کتاب درآمدی بر فلسفه فضای مجازی با نگاهی به تمدن نوین اسلامی اثر تازه رضا غلامی منتشر شد.
کتاب درآمدی بر فلسفه فضای مجازی با نگاهی به تمدن نوین اسلامی اثر تازه دکتر رضا غلامی با همکاری علیرضا قربانی با مشارکت انتشارات پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم (پمفات)، و دفتر مطالعات برنامهریزی رسانهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد.
رضا غلامی در پیشگفتار توضیحاتی درباره کتاب داده است. ایشان مینویسد:
بدون تردید پیدایش فضای مجازی در عصر حاضر اگر از انقلاب صنعتی در قرن هجده میلادی اهمیت بیشتری نداشته باشد، کمتر از آن حائز اهمیت نیست. فضای مجازی در همین ابتدای راه، عمده جنبههای حیات فردی و اجتماعی انسانها در اقصی نقاط جهان را تغییر داده و نظم تازهای بر جهان حاکم کرده است که با نظم قبلی تفاوتهای قابل توجهی دارد. هرچند این نظم جدید تهدیداتی نیز برای بشریت در پی داشته و خواهد داشت اما مطمئناً فرصتهای آن از تهدیدهای آن بیشتر است. به تعبیر دیگر، فضای مجازی برای کشورهایی که از گشودگی و آمادگی بیشتری در دو جنبه سختافزاری و نرمافزاری برخوردارند عمدتاً چه بالقوه و چه بالفعل فرصت محسوب میشود و برای کشورهایی که از گشودگی و آمادگی کافی در این دو زمینه برخوردار نیستند، عمدتاً تهدید به شمار میرود. برخی اندیشمندان از ظهور فضای مجازی به جلوهای تازه از تمدن مدرن غرب یا ظهور تمدنی تازه در اتمسفر مدرنیته تعبیر کردهاند که با مطالعات تمدنشناسانه ناسازگار نیست. شاید بتوان گفت، در تمدن یا تمدنهای جدیدی که در آینده در جهان عینیت پیدا میکنند، جنبههای نرم بر جنبههای سخت غلبه دارد و بر همین اساس، بخش قابل توجهی از آنها در نسبت با فضای مجازی و جهانی که این فضا خلق کرده است، ظهور و بروز خواهند یافت. معنای روشنتر این سخن این است که با تحولات عظیم علمی و فناوری در جهان، دیگر ساختار و فرم تمدنهای جدید با تمدنهای تاریخی قابل مقایسه نیست. همانطور که اشاره شد، فضای مجازی هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد و از طریق ارتباط زنجیرهای با دستاوردهای جدید فناوریهای مختلف، بهویژه فناوری هوش مصنوعی، در شرایط یک جهش دوباره قرار گرفته و البته این جهشها در فواصل زمانی دیگر ادامه خواهد یافت. در این میان، در کشور ما شیوه مواجهه با فضای مجازی هنوز در ساحت نظر و به تبع آن، در ساحت عمل، از عقلانیت کافی برخوردار نیست.
مجبورم به صراحت بگویم که فضای مجازی در ایران نهفقط همچنان پدیدهای ناشناخته است بلکه در تنگناهای سیاسی و ایدئولوژیک گرفتار شده است و ماحصل آن، نه فقط نارضایتی عمومی و تشدید حس عقبماندگی در بین مردم، بلکه غلبه تهدیدهای آن نسبت به فرصتهای آن است. شاید یک دلیل اصلی این فقدان عقلانیت و تبعات منفی آن، عدم ورود بهموقع و همهجانبه جامعه علمی در میدان واکاوی علمی و غیرسیاسی این پدیده است. امروزه پرسشهای فلسفی و الهیاتی فراوانی درباره فضای مجازی وجود دارد که به آنها پاسخ داده نشده یا پاسخها از قدرت استدلال و اتقان کافی بهرهمند نبوده است. اینکه فضای مجازی چه ماهیتی دارد؟ نسبت آن با آزادی، عدالت و اخلاق چیست؟ فضای مجازی با شریعت چه نوع مواجههای را ترتیب میدهد، رابطه فضای مجازی با هویت فردی و اجتماعی چگونه است و از همه مهمتر، چه رابطهای با آرمان تمدنی مسلمانان دارد و پرسشهای کلان دیگر همراه با مسائل ظریف و پیچیدهای که در ذیل هر یک از این پرسشها مطرح میشود، از جمله نقاطی است که جا دارد از نظرگاه فلسفی بر روی آنها تمرکز شود. البته نباید از نظر دور داشت که فضای مجازی مانند هواپیمای غول پیکری است که هماکنون در حال پرواز است و حتی با چشماندازهای اولیه خود نیز فاصله زیادی دارد و لذا مواجهه فلسفی با چنین پدیدهای که با تغییرات و فراز و فرودهای آنی همراه است، شرایط به شدت پیچیده و ابهامآلودی را پیش روی محققان قرار میدهد. در عین حال به نظر میرسد مطالعه فلسفی درباره این پدیده که از سالها قبل به قوت در دانشگاهها و پژوهشگاههای معتبر غربی آغاز شده است، برای ما نیز اجتنابناپذیر است و به شکلگیری مواجهه عقلانی با این پدیده کمک قابل توجهی میکند.