مجله نماوا، ایلیا محمدینیا
ژانر یا گونه اکشن به رغم سابقه نسبتا زیاد آن در سینمای ایران هیچگاه همپای ژانرهای دیگر همچون فیلمهای اجتماعی روند رو به رشدی نداشته است. در تحلیلی گذرا و کوتاه باید اذعان داشت اگر بپذیریم بخش عمدهای از این امر ناشی از کمبود یا فقدان امکانات نرمافزاری و سختافزاری جلوه های ویژه بود که اجازه حضوری درخشان در این عرصه را سلب میکرد. اما بیش از این امر، سلیقه بومی شده تماشاگر ایرانی در این مساله تاثیر داشت. تا پیش از گسترش امکانات ماهوارهای و رسانههای فراگیر، ژانر اکشن همیشه در سبد تولید سالانه سینمای ایران بضاعتی هر چند اندک در تولید داشت که اگر در فیلمی حداقلهای اینگونهی سینمایی در آن لحاظ میشد مخاطبش را پیدا میکرد. نگاهی گذرا به سیاهه فیلمهای اکشن در سینمای ایران گواه این مساله است. اما گسترش رسانههای فراگیر همچون ماهواره و و شبکههای گسترده اینترنت در جهان و به طبع آن در اینجا، سلیقه بومی شده تماشاگر ایرانی را سختگیرتر کرد تا آنجا که در سالهای پس از گسترش شبکههای ماهوارهای و اینترنتی عملا تولید فیلمهای اکشن لااقل به شکل پیشین آن از رونق افتاد. مساله اما همیشه کمبود نیروی انسانی متخصص و امکانات فنی نبود. ضعف کارگردانی و سادهانگاریها در مرحله فیلمنامه تا کارگردانی بحران ویژه فیلمهای اکشن بود. با این اوصاف در سالهای اخیر، اما ساخت فیلمهای اکشن هم جسارت میخواست و هم اعتماد به نفس و هم سرمایهگذاری پرهزینه که شاید با آن سابقه که تماشاگر ایرانی از فیلمهای اکشن داشت و تصاویری که بعدها از شبکههای اینترنتی و ماهوارهای فیلمهای روز جهان را رصد میکرد دیگر هر فیلم اکشنی مجابش نمیساخت.
سعید ملکان اما این جسارت و سرمایه و اعتماد به نفس را داشت که با فیلم نخستش «روز صفر» مخاطب سختگیر سینمای اکشن را مجاب به نشستن در سالنهای سینما و دیدن فیلمش کند.
موهبتی برای سینمای ایران
«روز صفر» برای سینمای کمبضاعت ایران در حوزه فیلمهای اکشن یک موهبت و دستآورد ارزشمند محسوب میشود. فیلمنامه به اندازه که هم سطح شعور مخاطبش را محترم میشمارد و هم در میانه سکانسهای پر زد و برخورد آن، فیلمساز منطق روایی فیلمنامه را حفظ کند تا تمام بار فیلم را همانند بسیاری فیلمهای اکشن داخلی بر دوش جلوههای ویژه و ویژوال افکت نیاندازد. در واقع موفقیت فیلم «روز صفر» در مرحله فیلمنامهنویسی اتفاق افتاد یعنی جایی که سعید ملکان با همراهی بهرام توکلی فیلمنامه را نوشتند. فیلم سرشار از سکانسهای چشمنواز و دیدنی است که حال دیگر تماشاگر سختگیر این دست از آثار را که بهترین فیلمهای اکشن روز جهان را در مانیتورهای کوچک و بزرگ کامپیوتر و تلویزیون تجربه کرده و دیده است تا پایان داستان فیلمش پای فیلم مینشاند که این البته خود موفقیتی کمنظیر در سینمای ایران محسوب میشود.
شاید برای بسیاری «روز صفر» نسخهای ایرانی شده از فیلمهای اکشن هالیودی باشد. آیا این امر نشانه ضعف فیلم و فیلمسازش محسوب میشود پاسخ اما قطعا خیر خواهد بود چرا که همین بومیسازی و ایرانیزه کردن، هنری درخور میخواهد که سعید ملکان نشان داد به خوبی از آن بهره دارد. آن هم در جایی که غالب فیلمهای اکشن تولید شده تنها کاریکاتوری مضحک از نمونههای خارجی آن بودند.
«روز صفر» فیلمنامهای کمدیالوگ و پر از صحنههای جذاب و غافلگیرکننده دارد که نفس مخاطب را در سینه حبس میکند در کنار فیلمبرداری چشمنواز و صداگذاری در خور و یک امیر جدیدی درخشان که حال با نخستین فیلم اکشن خود تبدیل به سنگ محک خوبی در حوزه بازیگری در فیلمهای اکشن شده است.
درست است که فیلم با نگاهی به شخصیت عبدالمالک ریگی ساخته و سرو سامان گرفته است، اما نه فیلم و نه فیلمساز داعیهای بر واقعی بودند داستان آن ندارند با این همه پرداخت بیشتر شخصیت عبدالمالک ریگی میتوانست به درک بهتری از فیلم لااقل برای مخاطب خارجی منجر شود.
«روز صفر» اتفاق خوب سینمای اکشن محسوب میشود و کاش سعید ملکان هوس نشان دادن توانمندیهای خود در بحث کارگردانی در ژانرهای دیگر را نداشته باشد که سینمای اکشن بسیار به فیلمهایی همچون «روز صفر» و کارگردانان باهوشی همچون سعید ملکان نیاز دارد.