عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری از شناسایی یادگارنوشتهها در کتیبههای تاریخی گفت و بیان کرد: یادگاری نوشتن روی دیوارها، تنه درختان و حتی روی آثار باستانی، از دورههای مختلف تاریخی وجود داشته، نه تنها در میان افراد عادی و تخریبگر، بلکه در میان پادشاهان و دیپلماتها در ایران این مسأله وجود داشته است.
مرتضی رضوانفر درباره یادگارنوشتهها در کتیبهها به ایسنا گفت: برخی کتیبههای فارسی در بناها، مزارها و انتهای نسخهها پیدا میشود، که هدف از نوشتن این کتیبهها، یادگاری و جاودانگی، طلب آمرزش و یا ثواب، خصوصا در کتابت نسخهها ذکر شده است.
عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: البته یادگاری نوشتن روی دیوارها، تنه درختان و حتی روی آثار باستانی باارزش، از دورههای مختلف تاریخی وجود داشته است، نه تنها در میان افراد عادی و تخریبگر، بلکه در میان پادشاهان و یا حتی دیپلماتهای سیاسی در ایران این مسأله وجود داشته است. دلیل این کار شاید به نوعی اقدام برای جاودانگی است، اما استفاده از جملات یادگاری در کتیبهها، از اقدامات نادری است که در برخی از نقاط دیده میشود.
به گفته رضوانفر، «کتیبه مزار» مربوط به عهد «اورنگ زیب» ـ پادشاه گورکانی ـ که در موزه ملی بنگلادش نگهداری میشود و همچنین کتیبه فارسی اما به خط کوفی که در آرامگاه زیبای مومنه خاتون در جمهوری نخجوان نگهداری میشود، دو نمونه از کتیبههایی هستند که جملاتی به منظور یادگاری روی آنها آورده شده است.
این عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی در ادامه چند جمله یادگاری را که در کتیبهها و نُسَخ ذکر شده است، به این ترتیب روایت کرد:
«این نوشتم تا بماند یادگار، من بمیرم خط بماند ماندگار.
نوشتم یادگار از بهر یاری، که یادآور بود در روزگاری.
یادگار این قدر تمام بود، غرض از یادگار نام بود.
هر آن عاقل که این خط را بخواند، بداند که جهان با کس نماند.
این نبشتم از برای آخرت، بوک (بود که) باشد ذنبها را مغفرت.
نهایتا شعر زیبای سعدی برای بیان هدفش در تصنیف گلستان:
غرض نقشی است کز ما باز ماند، که هستی را نمیبینم بقایی.»