به نقل از ارز دیجیتال:
یکی از روشهای محبوبی که معاملهگران در تحلیل تکنیکال به کار میبرند، معامله براساس پرایس اکشن است. پرایس اکشن در واقع به مطالعه قیمت بدون استفاده از هرگونه اندیکاتور یا ابزار جانبی گفته میشود. در این مطلب که از پست مدیوم یکی از معاملهگران ارزهای دیجیتال گرفته شده است، به آموزش یکی از روشهای معامله مبتنی بر پرایس اکشن خواهیم پرداخت که در تحلیل رفتار ارزهای دیجیتال با ارزش نسبی بالا مانند بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH)، لایت کوین (LTC)، ریپل (XRP) و ایاس (EOS) به شما کمک میکند.
پیش از آغاز آموزش پرایس اکشن، باید به این نکته حتما توجه کنید که آموزشهای مربوط به معاملهگری با پرایساکشن، تنها برای اهداف آموزشی ارائه شده است و توصیهای مبنی بر ورود به بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال نمیشود.
همیشه با نگاه به تایمفریمهای بالاتر شروع کنید
یکی از بهترین عاداتی که یک معاملهگر میتواند داشته باشد، نگاه به نمودار از تایمفریمهای بالاتر و حرکت به سمت تایمفریمهای پایینتر است.
معاملهگران پرایساکشن معمولا در ابتدا به نگاه به تصویر بزرگتر تحلیل خود را شروع میکنند و برای پیدا کردن فرصتهای مناسب خرید و فروش به دورههای زمانی پایینتر مراجعه میکنند.
نظرات درباره اینکه تایمفریمهای بالاتر دقیقا شامل کدامها هستند، مختلف است. اما بسیاری از معاملهگران به صورت زیر عمل میکنند:
- تایمفریمهای بالا شامل نمودار ۴ ساعته (4H) و بالاتر (۶ ساعته، ۱۲ ساعته، ۳ روزه، هفتگی، ماهانه) است.
- تایمفریمهای پایین شامل باقی نمودارهای زیر ۴ ساعته است (۳ ساعته، ۲ ساعته، ۱ ساعته، ۳۰ دقیقه، ۱۵ دقیقه و ۵ دقیقه).
دلیل اصلی اینکه بسیاری از معاملهگران موفق ابتدا به تایمفریمهای بالاتر میروند، یک نکته اساسی است:
پرایس اکشن در تایمفریمهای بالاتر، چارچوب پرایس اکشن در تایمفریمهای پایینتر را میسازد. ارزیابی ساختار نمودار در تایمفریمهای بالا به شما کمک میکند تا درک بهتری از پرایس اکشن به صورت ساده داشته باشید.
ارزیابی تایمفریمهای بالاتر به شما کمک میکند تا:
- سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را تشخیص دهید
- محدودههای عرضه و تقاضا را پیدا کنید
- روند بزرگتر را در پرایس اکشن کشف کنید (برای نمونه جهشهای بیت کوین در سال ۲۰۱۸ که در هر برخورد با کف ۶ هزار دلار ضعیفتر میشد و در نوامبر نیز این سطح شکسته شد)
- نقاط احتمالی ورود و خروج را پیدا کنید.
مشخص کردن محدودههای کلیدی بر روی تایمفریمهای بالاتر برای استفاده از آنها در تایمفریمهای پایینتر، یک عادت خوب برای معاملهگران است تا چگونگی حرکت قیمت در دورههای زمانی پایینتر را درک کنند.
در ادامه دو مثال از تحلیل بالا به پایین (از تایمفریمهای بالاتر به پایینتر) را در بازار ارزهای دیجیتال بررسی میکنیم (البته در مثال دوم نمودار ۱۲ ساعته یک تایمفریم بالاست اما حرکت از تایمفریم هفتگی به روزانه و سپس ۱۲ ساعته پایه تحلیل ارائه شده است).
مثال اول – ایاس
این مثال شامل طی مراحل زیر به ترتیب است:
۱. مشخص کردن سطح کلیدی در نمودار روزانه
۲. منتظر ماندن برای مشاهده واکنش کندلهای ۳۰ دقیقهای به سطح مشخص شده در نمودار روزانه
۳. و در نهایت پس از اینکه چند کندل ۳۰ دقیقهای به سطح مشخص واکنش نشان داد، وارد معامله میشویم و هدف را محدوده عرضه در نمودار ۳۰ دقیقهای قرار میدهیم.
مثال دوم – بیت کوین
این مثال شامل طی مراحل زیر است:
۱. مشخص کردن سطح کلیدی در نمودار هفتگی
۲. منتظر ماندن برای مشاهده واکنش کندل روزانه به سطح مشخص شده در نمودار هفتگی
۳. و در نهایت ورود به معامله پس از اینکه کندل روزانه بر روی سطح هفتگی بسته شد.
خلاصه
چیزی که از دو مثال بالا میتوان فهمید به شرح زیر است:
تحلیل بازار از تایمفریمهای بالا به پایین که در آن سطوح کلیدی را در تایم فریم بالا مشخص میکنید و آرام آرام به سمت تایمفریم پایینتر میروید تا فرصت مناسبی را در نمودار برای خرید یا فروش پیدا کنید، رویکردی قوی در تحلیل بازار است.
حرکت از نمودار یک روزه به سمت نمودار ۳۰ دقیقهای یا از نمودارهای هفتگی و روزانه به سمت ۱۲ ساعته، به شما اجازه میدهد تا از پرایس اکشن در تایمفریمهای بالاتر نیز استفاده کنید.
بسیاری از معاملهگران از یافتن ارتباط بین تایمفریمهای بالا و پایین هراس دارند و به همین خاطر به تحلیل در یک تایمفریم خاص مانند ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقهای میپردازند.
هرچند موفق بودن تحلیل بازار تنها با این روش تضمینی ندارد اما نادیده گرفتن وضعیت بازار و محدودههای کلیدی در تایمفریمهای بالا احتمالا به ضررتان تمام خواهد شد.