مجله نماوا، رضا صائمی
«سینمای دفاع مقدس» یا سینمای جنگی در ایران، اگرچه بهعنوان یک ژانر مستقل شناخته میشود، اما از یک سو با ژانر جنگی به معنای متعارفش و آنچه در سینمای جهان میبینیم متفاوت است و از سوی دیگر میتواند در نسبت یا ذیل ژانرهای دیگر هم تعریف شود. این سینما را میتوان از منظر معیارهای گوناگونی طبقهبندی کرد. مثلاً از حیث زمانی میتوان آنها را به فیلم تولید شده در زمان جنگ و پس از جنگ تقسیم کرد و بر همین مبنا دو رویکرد پرداختن به جنگ و ابعاد آن یا پرداختن به آدمهای جنگ و دغدغههای آنها را میتوان دو گونه از نگاه و روایت از هشت سال دفاع مقدس دانست. در یک دهه اخیر شاهد انواع فیلمهای جنگی ایرانی هستیم که میتواند ساحتهای تازهای از ساختار سینمای دفاع مقدس را صورتبندی کند. در این گزارش به ۱۰ فیلم مهم جنگی میپردازیم که در سایت فیلم نماوا در دسترس است. فیلمهایی که گرچه همه در ذیل ژانر جنگی قرار میگیرند، اما فرم و ساختاری متفاوت دارند.
۱۰- فیلم روز سوم؛ قصه مقاومت آبادان
حصر آبادان و حماسه آزادی خرمشهر در میان اتفاقات هشت سال جنگ تحمیلی، یکی از دراماتیکترین رخدادهاست که فیلمهای مختلفی درباره آن ساخته شده. «روز سوم» محمدحسین لطیفی یکی از معروفترین آنهاست که آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر را در سال ۱۳۵۹ روایت میکند. سمیره و رضا، خواهر و برادریاند که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگتر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکستهاست و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بود، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار میدهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره میکند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد. این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی است که در آن همه عوامل زنده میمانند. «روز سوم» در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین فیلم، کارگردانی، بازیگر زن و طراحی صحنه و لباس را دریافت کرد.
۹-فیلم شیار ۱۴۳/ روایت زنانه جنگ
فیلم شیار ۱۴۳ را میتوان توجه به سویههای زنانه جنگ و ایثار و فداکاری مادرانه دانست. قصهای درباره جنگ و زنان به روایت فیلمسازی زن. همچنین رمانی با همین نام به قلم خود نرگس آبیار توسط انتشارات سورهٔ مهر به چاپ رسیدهاست. نرگس آبیار فیلمنامه اصلی «شیار ۱۴۳» را از خاطرهای با نام «شیار ۱۴۳» از کتاب «تفحص» حمید داودآبادی اقتباس کرده است. در متن کتاب، «شیار ۱۴۳» یکی از محدودههایی است که در منطقه جنگی؛ برای مینیابی و یافتن اجساد کشتهشدگان در جنگ مورد تفحص و کاوش قرار میگیرد. فیلم «شیار۱۴۳» مورد استقبال طیفهای مختلف مردم قرار گرفت و نیز در بیش از ۳۰ جشنواره بینالمللی حضور یافت و ۱۶ جایزه بینالمللی دریافت کرد. فیلمی که با مفاهیمی چون مادر و انتظار و شهدای گمنام گره خورده است و یک تراژدی جنگی را شکل میدهد.
۸-فیلم مهمان داریم/ تراژدی جانبازی
«مهمان داریم» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور درامی خانوادگی است که گرچه در فضای جبهه و جنگ روایت نمیشود، اما قصه آن درباره خانوادهای است که سرنوشت آن به تقدیر جنگ گره خورده است. ابراهیم و فخری در خانهای قدیمی زندگی میکنند و سه فرزندشان در جنگ شهید شدهاند و فرزند چهارم رضا جانباز قطع نخاعیست که در یک آسایشگاه تحت مراقبت است. رضا بعد از شهید شدن همرزماش، کمال، پرخاشگر و عصبی شده و داروهایش را مصرف نمیکند، به همین خاطر ابراهیم و فخری تصمیم میگیرند او را به خانه آورده و خود از وی مراقبت کنند. بازگشتی که مصائب زندگی جانبازی را هم برای خودشان و هم خانوادههایشان به خوبی به تصویر میکشد. فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر در۶ بخش نامزد دریافت سیمرغ شد و سیمرغ بهترین فیلم آسیایی را دریافت کرد.
۷-فیلم روبان قرمز/ عاشقانه جنگی
یکی از متفاوتترین فیلمهای جنگی ابراهیم حاتمیکیا از حیث فرم و ساختار روایت و شیوه پرداخت «روبان قرمز» است. قصه محبوبه زنی جوان، تنها و جنگزده که پس از پایان جنگ به مزرعه و خانه پدریاش در جنوب کشور که حالا ویران شده بازمیگردد. اما داود مامور پاکسازی مینهای آن منطقه، مانع ورود محبوبه به خانهاش میشود. «روبان قرمز» را میتوان یکی از عاشقانهترین فیلمهای حاتمیکیا در ژانر جنگ دانست که فضا و اتمسفری شبیه به فیلمهای وسترن دارد. فیلمی که فیلمساز در آن با نگاهی فلسفی و نمادگرایانه به ایران و جنگ نگریسته و از عشق سخن گفته است. فیلم سینمایی «روبان قرمز» با اینکه ۱۸ سال پس از شروع جنگ ساخته شد؛ اما یکی از آثار مهم و تأثیر گذار سینمای دفاع مقدس است که سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (ابراهیم حاتمیکیا) و نقش اول زن (آزیتا حاجیان) را در بخش بینالملل و سیمرغ بلورین بهترین تدوین (هایده صفییاری) را در بخش مسابقه سینمای ایران از آن خود کرده است.
۶-فیلم دوئل/ قصه خرمشهر
احمدرضا دروش با ساخت فیلم «دوئل» بعد از «کیمیا» و «سرزمین خورشید» سهگانه خود را درباره حماسه خرمشهر تکمیل کرد. فیلم در سال ۸۱ ساخته شد و در زمان ساخت به دلیل اینکه یکی از گرانترین پروژههای مستقل سینما بود سر و صدای زیادی کرد. از سوی دیگر سعید راد ستاره سالهای دور سینمای ایران نیز در این فیلم بازگشتی به سینما داشت و در کنار دیگر چهرههای این فیلم از جمله هدیه تهرانی، پرویز پرستویی و پژمان بازغی به ایفای نقش پرداخت. داستان «دوئل» حول یک گاوصندوق میچرخد. در بحبوحه جنگ عدهای تلاش میکنند از خروج یک گاوصندوق از کشور جلوگیری کنند. نقش اول فیلم، زینال، در این بین به حسن نیت آنها شک کرده و سعی میکند گاوصندوق را از چنگ آنها در بیاورد. گاوصندوق در اروند غرق میشود و زینال اسیر میشود. داستان فیلم ۲۰ سال بعد و پس از آزادی زینال ادامه مییابد و در حین درگیری برای تصاحب گاوصندوق حقایقی کهنه آشکار میشود. «دوئل» در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست در ۹ رشته سیمرغ بلورین دریافت کند.
۵-فیلم آژانس شیشهای/ روایت اعتراض
هم در در کارنامه ابراهیم حاتمیکیا و هم در تاریخچه ژانر دفاع مقدس یک فیلم کالت و جریانساز شناخته میشود. فیلمی خوشساخت با لحنی صریح و اعتراضی که ریتم تندی دارد و قصهای واقعی را روایت میکند. نقطه کانونی قصه که به کانون مناقشه بر سر موافقان و مخالفان فیلم هم بدل میشود مسئله گروگانگیری در آن است. از آنجایی که گروگانها، نمادی از قشرهای مختلف مردم جامعه هستند، گروهی از منتقدان، گروگان گرفته شدن مردم توسط قهرمان اصلی را به تقابل فیلمساز با جامعهی خود تعبیر، و وی را بابت چنین نگرشی سرزنش کردهاند، اما منتقدان دیگری نیز معتقدند که خط تقابل اصلی در داستان، تقابل بین قهرمان اصلی و مأمور امنیتی است و نه گروگانها. شباهتهای بین این فیلم و بعد از ظهر سگی (سیدنی لومت، ۱۹۷۵) نیز از موضوعات بحثبرانگیز است که برخی این مسئله را یک تقلید قلمداد کردهاند، اما برخی دیگر با رد اتهام تقلید، «آژانس شیشهای» را نمونهای درخشان از اقتباس سینمایی دانستهاند که در آن شخصیتپردازی کاملاً ایرانی صورت گرفتهاست. «آژانس شیشهای» با ۱۴ نامزدی و دریافت ۹ سیمرغ بلورین به رکوردی چشمگیر در تاریخ جشنواره فیلم فجر دست یافت.
۴-فیلم ملکه/ روایت نبرد
«ملکه» نقطه عطفی در کارنامه محمدعلی باشه آهنگر است که یکی از متفاوتترین فیلمهای جنگ را به ویژه از حیث پرداخت به موقعیت خود جنگ و بازنمایی ماهویی آن در بستر یک نبرد نفسگیر و دشوار به تصویر میکشد. «ملکه» داستان دیدهبانی به نام سیاوش (با بازی میلاد کیمرام) است که به دنبال فرصتی است تا تواناییهای خود را نشان دهد. او یک برج پالایشگاه (پالایشگاه آبادان) را برای دیدهبانی انتخاب میکند که بر حیاتیترین مختصات و جایگاههای دشمن احاطه دارد. داشتن چنین دیدگاهی یک فرصت طلایی برای جبهه خودی به وجود میآورد، اما با اولین تلفاتی که از دشمن میگیرد و ورود شخصیت خیالی داستان (با بازی مصطفی زمانی) که جمشید نام دارد، تردیدها آغاز میشود. به یکباره این قدرت مطلق برای کشتن انسانها برای سیاوش ترسناک میشود. فیلمی که در لایههای درونیتر و به شکلی پرسشگرانه به طرح فلسفه جنگ میپردازد. «ملکه» در واقع روایت زنبورهایی است که نیش میزنند با آن که میدانند میمیرند چرا که خانه از جان برایشان با ارزشتر است. «ملکه» در جشنواره سیام فیلم فجر در ۱۴ بخش نامزد شد، اما در سه بخش بهترین موسیقی(حسین علیزاده)، بهترین طراحی لباس و بهترین جلوه های ویژه موفق به دریافت سیمرغ شد.
۳-فیلم لیلی با من است/ اولین کمدی جنگی
کمال تبریزی با ساخت فیلم «لیلی با من است» نه تنها دست به ساختارشکنی در ژانر جنگی زد که جسارت تولید فیلمهای دفاع مقدسی در ژانر کمدی را هم به سینمای ایران بخشید. فیلمی که در بستر طنازانه خود رگههایی از انتقاد نسبت به مدیریت جنگ را هم در خود دارد که این دو مولفه موجب شده تا «لیلی با من است» به فیلمی تابوشکن در سینمای دفاع مقدس تبدیل شود که همچنان هم یکی از بهترین کمدی-جنگیهای سینمای ایران است. قصه فیلم درباره صادق مشکینی (پرویز پرستویی)، فیلمبردار تلویزیون است که بسیار از جنگ و خط مقدم جنگ میترسد، برای اینکه بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانهی نیمه ساختهاش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداریِ فیلمی مستند از اسرای عراقی به منطقهی جنگی برود. صادق شبانه وصیتی تنظیم میکند و فردا صبح بههمراه آقای کمالی (محمود عزیزی) عازم منطقه میشود؛ صادق برای اینکه پایش به جبهه و منطقهی جنگی و بهخصوص خط مقدم نرسد، حوادث عجیب و غریبی رقم میزند. «لیلی با من است» سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را که نوشته مشترک کمال تبریزی و رضا مقصودی بود از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
۲-فیلم ایستاده در غبار/ روایت مقاومت
یکی از جذابترین فیلمها در ژانر جنگی، آثاری است که به روایت زندگی شخصیتهای واقعی جنگ میپردازند. «ایستاده در غبار» محمدحسین مهدویان را باید یکی از بهترین نمونه از این جنس آثار دانست. فیلمی درباره فرمانده مفقودالاثر جنگ احمد متوسلیان که از دوره نوجوانی تا زمان ناپدید شدنش به تصویر کشیده میشود. فیلم «ایستاده در غبار» در ژانر مستند درام و جنگی است که مهمترین ویژگی آن در خلاقیت فرمی و ساختار روایی آن است که از مستند در خدمت روایت درام استفاده شده. شبیهسازی هادی حجازیفر به حاج احمد متوسلیان یکی از نقاط قابل توجه فیلم است و البته نقطه عطفی در کارنامه خود او که باعث شهرتش شد. فیلم سیمرغ بهترین جلوههای ویژه و بهترین طراحی لباس را هم از آن خود کرد. «ایستاده در غبار» البته یک فیلم جریان ساز در ژانر جنگی و سینمای دفاع مقدس شد و سبک مستندگونه در تولید فیلم های داستانی درباره جنگ را ترویج داد.
۱-فیلم تنگه ابوقریب/ لمس جنگ
نخستین تجربه بهرام توکلی در ساخت فیلم جنگی، یکی از بهترین فیلمهای این ژانر را خلق کرد. فیلمی که با آن میتوان فضا و موقعیت جنگ و تجربه نبرد و جنگیدین را روی پرده تجربه کرد. اگر میخواهید بدانید خود جنگیدن و تجربه جبهه چگونه است به تماشای فیلم تنگه ابوقریب بنشینید. این فیلم که براساس واقعیت است، روایتی است از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسولالله در برابر لشکرکشی رژیم بعث در موقعیت تنگهی استراتژیک ابوقُرَیب دهلران و حمله به فَکّه و شرهانی، در روزهای پایانی جنگ. عراقیها باید از سد یک پایگاه که شکل تنگه است عبور کنند که با مقاومت شدید نیروهای ایرانی روبهرو میشوند. «تنگه ابوقریب» تجربه تازه و جذابی از فیلم جنگی بود که بیش از داستان این شخصیتها و موقعیت خود جنگ است که برجسته میشود. شخصیتهایی معمولی و باورپذیر و دستیافتی که در یک شرایط غیرمعمولی به قهرمان و اسطوره بدل میشوند. فیلمی که نبرد را در نفسگیرترین تجربه آن به تصویر میکشد. «تنگه ابوقریب» در سی و ششمین جشنواره فیلم فجردر ۱۲ رشته نامزد دریافت سیمرغ شد و ۵ سیمرغ بهترین فیلم، کارگردانی، نقش اول مرد ، چهره پردازی و جلوههای ویژه میدانی را دریافت کرد.