پژوهشگران حوزه فرهنگ: هرچه مدرن‌تر شدیم، غمگین‌تر شدیم

طی چند سال اخیر پیش‌فرضی در فضای مجازی و حتی ساحت اجتماعی گسترش یافته است که می‌گوید «مردم ایران انسان‌هایی ناراحت و ناشاد هستند». این وضعیت را نباید به سادگی مورد بررسی قرارداد و درمورد شاد یا غیرشاد بودن مردم اظهارنظر کرد، بلکه بررسی عوامل و زمینه‌های مختلف در این بررسی‌ها مهم هستند.

 طی چند سال اخیر پیش‌فرضی در فضای مجازی و حتی ساحت اجتماعی گسترش یافته است که می‌گوید «مردم ایران انسان‌هایی ناراحت و ناشاد هستند» حتی گاهی این حرف به برخی از آمارهای جهانی مستند و منتسب می‌شود که مثلاً کشورمان ایران، کشور صدوچندم در میزان شادی مردم است!

اما به راستی حقیقت چیست و آیا این عبارت و عبارات شبیه به آن از یک حقیقت سخن می‌گویند یا باید آن را یک بازی و تبلیغات رسانه‌ای دانست؟ سیدمهدی ناظمی پژوهشگر حوزه فرهنگ بخش قابل توجهی از این فضاسازی‌ها را ساخته رسانه‌هایی می‌داند که با مقاصد سیاسی می‌خواهند ایرانِ پس از انقلاب را تیره و تار نشان دهند: «سرخوشی غافلانه‌ ساخته رژیم پهلوی، پس از انقلاب تا حد زیادی با رشد مفاهیم و ارزش‌های دیگر به حاشیه رفت و برای همین پروپاگاندای رسانه‌ای مخالفان همواره سعی کردند چنین بنمایانند که دوران پس از انقلاب تیره و تار است و شادی از مردم گرفته شده است.»

این پژوهشگر معتقد است این انگاره، تا حد زیادی کاذب و تلقینی است و بیش از آن که در واقعیت نمود پیدا کرده باشد، نتیجه بمباران‌ رسانه‌ای محسوب می‌شود. برای همین ناظمی اشاره دارد که: «موضوع جدی بعدی، که در چندسال اخیر در پی غفلت مسئولین رشد و گسترش یافت، بمباران رسانه‌ای بود که می‌خواست از ایران یک ویرانه به تصویر درآورد که در آن همه چیز از بین رفته و هیچ نکته و نقطه مثبتی در این دیار وجود ندارد. این اتفاق که حس ناخوشی و افسردگی را در بین جوانان به وجود آورد ملازمت جدی با ایده مهاجرت دارد که طریق نجات «فرار از ایران» قلمداد می‌کند.»

اما داوود طالقانی، دانش‌آموخته علوم اجتماعی دانشگاه تهران و نویسنده حوزه ارتباطات، از منظر دیگری موضوع را تحلیل می‌کند. طالقانی اساساً معتقد است دنیای ما که گرفتار مدرنیته شده است تمام ساحات خود را ذیل کمّیات و اعداد خلاصه کرده، لذا کیفیت از این سبک زندگی گرفته شده و نتیجه آن می‌شود که افراد احساس ناخوشی داشته باشند: «در ۲۰۰ سال گذشته مردم ایران چون رو به سوی مدرنیسم آمدند هر روز افسردگی را بیشتر از قبل یافتند و درگیر زندگی اقتصادی و کمّی شدند. مدرنیته ریشه‌های فرهنگ را می‌زند و اساساً ایجاد یک بی‌ثباتی تمام‌عیار خاصیت آن است. نه فقط ایران بلکه سایر کشورهایی که زندگی مدرن را تجربه کردند دچار این بی‌ثباتی شدند. درحال حاضر باید گفت مردم ایران چگونه شاد بودن را بلد نیستند.»

طالقانی معتقد است، احساس شادی و غم مردم ایران چیزی مقطعی محسوب می‌شود و خیلی این وضعیت را نمی‌شود تعمیم به بازه‌های طولانی داد: «مردم ایران در بازی‌های جام جهانی، با اینکه می‌دانستند تیم ملی دربازی اولش ۶ گل از انگلستان دریافت کرده، اما پس از پیروزی در برابر ولز به خیابان‌ها آمدند و شادی کردند، آن‌ها به نسبت در آن زمان احساس شادی داشته و آن را بروز دادند. نکته اساسی این است که مردم ما نسبت‌های حسی‌شان مقطعی و کوتاه مدت است، البته در قبال برخی احساسات و تعلقات مثل توحید رابطه عقبه چند هزار ساله دارد.»

به هرحال باید پذیرفت گاهی اوقات اخبار و وقایع تلخ روحیه و احساسات مردم را جریحه‌دار می‌کند و بالاخص در زمان شیوع کرونا، وضعیت شاد نبودن نه فقط در ایران بلکه در بسیاری از کشورها امر قابل توجهی بود. به طور مثال مجید ابهری رفتارشناس اجتماعی، سال ۱۴۰۰ در گفت‌وگویی درمورد ناشادی مردم گفت: «عامل اصلی این وضعیت در یک سال گذشته‎سال اخیر، بیماری کروناست که تاکنون چندین هزار نفر از هموطنان ما را به کام مرگ کشانده یا در بیمارستان‌ها بستری هستند و وضعیت نامناسبی دارند. انتشار گسترده برخی اخبار تلخ اجتماعی مثل خودکشی‎‌ها، فرزندکشی‌ها و … در کاهش نشاط مردم اثرگذار است.»

به هرحال این وضعیت را نباید به سادگی مورد بررسی قرارداد و درمورد شاد یا غیرشاد بودن مردم اظهارنظر کرد، بلکه بررسی عوامل و زمینه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و… در این بررسی‌ها مهم هستند.

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://rahnamanews.com//?p=11368

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

سر تیتر اخبار

تبلیغات

تبلیغات

اخبار ایران و جهان