در حالی طی روزهای اخیر برخی عامدانه یا از روی ناآگاهی، انگاره «غزه شدن لبنان» را مطرح میکنند که با بررسی مولفههای مختلف مشخص میشود که لبنان هرگز غزه نخواهد شد.
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: از یک سال پیش که جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه آغاز شد، تا کنون گروههای مقاومت از جمله حزبالله لبنان خواب را از چشمان رژیم صهیونیستی و شهرکنشینان شمالی اراضی اشغالی ربودهاست. طی این بازه زمانی، شهرکهای صهیونیستنشین زیادی در این مناطق مرزی تخریب و جمعیت آنها آواره شدهاند که برخی گزارشها آوارگان صهیونیست را تا ۲۰۰ هزار نفر برآورد میکنند.
در روزهای اخیر اما درگیریها میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی بیش از پیش شدت گرفتهاست؛ اتفاقی که بعد از ترور فرماندهان حزبالله و نیز انفجار تجهیزات ارتباطی در لبنان اوج پیدا کرد و برخی معتقدند که این تنشها پتانسیل تبدیل شدن به یک جنگ تمام عیار را دارد و نسبت به تداوم درگیریها هشدار میدهند.
در این میان انگاره «غزه شدن لبنان» و «قرار گرفتن لبنان بر لبه پرتگاه» که بیشتر با هدف هراسان ساختن حزبالله و تحت فشار قرار گرفتن این گروه از سوی احزاب سیاسی و دولت این کشور طراحی شدهاست، دایم از سوی برخی تکرار میشود.
همان گونه که «آنتونیو گوترش» چند روز پیش در سخنرانی خود در هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک اظهار داشت که «غزه یک کابوس متوقف نشدنی است و لبنان در آستانه تبدیل شدن به غزه دیگر است. مردم جهان نمیتوانند تحمل کنند لبنان به غزهای دیگر تبدیل شود.»
تردیدی وجود ندارد که جنایتها و نسلکشیهای رژیم اشغالگر در نوار غزه که تا کنون به شهادت بیش از ۴۱ هزار فلسطینی بیگناه که دو سوم آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند، مردم و مقامات جهان را نگران ساخته تا از حوادث مشابه آن جلوگیری کنند. لبنان اما از جهات مختلف تفاوتهای چشمگیری با نوار غزه دارد که باعث شده تا به امروز بیشترین هزینهها را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند.
رژیم صهیونیستی زیر ضربههای سنگین و مداوم حزبالله
صهیونیستها به این نتیجه رسیدهاند که حزبالله نقش بسیار مؤثری در آنچه در جبهه نبرد غزه رخ میدهد بر جبهه پشتیبان یعنی عراق و یمن و حتی مقاومت فلسطین دارد. افزون بر اینکه نقش مستمر آن در جبهه شمال سرزمینهای اشغالی در مشغولسازی جدی ارتش رژیم صهیونیستی که یکی از بارزترین آنها آوارگی گسترده ساکنان منطقه شمالی و همچنین مشغولسازی ظرفیت یک سوم نیروهای نظامی اشغالگر در شمال است، به خودی خود به شدت بر پیکر رژیم ضربه زدهاست.
همچنین بر اثر حملههای شدید و مداوم حزب الله در این مدت، بسیاری از کسبوکارها در مناطق شمالی اراضی اشغالی عملاً از مدار فعالیت یا سود دهی خارج شدهاند. به عنوان مثال بانک مرکزی رژیم، هزینه وارد شده به اقتصاد شمال فلسطین اشغالی را هفتهای ۱۵۶ میلیون دلار اعلام کردهاست. علاوه بر این کابینه امنیتی رژیم مجبور شد تا از ترس حملههای مقاومت بسیاری از مخازن سوخت و کارخانهها را در این منطقه تعطیل کند و مراکز درمانی را در وضعیت آمادهباش بلندمدت نگهدارد.
در چنین وضعیتی که دایم رو به وخامت است، کابینه جنگ رژیم صهیونیستی، تضعیف شدید قدرت حزبالله را راهبرد کنونی خود قرار دادهاست تا ضمن تضعیف طولانی مدت حزبالله از طریق ترور فرماندهان ارشد آن و تخریب امکانات و قدرت نظامی این جنبش، بتواند امنیت را به مناطق شمالی خود بازگرداند و شهرکنشینان فراری و آواره را هم به مناطقشان برگرداند. ضمناً قصد دارد با تشکیل یک کمربند امنیتی در جنوب لبنان، کنترل امنیتی این مناطق را در اختیار بگیرد و امنیت مناطق خود را برای مدتی طولانی در کنترل خود بگیرد.
اقدامهای تروریستی و انفجارهای اخیر رژیم در لبنان در این راستا قابل ارزیابی است. بنابراین طی هفتههای اخیر، ترورهای فرماندهان ارشد حزبالله و حملههای الکترونیکی و تکنولوژیک مانند ماجرای پیجرها و بیسیمها بخشی از برنامه رژیم صهیونیستی برای قدرتنمایی و افزایش سطح تنش با حزبالله و البته تست میزان پاسخ مقاومت به آن بود.
«سی ان ان» به تازگی در گزارشی این راهبرد را پرخطر و دارای کاستیهای بسیار دانسته و تاکید کردهاست «درسی که ناتو اندک اندک درافغانستان آموخت، در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد؛ اینکه کشتن فرماندهان بیپایان آنها را نابود نمیکند، بلکه جانشینان خشمگینتری برای مذاکره برجای میگذارد.»
تقویت بازدارندگی با قدرت نظامی چشمگیر حزبالله
مهمترین دلیلی که رژیم صهیونیستی وارد جنگ تمام عیار با حزبالله نشده و به موشکپراکنی و ترور متوسل شدهاست به قدرت چشمگیر نظامی این گروه مقاومت ارتباط مییابد.
همین چند روز پیش در پاسخ به تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی، حزبالله لبنان به وسیله صدها موشک به ویژه موشکهای «فادی ۱» و «فادی ۲» مناطق راهبردی مانند رامات دیوید، مجتمع نظامی رافائل، فرودگاه نظامی مگیدو، پایگاه نظامی عاموس (پایگاه اصلی حمل و نقل و پشتیبانی لجستیکی منطقه شمالی)، کارخانه مهماتسازی زخرون، حیفا اشغالی، عاکا و حتی مرکز فلسطین اشغالی یعنی فرودگاه بن گورین را هدف قرار داد.
مقامهای رژیم صهیونیستی میدانند که اگر دامنه تجاوزها متوقف نشود، مقاومت اسلامی لبنان با اتکا به موشکهای جدید خود مراکز راهبردی و شهرکهای پرجمعیت رژیم را به بانک اهداف خود اضافه خواهد کرد.
به تازگی رسانه صهیونیستی «هاآرتص» اذعان کرد که طی یک روز ۲۲۰ موشک از لبنان به سمت اراضی اشغالی شلیک شدهاست که این بزرگترین حمله موشکی از ابتدای جنگ است». همزمان رسانه صهیونیستی «یسرائیل هیوم» نیز اعلام کرد که حدود ۳۰۰ موشک از شب گذشته به سمت اراضی اشغالی شلیک شدهاست.
قطعهای از جهنمی که حزبالله در اراضی اشغالی خلق کرد در تصاویر انتشار یافته از شهر «صفد» در شمال فلسطین اشغالی قابل رویت است.
حتی وقتی ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شد که نزدیک به هزار و ۶۰۰ سایت متعلق به حزبالله لبنان را هدف قرار داده و۵۰ درصد از توان موشکی حزب الله از جمله موشکهای کروز، کوتاه برد، میان برد و پهپادهای انفجاری را نابود کردهاست، بسیاری از منابع نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر اذعان کردند که این گزارشها، اغراقآمیز است.
«تسویکا هایموویچ» فرمانده سابق پدافند هوایی ارتش این رژیم از جمله افرادی است که با ادعای ارتش اسرائیل در مورد انهدام ۵۰ درصد موشکهای حزبالله پس از حمله هوایی گسترده به لبنان طی روز دوشنبه هفته گذشته موافق نیست و تاکید میکند: هیچکس نمیداند حزبالله چه قابلیتهایی دارد و این جنبش تاکنون کمی از توانایی خود را نشان دادهاست. آنچه اسرائیل در دو روز گذشته شاهد آن بود، به آنچه حزبالله در اختیار دارد از نظر توانمندی و توانایی انجام حتی نزدیک هم نیست.
پیش از این، «یعقوب عمیدور» رییس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، تایید کرد که این رژیم حتی به آغاز نابودی تواناییهای حزبالله نزدیک نیست و افزود: تلآویو تا شکست دادن حزبالله یا از بین بردن تواناییهایش بسیار بسیار فاصله دارد.
در نهایت ارتش رژیم صهیونیستی نیز وارد گود شد و «دانیل هاگاری» سخنگوی آن به برخورداری مقاومت اسلامی لبنان از قدرت نظامی مختلف اذعان کرد و در گفت وگو با خبرنگاران افزود «حزب الله همچنان از توانایی های نظامی متعدد برخوردار است.»
موقعیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک لبنان متفاوت از غزه
آنهایی که از غزه شدن لبنان دَم میزنند متوجه تفاوتهای سرزمینی و جغرافیایی آنها نیستند؛ بنابراین باید از موقعیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک نیز به این مساله نگریست.
نوار غزه به شکل مستطیل ایستاده، به طول ۴۱ کیلومتر و عرض ۱۲ تا ۶ کیلومتر، در کل ۳۶۰ کیلومتر مربع مساحت و ۲.۳ میلیون نفر جمعیت دارد. این منطقه غزه از دو طرف زمینی با رژیم صهیونیستی همسایه است. از سمت ساحل در کنترل نیروی دریایی ارتش رژیم صهیونیستی است. در جنوب اما با مصر مرز دارد ولی طی ماههای اخیر این مرز هم به تصرف صهیونیستها درآمد تا غزه از چهار طرف در محاصره باشد.
برخلاف ۱۵ سال محاصره زمینی، دریایی و هوایی نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی که مانعی بر سر راه قدرتیابی مقاومت فلسطین از جمله حماس بود، باز هم مقاومت فلسطین به قدرتی دست یافت که هنوز بعد از گذشت یکسال از جنگ، رژیم صهیونیستی به هیچکدام از اهداف اعلانی خود نرسیده و تنها دستاوردش کشتار و ویرانی است.
در لبنان مقاومتی علاوه بر اینکه حزبالله بدون این محدودیتها به توان چشمگیر نظامی دست یافتهاست، این کشور تنها ۷۹ کیلومتر با فلسطین اشغالی مرز مشترک دارد. در حالی که مرز مشترک لبنان با سوریه ۳۷۵ کیلومتر است؛ دو کشور دوست و برادر که نگاه واحدی به اشغالگری رژیم صهیونیستی دارند.
افزون بر موقعیت جغرافیایی متفاوت لبنان از غزه، رژیم صهیونیستی امروزه با انبوهی از بحرانهای درهم تنیده مواجه است که اجازه ماجراجویی بیشتر در لبنان را نمیدهد.
مسایلی از قبیل نارضایتی صهیونیستها از تداوم و تشدید جنگ، اعتراضهای فزاینده در اراضی اشغالی، فروپاشی اقتصادی، سرعت موج مهاجرت معکوس، افزایش اختلافهای داخلی در تشکیلات سیاسی و نظامی رژیم، تهدیدها و سرزنش جهانی و غیره باعث شدهاست که رژیم در مواجهه با حزبالله محتاطتر رفتار کند. از این رو است که در روزهای اخیر زمزمههایی از توافق آتشبس میان حزبالله و رژیم صهیونیستی شنیده میشود، اگرچه که تاکنون از سوی طرفین رد شدهاست.