«استرداد»؛ فیلمی که مخاطب را راضی نگاه می‌دارد

مجله نماوا، ایلیا محمدی‌نیا

ساخت فیلم یا سریال بر مبنای اتفاقات و وقایع تاریخی، خاصه تاریخ معاصر کار راحتی نیست. این امر البته ربط چندانی به بضاعت فنی و آگاهی و اشراف بر ابزار و امکانات سینمایی هم ندارد هرچند بی‌تاثیر هم نیست، اما پیش از امکانات فردی و فنی سینما آنچه که مانع تولید یا علاقه‌مند نبودن سازندگان به ساخت فیلم یا سریال‌های تاریخی برمبنای وقایع معاصر می‌شود، نگرش تمامیت‌خواهی است که همه چیز را سیاه و سفید می‌خواهد. درواقع نمی‌توان فیلمی درباره وقایع سیاسی معاصر ساخت و در عین حال سلیقه‌ها و دل نگرانی‌های بعضی جریانات سیاسی و گاه ایدولوژیکی را بنا بر مصلحت لحاظ نکرد. مصلحت کلید واژه‌ای است که در بیشتر موارد تاثیر انکارناپذیری در گرایش نداشتن فیلمسازان به‌نام حوزه سینما به فیلم‌های سیاسی دارد. در حوزه جنگ همین نگرش غالب باعث شده بود بیشتر آثار در یک چارچوب مشخص ساخته و تولید شوند در نتیجه تماشاگر می‌دانست که پایان فیلم یحتمل چه خواهد بود. تغییر سیاست در این زمینه باعث شد نسل تازه‌ای از سینماگران جوان در حوزه سینمای دفاع مقدس فعال شوند که نه تنها باعث افت محتوایی فیلم‌ها نشدند بلکه بر غنای آن افزود و افزایش علاقه‌مندی به اینگونه آثار را افزایش داد. به نظر می‌رسد در حوزه تاریخ معاصر و گروه‌های سیاسی دست‌اندرکان مدیریت کلان سینما هنوز به یک جمع‌بندی تازه برای برون رفت از این نگرش قدیمی نرسیده‌اند. در نتیجه پیش‌بینی پایان‌بندی فیلم‌های این‌چنینی خیلی سخت نیست.

فیلم «استرداد» به کارگردانی علی غفاری مضمونی نو از تاریخ معاصر را به تصویر می‌کشد. اینکه داستان فیلم «استرداد» واقعی یا برداشتی آزاد از یک اتفاق تاریخی است در نزد تماشاگر فیلم تاثیر چندانی ندارد چرا که با توجه به همان ذهنیتی که غالب آثار ساخته شده درباره تاریخ معاصر به وجود آورده‌اند مخاطب احساس می‌کند در نهایت با فیلمی مواجه خواهد شد که در آن همه اعضا و کادر یک سیستم دوران گذشته را از سر تا پا فاسد و وطن فروش نشان خواهد داد. فیلم «استرداد» محصول همین نگرش است. با این همه شروع جذاب فیلم و گره‌افکنی‌ها به قاعده در فیلمنامه در نیمه‌های ابتدایی فیلم تا اواسط آن، در کنار طراحی صحنه و لباس فکر شده و فیلمبرداری همیشه محترم محمود کلاری مخاطب را مجاب به دیدن و دنبال کردن قصه فیلم می‌کند. با این همه به نظر می‌رسد فیلمنامه در نیمه دوم تا پایان آن نتوانسته جذابیت‌های ابتدایی خودش را حفظ کند. به همین جهت هم گره‌های داستانی شکل گرفته در ذهن مخاطب در چند دقیقه پایانی فیلم کارکردی همچون بمباران اطلاعاتی را پیدا می‌کند که به جهت حجم و وسعت باعث سردرگمی او می‌شود.

«استرداد» قصه دارد و تا حدود زیادی هم خوب، قصه‌اش را تعریف می‌کند. قهرمانی باور پذیر (با بازی استاندارد حمید فرخ‌نژاد) و ضدقهرمان‌هایی البته کلیشه‌ای دارد.

با این همه اگر بخش پایانی فیلم‌نامه می‌توانست همپای بخش ابتدایی تا میانه فیلم با حوصله و دقت نظر بیشتری نوشته شود تماشاگر قطعا با اثری ماندگارتر مواجه می‌شد. هر چند با بضاعت اندک سینمای ایران با توجه به علل و عواملی که در بالا ذکر شد «استرداد» فیلمی آبرومند است که در نهایت مخاطب سخت‌گیر خود را راضی می‌کند.

تماشای «استرداد» در نماوا

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://rahnamanews.com//?p=34826

نظر خود را وارد کنید

سر تیتر اخبار

تبلیغات

تبلیغات

اخبار ایران و جهان