به نقل از مجله اینترنتی شبره :
یکی از اعمالی که مورد تأکید همه علما می باشد بحث نماز شب است و این سیره علما برگرفته از سفارش و تأکید ایمه اطهار علیه سلام می باشد در این مقاله نکاتی هر چند کوتاه از لسان ایمه اطهار و علما بزرگوار خدمت شما بیان خواهد شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل به من گفت: ای محمد عش ما شئت فانک میت؛ هرچه می خواهی زندگی کن، عاقبت میرنده هستی؛ عمر جاوید برای کسی نیست.
و احب من شئت فانک مفارقه؛ هرکه را دلت می خواهد دوست داشته باشی دوست داشته باش، اما این را هم بدان که از او جدا می شوی.
معلوم است که در زیر اینها چه مستتر است؛ یعنی پس انسان باید کسی را دوست داشته باشد که از او جدا نمی شود. این حساب را داشته باش، هر که را می خواهی دوست داشته باشی دوست داشته باش، اما بدان که تو از همه اینها جدا می شوی؛ فقط یک حقیقت است که از او جدا نمی شوی.
اعمل ما شئت فانک ملاقیه؛ هرچه می خواهی عمل کنی بکن، اما این را هم بدان که تو به عمل خود خواهی رسید و با عمل خودت در یک وقتی ملاقات خواهی کرد.
بعد فرمود: جبرئیل به من فرمود: شرف المؤمن صلاته اللیل و عزه کف الاذی عن الناس؛ شرافت مؤمن در نمازی است که شب می خواند و عزت مؤمن در این است که اذیتش به هیچ انسانی نرسد.
امام صادق علیه السلام فرمود: ان البیوت التی یصلی فیها باللیل بتلاوه القرآن تضیی لاهل السماء کما تضیئ نجوم السماء لاهل الارض؛ خانه هایی که در آن خانه ها شب خیزی برای نماز شب می شود و قرآن تلاوت می شود، برای مردم آسمانها آنچنان می درخشد که ستارگان برای مردم زمین.
فضیلت نماز شب در کلمات علمای اخلاق
آخوند ملاحسینقلی همدانی(ره) میگوید: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دینى نرسید مگر آنانکه اهل تهجد و شب زندهدارى بودند.[۲]
شیخ أنصارى(ره) به شاگردان دستور مى داد که حتماً باید نماز شب بخوانند و خیلى روى این معنى تأکید داشت.[۳]
علامهی طباطبایی(ره) امر شانزدهم از امور ضروری برای سالک را شبزندهداری میداند[۴] و نقل میکند که در آغاز ورودم به نجف یک روز درِ مدرسه اى ایستاده بودم که مرحوم قاضى از آنجا عبور مى کردند، چون به من رسیدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنیا مى خواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مى خواهى نماز شب بخوان!»
عوامل محروم کننده از نماز شب
۱. تنبلی: حضرت نبىّ اکرم(ص)فرمود: کسى نیست مگر اینکه در شبى دو مرتبه فرشته اى او را از خواب بیدارش میکند و میگوید: بندهى خدا بنشین و به یاد خدا باش در مرتبه ى سوم که فرشته او را بیدار مىکند اگر آگاه نشد شیطان در گوشش ادرار میکند.[۵]
۲. پرخوری سبب پرخوابی میشود و پرخوابی نیز سبب از دست رفتن نماز شب میشود.[۶]
۳. مطلق گناهان[۷] بهویژه دروغ.[۸]
۴. در روایات آمده است که بنده یک یا دو شب از تهجد و شب زنده دارى محروم مى گردد براى اینکه به خود عجب نکند.[۹]
گناه مانع نماز شب
امام علی (ع ): جاء رجل الی امیرالمؤمنین – علیه السلام – فقال : یا امیرالمؤمنین انی قد حرمت الصلاه باللیل ، فقال امیرالمؤمنین -علیه السلام – : انت رجل قد قیدتک ذنوبک .مردی نزد امیرالمؤمنین (ع ) آمد وگفت : ای امیر مؤمنان ! من از نماز شب محروم شدم . علی (ع ) فرمود: تو مردی هستی که گناهانت تو را زندانی (اسیر) کرده است . (۱۰)
فضیلت نماز شب در کلام ائمه اطهار (ع)
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله- : صلاه الّلیلِ سلاحٌ علی ا لأعداءِ.
رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمود: نماز شب سلاحی در برابر دشمنان است.
«بحار الانوار، ج۸۷، ص۱۶۱»
قال الامام الصّادق – علیه السلام – :
شرف المؤمِنِ صلاتُهُ بالّلیل.
امام صادق – علیه السلام – فرمود: شرافت مؤمن در نماز شب اوست.
«الکافی، ج۳، ص ۴۸۸»
قال الامام الرضا – علیه السلام – :
صلاهُ الّلیلِ تزیدُ فی الرّزقِ.
امام رضا – علیه السلام – فرمود: نماز شب بر روزی انسان می افزاید.
«وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۷۲»
قال رسول الله – صلی الله علیه و آله
– : إِنَّ العَبدَ إِذا تَخَلّی بسیّدِهِ فی جُوفِ الّلیلِ المُظلِمِ و ناجاهُ أَثْبَتَ اللهُ النُّورَ فی قلبِهِ … .
رسول خدا – صلی الله علیه و آله – فرمود: هرگاه بنده در دل شب تار با سَرور (خدای) خود خلوت کند و با او به راز و نیاز بپردازد، خداوند نوری در دلش قرار می دهد … سپس به فرشتگانش می گوید: ای فرشتگانم! به بنده ام بنگرید که در دل شب تار که هرزه گران به لهو سرگرمند و غافلان خفته اند، با من خلوت کرده است، گواه باشید که من او را آمرزیدم.
«أَمالی صدوق، ص ۲۳۰»
======================================
پی نوشت ها :
۱. کتاب خانه طهور
۲. ملکى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص ۴۶۲ و ۴۶۳.
۳. طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ ولایت فقیه در حکومت اسلام(۴-۱)، علامه طباطبایى – مشهد مقدس، چاپ سوم، ۱۴۲۸ه.ق، ج۴، ص ۹۶.
۴. طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ رساله لُبّ اللباب فى سیر وسلوک أولی الألباب، دار المحجه البیضاء – بیروت، چاپ چهارم، ۲۰۱۰ – ۱۴۳۱، ص ۱۳۲.
۵. شیخ حسن دیلمى؛ پیشین، ج۱، ص ۹۱.
۶. نراقى، ملا احمد؛ معراج السعاده، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، ۱۳۷۷،ص ۳۱۴.
۷. کلینى، پیشین، ج۲، ص ۲۷۲.
۸. شیخ صدوق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضى – قم، چاپ: اول، ۱۴۰۶ق، ص ۴۲.
۹. ملکى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص ۴۰۳
۱۰. میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۴۲۲
منبع:tebyan.net