مجله نماوا، کاظم رستمی
«همیشه ترس از این که تو تنها کسی نیستی که همه چی رو میدونی، آدمو نابود میکنه. بدترین لحظه برای آدم زمانیه که فکر کنه کسی که میدونه قراره با کسی که نمیدونه تنها باشه» این سادهترین فلسفه برای اضمحلال یک دیکتاتوری گانگستری است. مالیخولیایی که به جان هر سر دستهای بیفتد، جانکاه و فرسایش دهنده است. این آوایی ذهنی است برای تنها ماندن. نزدیکترینهایت هم میتوانند تو را تنها بگذارند یا به تو خیانت کنند. موضوعی که نمیتوان از آن فرار کرد و عقوبتش اجتنابناپذیر است.
بحث در مورد حاشیهایترین آدم است که آمده تا صریحترین، شجاعترین و کلیدیترین اپیزود سریال را رقم زده و سریال را تا انتها درگیر خودش کند.
بیرون آمدن یک بازیگر از بلاتکلیفی برنامهریزی شده میتواند به پدیده غافلگیرکننده یک سریال بدل شود. در این میان چهره آرام و مظلوم فرشته حسینی در نقش لیلا به عنوان خواهر نوید محمدزاده در نقش نوری در سریال قورباغه بسیار حساب شده و ارزشمند به تصویر کشیده شده است. شما در پشت یک شمایل کمتحرک انسانی، داستانی پر از شرارت و فلاکت مییابید که توان گویشش به زبان تصویر میتواند هم تکاندهنده و هم اغناکننده باشد.
دوازده قسمت، بینندگان یک سریال باید منتظر بمانند تا در اواخر سریال برگ جدیدی رو شود.
سریال هومن سیدی در قسمت دوازدهم به صورت جدی و کامل وارد زندگی لیلا، خواهر نوری میشود. لیلا زنی ساکت و کمتحرک است که از ابتدای سریال به نظر میرسید از اول زندگی تاکنون زیر سیطره برادرش کار خاصی انجام نداده و نقشی در هیچیک از فعل و انفعالات نوری نداشته، حالا نقاب از چهره برمیدارد. او یک نوری مستقل است که به پای عشقی نفرینی از هیچ جنایتی روی گردان نبوده است.
ماجرای لیلا این است که در گذشته خود با شمس که خود کارگردان نقشش را بازی میکند آشنا میشود، امیرعلی شمس آبادی. همان کسی است که انگشت بریدهاش ماجراهای زیادی را برای رامین، سروش و نوری به وجود آورد و دست آخر بلای جان سروش شد.
لیلا دلباخته شمس میشود با ماشین خود، همسر و پسر شمس را زیر میگیرد و آنها را میکشد. در نهایت نیز تقصیر را به گردن دوستش فواد میاندازد و شمس هم او را به بدترین شکل ممکن به قتل میرساند. این یک عملیات خطرناک توسط یک ذهن خطرناک در لباس یک زیباروی است.
موضوعی که پردازشی بسیار جامعه شناختی و روانشناسانه است. چرا که در داستان، لیلا به مرور زمان توسط نگار، همسر شمسآبادی با نقشآفرینی آناهیتا افشار، تحقیر میشود و تصمیم میگیرد با عشقی که نسبت به همسر او پیدا کرده با انتقامی جانانه در برابر نگار ایستادگی کند. لیلا پس از حذف کردن نگار و فرزندش از زندگی امیرعلی شمسآبادی با سیاستی مشابه برای حذف پسری که او را دوست دارد هم وارد عمل میشود. این اساسا تصمیم گیری و حرکت هیولاوار جز از خواهر نوری بر نمیآید. تاثیر بافت خانوادگی و جهانبینی نوری در این میان قابل مشاهده است. جواب تحقیر نابودی است آنهم با یک نقشه حساب شده.
بدین ترتیب اسرار مگوی قدرت نوری، به شمس که در زندان است توسط لیلایی که هنوز از او دل نکنده، گفته میشود و او مامور میشود تا به برادرش خیانت کند و همه مواد را در اختیار شمس بگذارد. همه خواهان تصاحب امپراطوری نوری و ساخت امپراطوری خود هستند.
یک کنش بیسابقه و پر تلاش توسط لیلا آن هم در هنگامی که یکی دیگر از عناصر پرتحرک یعنی سروش در سریال حذف شده است. نفسگیری خوب و بجای هومن سیدی و قرار دادن مشعل بازی در اختیار کسی که هیچکس فکرش را نمیکرد. یارگیری مناسب و تعویض بازیکن مرده با زنده. اوج مناسب یک قصه یعنی همین! یک درام عاشقانه تراژیک.
لیلای ساکت حالا چهره مخوف خود را بروز داده، بازیهایش را گسترش داده و حاضر است کارهای خطرناکتری را به انجام برساند.
زن اغواگری که میتواند سرنوشت یک جمع را تغییر دهد و حضورش علاوه بر این، روی نحوه کارگردانی و فیلمبرداری و تدوین بیتاثیر نیست و میتوان در مقایسه با بخشهای دیگر سریال، زمان حضور او را متفاوتتر و بهتر از سایر بخشها دانست. به گونه ای که زندگی لیلا خودش یک فیلم مستقل در دل سریال دیده میشود. هرچند باز هم یک قدم از نوری عقبتر باشد. همانطور که فرانک و رامین. با اینهمه لیلا بهترین ضدقهرمان زنی است که این روزها در سینما و شبکه خانگی میتوان دید.
اما فرشته حسینی کیست؟
فرشته حسینی متولد تهران و بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر افغانستانی تبار است که در ایران مشغول به فعالیت است. حسینی بازیگری جلوی دوربین را اولین بار با فیلم «رفتن» به کارگردانی نوید محمودی که او نیز افغانستانی تبار است، تجربه کرد و در نخستین نقشآفرینی خود در سینما، توانست جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم مراکش را از آن خود کند. «یلدا» به کارگردانی مسعود بخشی، «شکستن همزمان بیست استخوان» ساخته جمشید محمودی، «سونامی» به کارگردانی میلاد صدرعاملی و «هفت و نیم» ساخته نوید محمودی، دیگر آثار این بازیگر جوان در سینما هستند.
تجربه موفق فرشته حسینی در فیلم «رفتن» سبب شد تا این بازیگر جوان مورد توجه سینماگران ایرانی قرار گیرد. در سال ۹۷ فرشته حسینی به فیلم «یلدا» به کارگردانی مسعود بخشی که با نام «یلدا، شبی برای بخشش» نیز شناخته میشود، پیوست. یلدا با نمایش در مسابقه اصلی سینمای بلند داستانی جهان در جشنواره ساندنس، با استقبال بسیار خوب تماشاگران روبرو شد و در کشورهایی همچون فرانسه، سوئیس، آلمان، جمهوری چک، کانادا، اوکراین، فنلاند، کره جنوبی، بلغارستان، صربستان، ترکیه و مالزی به نمایش درآمد. در همان سال فرشته حسینی در فیلمهای دیگری یعنی «شکستن همزمان بیست استخوان» و «سونامی» نیز به ایفای نقش پرداخت. فرشته حسینی در سال ۹۸ دوباره در فیلمی به کارگردانی نوید محمودی، یعنی «هفتونیم» ظاهر شد که در سال ۹۹ به صورت آنلاین منتشر شد. فرشته حسینی، همچنین نخستین بازی در شبکه نمایش خانگی را در سال ۹۹ با سریال «قورباغه» ساخته هومن سیدی، تجربه کرد.
تماشای آنلاین سریال قورباغه در نماوا