مجله نماوا، منوچهر دینپرست
اگر این فیلم را ندیدهاید، امکان لو رفتن داستان وجود دارد
فیلمهایی که برای غافلگیر کردن مخاطب، قرار دادن او در تعلیق و معمایی کردن روایت ساخته میشوند اغلب از یک ساختار کلیشهای تبعیت میکنند که اگر آن، دچار خلل و یا خدشهای شود فیلمی ابتر و بیمعنا در اختیار مخاطب قرار میگیرد. برای رهایی از این وضعیت بغرنج بهترین راه این است که کارگردان بتواند فضایی خلق کند که تماشاچی اسیر یافتههای گم شده آن فضا شود. فیلم «بوتاکس» به نظر میرسد بر اساس چنین محوری قرار دارد. کارگردان با مبنا قرار دادن مضمونی معمایی آن را در قالب روانشناختی قرار داده که گویی توهم و واقعیت دائما در حال جابهجایی هستند.
«بوتاکس» برای اینکه بتواند «بودن» را به معنای «درک شدن» پیش ببرد، مخاطب را بیش از آن که اسیر اتفاق رخ داده در فیلم کند او را در موقعیت فهم مکان فیلم قرار میدهد. ما در فیلم «بوتاکس» با فقدان سرنخها روبهرو نیستیم بلکه اتفاقی که رخ میدهد ما را با مضمون فیلم همراه میکند اما تماشاچی میخواهد از سرنوشت و سرانجام دو خواهر در فیلم خبردار شود. سرنوشتی که آن دو برای خود رقم میزنند. کارگردان با زیرکی مسیر طبیعی فیلم را در شورهزاری قرار میدهد که مخاطب فقدان معنای فیلم را در محور درک خود قرار ندهد؛ چرا که معنای فیلم بیش از هر چیزی آشکار است. در فیلم «بوتاکس» ما با اثبات پذیرش آن دو خواهر از سوی مخاطب روبهرو هستیم. پذیرش کنش آن دو خواهر میتواند تفسیرهای گوناگونی در پی داشته باشد که جهان فیلم «بوتاکس» را جذاب کند. خلق جنایتی غیرعمدی میتواند رازهای مختلفی را بر ملا کند. قتل توسط یکی از آن دو خواهر اتفاقی بود که نباید رخ میداد اما به وقوع پیوست. همین نکتهای است که مخاطب میتواند جذابیت را در یک درام جنایی کشف کند.
«بوتاکس» در فضایی سرد و دلهرهآور مخاطب را به جهان تصاویر انتزاعی سوق میدهد که میتوان از این نوع فیلمها را بسیار دید. این گونه فیلمها میان کذب و صدق تصاویر قرار میگیرند و تار و پود داستان فیلم بر آنها گره میخورد. «بوتاکس» در گره زدن جزئیات به کلیت داستان موفق عمل کرده و مخاطب را در لحظات پر تنش در مرز باورپذیری و حتی همذاتپنداری قرار میدهد. اگر کارگردان از اتفاقی که در فیلم رخ داده توانسته پلی به سوی حس تعلق مخاطب بزند، برای این است که شخصیتهای داستان شخصیتهای معمولی هستند که جنایتی از آنها سر نمیزند.
شفافیت تصاویر و به هم ریختگی شخصیتها و عصبی بودن آنها نیز توانسته مرز قراردادی فیلم را سیاه کند. حرکت فیلم بر اساس معصومیت اکرم و تنشهای روانی او میتواند سایهای از رفتار برادرش باشد. برادری که در قامت زورگو اما بیتدبیر اتفاق ناخواستهای را برای خود رقم میزند.
فیلم «بوتاکس» اگرچه داستانی زنانه دارد اما جنایتی که رخ میدهد قطعا هیبت و اقتداری از خود نشان میدهد که مخاطب میتواند چشمانداز آن را بیش از پیش برای خود تصور کند.