به نقل از مجله اینترنتی شبره :
امام حسین علیه السّلام در مقابل لشکر کوفیان ، فریاد برآورد که آیا فریادرسى هست که از براى رضاى پروردگار به یاری و فریاد ما برسد؟ آیا کسى هست که از حرم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، شرّ دشمنان را دفع نماید؟
راوى گوید: در این هنگام حُرّ بن یزید ریاحى رو به سوى عمرسعد پلید آورد و فرمود: آیا با این مظلوم جنگ خواهى کرد؟! عمرسعد گفت : به خدا قسم، جنگى خواهم نمود که آسانترین مرحله اش این باشد که سرها از بدنها به پرواز در آید و دستها از تن ها بیفتد.
راوى گفته که حرّ بعد از شنیدن این سخن، به گوشه اى رفت و از یاران خود کناره گرفت و در مکانى دور از آنها بایستاد و بدنش به لرزه در آمد.
یکى از مهاجرین اَوْس او را گفت : به خدا قسم کار تو مرا به شک و تردید انداخته، اگر از من بپرسند که شجاع ترین مرد اهل کوفه کیست ، من از نام تو نمى گذرم؛ پس این چه حالى است که در تو مى بینم ؟!
حُرّ در جواب او گفت : به خدا که خود را میان بهشت و جهنّم مىبینم و به خدا سوگند که هیچ چیز را بربهشت، اختیار نمىکنم اگر چه بدنم را پاره پاره کنند و بسوزانند!
سپس حرّ نامدار بعد از این گفتار، مرکب جهانید با نیّتى صادق عزم کعبه حضور فرزند رسول صلّى اللّه علیه و آله نمود و دست را بر سر نهاده و مى گفت : ((أَللّهُمَّ…))؛ خداوندا! به سوى تو انابه نمودم و از درگاه احدیّتت مسئلت مى نمایم که توبه مرا قبول فرمایى زیرا دلهاى اولیاى تو و اولاد دختر پیغمبر تو را به رُعْب و خوف افکنده ام.
به خدمت امام حسین علیه السّلام عرضه داشت: فدایت گردم! منم آن کسى که ملازم خدمتت بودم و تو را از برگشتن به سوى مکه یا مدینه مانع گردیدم و کار را بر تو سخت گرفتم و گمانم نبود که این گروه بى دین ظلم را به این اندازه که دیدم برسانند و من توبه و بازگشت به سوى خدا نمودم ، آیا توبه من پذیرفته است؟
امام علیه السّلام فرمود: بلى، خدا توبه تو را قبول خواهد فرمود، حال از مَرْکَب خود فرود آى .
حرّ عرض نمود: چون عاقبت امر من از اسب در افتادن است؛ پس سواره بودنم بهتر از پیاده شدنم است تا اینکه به میدان بشتابم و در راه شما کشته شوم .
حُرّ پس از آن ملاطفت و محبّت که از آن سرور مشاهده نمود، عرضه داشت: چون من اول کسى بودم که بر تو خروج کردم و در مقابل تو ایستادم، پس اذن عطا فرما که اول کسى باشم که در حضور تو کشته مى شود، شاید در فرداى قیامت یکى از اشخاصى باشم که با جدّ بزرگوارت صلّى اللّه علیه و آله مصافحه مى نمایند.
متن عربى:
((اءَما مِنْ مُغیثٍ یُغیثُنا لِوَجْهِ اللّهِ، اءَما مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ)).
قالَ: فَإِذَا الْحُرُّ بْنُ یَزیدَ الرّیاحى قَدْ اءَقْبَلَ عَلى عُمَرِ بْنِ سَعْدٍ، فَقالَ لَهُ: اءَمُقاتِلٌ اءَنْتَ هذَا الرَّجُلَ؟
فَقالَ: إِیْ وَاللّهِ قِتالاً اءَیْسَرُهُ اءَنْ تَطِیرَ الرُّؤُوسُ وَتَطِیحَ الاَْیْدی .
قالَ: فَمَضَى الْحُرُّ وَوَقَفَ مَوْقِفا مِنْ اءَصْحابِهِ وَاءَخَذَهُ مِثْلُ الاِْفْکِلْ.
فَقالَ لَهُ الْمُهاجِرُ بْنُ اءَوْسٍ: وَاللّهِ إِنَّ اءَمْرَکَ لَمُریبٌ، وَلَوْ قیلَ: مَنْ اءَشْجَعُ اءَهْلِ الْکُوفَهِ لَما عَدَوْتُکَ، فَما هذَا الَّذى اءَراهُ مِنْکَ؟
فَقالَ: إِنّى وَاللّهِ اءُخَیِّرُ نَفْسى بَیْنَ الْجَنَّهِ وِالنّارِ، فَوَاللّهِ لا اءَخْتارُ عَلَى الْجَنَّهِ شَیْئا وَلَوْ قُطِّعْتُ وَاءُحْرِقْتُ.
ثُمَّ ضَرَبَ فَرَسَهُ قاصِدا إِلَى الْحُسَیْنِ علیه السّلام وَیَدُهُ عَلى رَاءْسِهِ وَهُوَ یَقُولُ:
اءَللّهُمَّ إِنّى تُبْتُ إِلَیْکَ فَتُبْ عَلَیَّ، فَقَدْ اءَرْعَبْتُ قُلُوبَ اءَوْلِیائِکَ وَاءَوْلادِ بِنْتِ نَبِیِّکَ.
وَقالَ لِلْحُسَیْنُ علیه السّلام : جُعِلْتُ فِداکَ اءَنَا صاحِبُکَ الَّذى حَبَسَکَ عَنِ الرُّجُوعِ وَجَعْجَعَ بِکَ، ما ظَنَنْتُ اءَنَّ الْقَوْمَ یَبْلُغُونَ بِکَ ما اءَرى ، وَاءَنا تائِبٌ إِلَى اللّهِ، فَهَلْ تَرى لى مِنْ تَوْبَهٍ؟
فَقالَ الْحُسَیْنُ علیه السّلام : ((نَعَمْ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْکَ فَاءَنْزِلْ)).
فَقالَ: اءَنَا لَکَ فارِسا خَیْرٌ مِنّى راجِلاً، وَإِلَى النُّزُولِ یَصیرُ آخِرُ اءَمْرى .
ثُمَّ قالَ: فَإِذا کُنْتُ اءَوَّلَ مَنْ خَرَجَ عَلَیْکَ، فَاءْذَنْ لى اءَنْ اءَکُونَ اءَوَّلَ قَتیلٍ بَیْنَ یَدَیْکَ، لَعَلّى اءَکُونَ مِمَّنْ یُصافِحُ جَدَّکَ مُحَمَّدا غَدا فِى الْقِیامَهِ…
منبع: «لهوف سیدبن طاووس»
*حدیث روز – سخن امام حسین(ع) درباره هدف از قیام علیه یزید
*حدیث روز – سخن امام رضا(ع) درباره آغاز ماه محرم
*حدیث روز – شباهت “خواب و بیدار شدن از خواب” به مرگ و رستاخیز