲۰۰۸) The Happening

اتفاق - ام. نایت شیامالان

تقریبا هر زمان که صحبت از فیلم‌هایی با پایان بد پیش می‌آید، انتخاب فیلم‌های ام. نایت شیامالان یکی از راحت‌ترین کارها است. نشانه‌ها Signs؟ دهکده The Village؟ بانویی در آب Lady in the Water؟ مخاطبان هنوز هم آن پیچش پایانی از حس ششم The Sixth Sense فیلم پرسروصدای او را به یاد می‌آورند، اما نارضایتی تماشاچی‌ها از تماشای فیلم‌های او هنوز هم ادامه دارد. دست آخر فیلم اتفاق The Happening برای این لیست انتخاب شد. البته پیام محیط زیستی خیرخواهانه‌ای در فیلم وجود دارد، اما آیا می‌گویید خودکشی‌های دسته‌جمعی مرموز در شمال شرقی آمریکا توسط درخت‌ها برنامه‌ریزی شده است؟ و حالا درخت‌ها دلیل فجایع آخرالزمانی هستند؟ آیا تمام فیلم را تماشا کردیم که این نتیجه را ببینیم؟

۴. سیاره میمون‌ها (۲۰۰۱) Planet of the Apes

سیاره میمون‌ها

بازی با پایان یک فیلم کلاسیک شاخص؟ این کار احمقانه است. در نسخه معروف ۱۹۶۸، چارلتون هستون بازیگر نقش جرج تیلور با سفر به آینده‌ای دور متوجه شد که زمین سیاره میمون‌هاست. تیم برتون در بازسازی سال ۲۰۰۱ تصمیم گرفت پیچش دیگری به داستان اضافه کند؛ آن هم از نوعی که بیشتر شوکه کننده است تا منطقی. قهرمان داستان به خانه بازمی‌گردد و متوجه می‌شود که میمون‌ها زمین را تسخیر کرده‌اند. این پایان در واقع به منبع الهام آن نزدیک‌تر است، اما در کتاب اصلی میمون‌ها پس از گذشت چندین قرن به گونه برتر تبدیل می‌شوند. در فیلم هیچ توضیحی وجود ندارد. حتی اگر چنین پایانی منطقی باشد، هنوز در مقایسه با نسخه اصلی خام است.

۳. مرا به یاد داشته باش (۲۰۱۰) Remember Me

مرا به یاد داشته باش

این فیلم پایان نفس‌گیری داشت که هیچ‌کس از آن استقبال نکرد. مشخص شد که این فیلم رمانتیک نوجوانانه با بازی رابرت پتینسون هم به نوعی درباره ۱۱ سپتامبر بود و هم به نوعی نبود. هیچ دلیل داستانی قانع‌کننده‌ای برای یک فیلم با چنین پایان غم‌انگیزی وجود ندارد، اما فیلم‌سازها به هر طریقی بود آن را به خورد مخاطب دادند. فیلم داستان تایلر با بازی پتینسون است که مصیبت‌های زیادی در زندگی‌اش رخ داده است. برادرش خودکشی کرده و او رابطه متزلزلی با پدرش دارد. اما کمی بعد تایلر عاشق می‌شود و رابطه بهتری با پدرش شکل می‌دهد… و بعد در برج‌های دوقلو کشته می‌شود. هیچ‌کس نتوانست پایان فیلم را درک کند.

۲. من افسانه هستم (۲۰۰۷) I Am Legend

من افسانه هستم

رمان کلاسیک من افسانه هستم نوشته ریچارد متیسون به منبع الهام فیلم‌های آخرین مرد روی زمین The Last Man on Earth و امگا من The Omega Man تبدیل شد. چیزی که آن را خاطره‌انگیز کرد، پایان آن بود. رابرت نویل شکارچی خون‌آشام متوجه می‌شود که او در دنیای خون‌آشام‌ها یک هیولای وحشتناک است که آدم‌های بی‌آزار را شکار می‌کند. ظاهرا نقش ویل اسمیت نیز به همین سمت و سو می‌رفت، تا اینکه اسمیت کشته می‌شود و دوستان او به زندگی ادامه می‌دهند. این نتیجه پایانی کاملا منبع الهام را به نفع یک کلیشه خالص خراب کرد. هرچند در نسخه دی‌وی‌دی آن پایان متفاوتی در نظر گرفته شده بود، پایان افتضاح این فیلم افسانه‌ای شد.

۱. شیطان درون (۲۰۱۲) The Devil Inside

شیطان درون

این فیلم یک شوخی بود یا چی؟ صدرنشین این لیست یک فیلم ترسناک با محوریت تسخیر شیطانی است. در آخر داستان، کشیش بن رالینگز متوجه می‌شود که ایزابلا مثل قبل نیست و به این نتیجه می‌رسد که بیمارستان نمی‌تواند به او کمک کند، پس در عوض دست به دامن یک جن‌گیر می‌شود. درگیری که در ماشین رخ داد منجر به تسخیر راننده شد و آنها وارد یک محل شلوغ شدند. زمانی که همه به طرز وحشتناکی در ماشین به جنب‌وجوش افتاده‌اند، فیلم تمام می‌شود. تنها چیزی که به مخاطب ارائه می‌شود لینک یک وب سایت است! باورکردنی نیست.

این مقاله برگرفته از مقاله‌ای در سایت watchmojo.com است.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://rahnamanews.com//?p=36942

نظر خود را وارد کنید

سر تیتر اخبار

تبلیغات

تبلیغات

اخبار ایران و جهان