مجله نماوا:
در فیلم «گاتاکا» سال ۱۹۹۷، کارگردان و نویسنده اندرو نیکول این موضوع را بررسی کرد که اگر از علم ژنتیک برای اصلاح نژاد استفاده شود چه بر سر انسانهای آینده خواهد آمد. اما پیام سریال جدید شبکه افایکس، توسعه دهندگان Devs کارگردان و فیلمنامهنویس الکس گارلند («نابودی»)، این است که لازم نیست زحمت این کار را به خودتان بدهید. اصلاح نژاد با اینکه ممکن است در آینده سیارهای پر از انسانهایی با هیکلهای ورزشکاری و دندانهایی سفید و زیبا به همراه داشته باشد، اما در آن صورت رفتار ما کاملا قابل پیشبینی بوده و هوش کوانتومی همه چیز را پیش از آن که که انجام دهیم پیشبینی خواهد کرد.
طبیعتا، یک کمپانی تکنولوژی سری پیش از بقیه به این تکنولوژی دست خواهد یافت. و چرا این کمپانی را نابغهای با بازی نیک آفرمن اداره نکند؟ اگر این ایده جذاب را با تلاشی دیدنی برای برملا کردن یک توطئه ترکیب کنید، اثر نهایی توسعه دهندگان Devs خواهد بود، سریالی مهیج که بزرگترین ترسهایتان در مورد تاثیر تکنولوژی بر روی زندگی آینده انسان را به تصویر میکشد.
همچنین بخوانید:
نقد فصل اول سریال آتش های کوچک در همهجا Little Fires Everywhere – ویترسپون و واشینگتن خوش درخشیدهاند
درست همانند اکثر آثار تلویزیونی امسال، توسعه دهندگان Devs نیز یک ایدهی بسیار جسورانه و بلندپروازنهی برای ساخت یک فیلم بوده است که به درستی به یک سریال کوتاه تبدیل شده است. با این حال برخلاف سایر سریالهای کوتاه، توسعه دهندگان Devs کاملا به اندازه بوده و نه کوتاه و نه زیادی طولانی است. هشت ساعت صرف تماشای این سریال کردن به هیچ وجه درخواست زیادی برای غرق شدن در دنیای کابوسوار گارلند نیست، جایی که در آینده اصلاح شده است. به طوری که دیگر آیندهای وجود ندارد، بلکه خط زمانی است که مجبور هستیم در آن بدون هیچ انحراف، آزادی عمل و یا ارزش اخلاقی زندگی کنیم.
البته مدلهای پیشبینی رفتاری موضوع تازهای در ژانر علمی-تخیلی نیستند. بهترین مثال برای این موضوع پیش از توسعه دهندگان Devs، داستان مشهور «گزارش اقلیت» فیلیپ کی. دیک است که تقریبا ۲۰ سال پیش بر روی پرده رفت. اما داستان «گزارش اقلیت» در اوایل قرن بیست و یک روایت میشد و به نظر خیلی ملموس نبوده و کاملا مربوط به آینده میشد.
در مقابل، توسعه دهندگان Devs کاملا واقعی به نظر میرسد و این حس را به شما القا میکند که اتفاقات آن ممکن است همین حالا نیز اتفاق بیفتد. گارلند با صحنهی آغازینی که معلوم نیست در چه زمانی، آینده و یا حال، روایت میشود، مخاطب را وارد رویای کابوسوارش میکند: صحنهای که در آن اهالی سنفرانسیسکو در حال یوگا کردن و بازی در پارک هستند. افراد زندگی عادی خود را میکنند، بیخبر از آن که آزادی عملی که فکر میکنند از آن برخوردار هستند در اصل یک خیال واهی است.
صحنههای اولیه فیلم خیلی معمولی پیش میروند، دو جوان اهل سنفرانسیسکو با اتوبوس به محل کارشان در سیلیکون ولی میروند و تا لحظهای که اتوبوس به نزدیکی مقر اصلی محل کار آنها، آمایا، میرسد همه چیز معمولی به نظر میرسد. در آن جا یک مجسمه خیلی بزرگ از یک دختر کم سن و سال از میان درختان بیرون زده است. و این اولین نشانه است که به شما میفهماند توسعه دهندگان Devs احتمالا بیشتر از آنکه درمورد آینده باشد دربارهی یک نسخهی عجیب و تحریف شده از زمان حال است.
این زوج سرگی (کارل گلاسمن) و لیلی (سونیا میزونو) هستند که در بخش های مختلفی از آمایا کار میکنند.
گارلند تا حدی که لازم است ما را با رابطه و شخصیت این زوج آشنا میکند، به طوری که ناپدید شدن سرگی، برای مخاطب مهم تلقی شده و او را درگیر سریال میکند. ناپدید شدن سرگی درست وقتی اتفاق میافتد که مدیرعامل آمایا، با بازی آفرمن، او را به پناهگاه این کمپانی واقع در یک جنگل که تمام کارکنان آمایا از آن به عنوان دوز یاد میکنند، میبرد. پس از آن بعد اکشن سریال پررنگ شده و تلاشهای لیلی برای وارد شدن به این پناهگاه و یافتن دوستش را به تصویر میکشد.
با اینکه این سریال کوتاه ممکن است آیندهی ما را پیشبینی نکند، اما مطمئنا پس از تماشای آن با خودتان فکر خوهید کرد که آیا ممکن است همین حالا در یک کمپانی بزرگ تعداد زیادی برنامهنویس در حال کار بر روی مواردی مشابه با چیزی که در این سریال میبینید باشند.
اولین قسمت توسعه دهندگان Devs پنج مارچ پخش شد.
در میان نقدهای این سریال کوتاه، ریچارد روئپر در نقد خود در شیکاگو سانتایمز نوشته است:
“نیک آفرمن از نقش معمول کمدی خود فاصله گرفته است و بازی قوی در نقش نابغهی اصلی این سریال ارائه کرده است. صحنههای برگشت به عقب زیادی را در سریال شاهد هستیم، صحنههایی که در آنها شخصیتها حرکاتی ناخودآگاه انجام میدهند، برای مثال مسیر خود را عوض میکنند و با بر روی پلهای توقف میکنند. در همان حال تصاویر دیگری از همان شخصیتها را میبینیم که تصمیمهای دیگری را در همان موقعیت میگیرند. زمان و آزادی عمل در «دوز» با سرنوشت گره میخورند. حتی اگر از یک دقیقه، یک ساعت، یا حتی یک روز بعد خود خبر داشت باشید، آیا میتوانید تغییری در اتفاقات این خط زمانی ایجاد کنید؟”