به نقل از ارز دیجیتال:
بیت کوین روشی کارآمد برای انتقال پول از طریق اینترنت است و توسط شبکهای غیرمتمرکز با مجموعهای از قوانین مشخص کنترل میشود، از همین رو میتوان آن را جایگزینی برای ارزهای فیاتِ (پولهای رایج) تحت کنترل بانک مرکزی دانست. در ادامه با استناد به مقالهای از دانشنامه اینوستوپدیا به این سوال پاسخ میدهیم که ارزش بیت کوین به چه عواملی وابسته است.
بهتر است از اول شروع کنیم. بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال به عنوان جایگزینی برای ارزهای رایج ملی معرفی شدهاند. اما ارزش خود این ارزهای رایج از کجا میآید؟
چرا ارزها ارزش دارند؟
یک ارز در صورتی قابل استفاده است که ذخیره ارزش باشد. به عبارت دیگر، باید به این اطمینان رسید که ارزش آن در میان جامعه صفر نمیشود. بسیاری از جوامع در طول تاریخ، از کالاها یا فلزات گرانبها به عنوان ابزار پرداخت استفاده میکردند، زیرا از ارزش نسبتاً پایداری برخوردار بودند. به جای آنکه افراد مقادیر سنگینی از دانههای کاکائو، طلا و یا سایر ارزهای اولیه را برای معاملات حمل کنند، سرانجام جوامع تصمیم گرفتند از ارزهای جدید به عنوان یک جایگزین استفاده کنند. با این وجود، قابل استفاده بودنِ بسیاری از ارزهای اولیه، قابل اطمینان بودنِ آنها، ساخته شدن از فلزاتی با ماندگاری طولانی و ریسک کم در ارتباط با کاهش ارزش، باعث میشد تا همچنان مورد استفاده قرار بگیرند.
در عصر مدرن، ارزهای جدید غالباً شکل اسکناس به خود گرفتهاند که ارزش حقیقی و ذاتی آنها به اندازه سکههای قدیمی که از فلزات گرانبها ساخته میشدند، نیست. البته اکنون بیشتر افراد پرداختهایشان را از طریق اینترنت یا همان ارزهای الکترونیکی انجام میدهند که مانند همان اسکناسها هستند با این تفاوت که به جای فیزیکی بودن، توسط دولتها روی سرورهای کامپیوتری ایجاد میشوند.
زمانی اسکناسها دارای پشتوانه طلا بودند. یعنی به اندازه همان مقدار پولی که دولت چاپ میکرد، در خزانه طلا ذخیره میشد. اما پس از خارج شدن ایالات متحده از قانون استاندارد طلا در سال ۱۹۷۰، اکنون حدود ۵۰ سال است که تقریباً تمام ارزهای دولتی موجود، هیچگونه پشتوانهای ندارند و به همین دلیل به آنها فیات (به معنای بدون پشتوانه) میگویند. ارزهای فیات بهوسیله دولت عرضه شده و توسط هیچ کالایی پشتوانهسازی نمیشوند.
ارزش یک ارز فیات تنها به این دلیل است که افراد با اعتماد به یک کشور، دولت یا حکومت از ارز آن برای مبادلات خود استفاده میکنند. در واقع بر اساس قرارداد، اشخاص و دولتهای طرفین معامله، یک چیز را به عنوان ارز قبول میکنند. اگر مردم دنیا تصمیم بگیرند که از یک ارز استفاده نکنند، کاملا بی ارزش میشود.
کمیابی، بخشپذیری، کاربرد، و انتقالپذیری
یک ارز موفق جدا از این سوال که آیا ذخیره ارزش است یا خیر، باید خصوصیتهای مربوط به کمیابی، بخشپذیری، کاربرد، انتقالپذیری، پایداری، و جعل ناپذیری را دارا باشد. اما این مفاهیم به چه معناست؟
۱) کمیابی
حفظ ارزش یک ارز در گرو عرضه آن است. عرضه و چاپ زیاد پول میتواند سبب افزایش شدید قیمت کالاها شود که به آن «تورم» میگویند. عرضه کم پول نیز میتواند سبب به وجود آمدن مشکلات اقتصادی شود که آن «تورم منفی» میگویند. مکتب پولگرایی مفهومی از اقتصاد کلان است که هدف آن پرداختن به نقش عرضه پول در سلامت و رشد (یا نقش فقدان آن) در اقتصاد یک جامعه است.
در مبحث ارزهای فیات، اکثر دولتها در سراسر جهان برای کنترل کمیابی به چاپ پول روی میآورند. دولتها برای حفظ رشد اقتصادی به صورت عمدی تورم ایجاد میکنند و با چاپ پول بیشتر باعث کاهش ارزش پول میشوند. برای مثال در ایالات متحده، این نرخ بطور تاریخی در حدود ۲ درصد متغیر بوده است. البته تورم بیش از اندازه، مانند چیزی که در ونزوئلا در حال رخ دادن است، موجب فروپاشی اقتصادی میشود.
۲) بخشپذیری
ارزها قابل تقسیم به واحدهای کوچکتر هستند. بدین ترتیب برای اینکه یک سیستم واحد ارزی به عنوان ابزار معامله بین انواع کالاها و ارزشها در یک اقتصاد عمل کند، باید انعطافپذیریِ مرتبط با این تقسیمپذیری را داشته باشد. ارز باید به اندازه کافی قابل تقسیم باشد، تا بتواند جوابگوی ارزش هر کالا و خدماتی که در کل نظام اقتصادی عرضه میشود، باشد. به عنوان نمونه، دلار خود به واحد کوچکتری به نام سنت تقسیم میشود.
۳) کاربرد
یک ارز برای نفوذ در جامعه باید کاربرد داشته باشد. افراد باید بتوانند با اعتماد کامل، از واحدهای ارزی برای پرداخت هزینه کالاها یا خدمات استفاده کنند. این نخستین دلیل گسترش ارزها در درجه اول است؛ به این ترتیب، مشارکتکنندگان در این امر میتوانند از معامله مستقیم و پایاپای برای کالاها خودداری کنند. کاربرد همچنین جابهجایی آسان ارزها از مکانی به مکان دیگر را فراهم میآورد. فلزات گرانبها و کالاها در تامین این ویژگی با مشکلاتی رو به رو هستند.
۴) انتقالپذیری
ارزها برای کاربردی بودن باید به راحتی بین اعضای یک جامعه اقتصادی منتقل شوند. در خصوص ارزهای فیات، این بدان معناست که واحدهای ارزی باید در اقتصاد یک کشور و همچنین اقتصاد بینالملل از طریق صرافیها و بازارهای مرتبط قابل انتقال باشند.
۵) پایداری
یک ارز باید حداقلها در خصوص ویژگی پایداری را داشته باشد. سکهها و یا اسکناسهای امروزی از موادی ساخته شدهاند که چندان برای تامین این ویژگی مناسب نیستند؛ زیرا به راحتی پاره میشوند، آسیب میبینند، از بین میروند، یا با گذشت زمان تخریب و غیرقابل استفاده میشوند.
۶) جعلناپذیری
همانطور که یک ارز باید پایدار باشد، برای موثر باقی ماندن باید جعل کردن آن نیز دشوار باشد. اگر اینگونه نباشد، افراد تبهکار به راحتی میتوانند با اسکناسهای جعلی سیستم ارزی را مختل کنند و از این طریق بر ارزش ارز تاثیر منفی بگذارند.
حالا نگاهی به بیت کوین بیندازیم:
بیت کوین در مقایسه با ارزهای فیات
بیت کوین در مقایسه با ارزهای رایج چه جایگاهی دارد؟
۱) کمیابی
زمانی که بیت کوین در سال ۲۰۰۸ معرفی شد، توسعهدهندگان آن در پروتکل این ارز تعیین کردند که تنها ۲۱ میلیون از بیت کوین ایجاد خواهد شد. عرضه فعلی بیت کوین حدود ۱۸ میلیون واحد است، نرخ انتشار بیت کوین تقریباً هر چهارسال به نصف کاهش مییابد که به آن هاوینگ (Halving) میگویند، بدین ترتیب عرضه بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باید از مرز ۱۹ میلیون گذشته باشد، صد البته این در حالی است که فرض بگیریم پروتکل بیت کوین دچار تغییر نمیشود. به خاطر داشته باشید که تغییر پروتکل نیاز به اتفاق نظرِ بیش از نیمی از قدرت پردازش شبکه که در استخراج بیت کوین حضور دارند، دارد؛ از همین رو، روی کاغذ رخداد چنین رویدادی محتمل است، اما در عمل از واقعیت فاصله بسیار دارد. اکثر دولتها به عنوان بخشی از سیاستهای مالی خود، کنترلهای منعطفی را برای عرضه ارزِ در گردش در نظر میگیرند و بسته به عوامل اقتصادی آنها را با هم تطبیق میدهند.
این موضوع در مورد بیت کوین صدق نمیکند. تاکنون، ادامه عرضه واحدهای بیت کوین باعث ایجاد جامعهای گسترده و قدرتمند از ماینرها شده است، هرچند این روند با نزدیک شدن به مرز ۲۱ میلیون سکه قابل تغییر است. گفتن چیزی که در آن زمان دقیقا اتفاق خواهد افتاد دشوار است؛ یک فرض این است که تصور کنید دولت ایالاتمتحده ناگهان دست از تهیه اسکناس جدید برداشته است. آخرین بیت کوین تا حدود سال ۲۱۴۰ استخراج نخواهد شد. بهطور کلی کمیابی میتواند سبب افزایش ارزش شود. این همان مسئلهای است که در فلزات گرانبها مانند طلا مشاهده میشود.
۲) بخشپذیری
۲۱ میلیون بیت کوین بسیار کمتر از ارزهای فیات در حال گردش در سراسر جهان است. بیت کوین تا ۸ رقم اعشار تقسیم میشود. کوچکترین واحد برابر با ۰.۰۰۰۰۰۰۰۱ بیت کوین است که «ساتوشی» نامیده میشود که از نام مستعار خالق بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو، گرفته شده است.
یک بیت کوین قابلیت بخشپذیری بیشتری از یک دلار آمریکا و یا دیگر ارزهای فیات دارد. درحالی که دلار آمریکا میتواند به سنت و یا یک صدمِ یک دلار آمریکا (USD) تقسیم شود، یک «ساتوشی»، یک صد میلیونیوم از یک بیت کوین (BTC) است. این بخشپذیری فوقالعاده کمیابی بیت کوین را ممکن میکند؛ اگر بیت کوین همچنان با گذر زمان افزایش قیمت داشته باشد، کاربران با بخش جزئی از یک واحد بیت کوین همچنان میتوانند در مبادلات روزانه شرکت کنند. بدون بخشپذیری، با فرض بر اینکه قیمت هر بیت کوین یک میلیون دلار باشد، استفاده از آن در بیشتر معاملات غیر ممکن خواهد بود.
۳) کاربرد
یکی از نکات جذاب بیت کوین استفاده این ارز دیجیتال از فناوری بلاک چین است. بلاک چین یک سیستم دفتر کل توزیع شده است که نیاز به اعتماد بین طرفین را از بین برده است؛ بدین معنا که هیچ یک از طرفین شرکت کننده در تراکنشهای بیت کوین نیاز نیست به یکدیگر اعتماد کنند. به واسطهی سیستم پیچیده در بررسی و تاییدیهها در دفتر کل توزیعشده بیت کوین و همچنین سیستم ایجاد بیت کوینهای تازه، این اعتماد از پیش در سیستم وجود دارد. مهمتر از همه، انعطافپذیریِ تکنولوژی بلاکچین این است که خارج از فضای ارزهای دیجیتال نیز سودمندی دارد. بیت کوین میتواند به عنوان پول و روش پرداخت مورد استفاده قرار بگیرد. البته چالشهایی در مورد آن وجود دارد که در ادامه توضیح دادهایم.
۴) انتقالپذیری
به لطف تبادلات ارزی، کیف پولها، و دیگر ابزار، بیت کوین قابل انتقال بین طرفین در چند دقیقه، بدون در نظر گرفتن حجم مبادلات با هزینه بسیار اندک است. اگرچه شاید در وضعیت فعلی استفاده از بیت کوین برای پرداختهای کوچک خیلی منطقی نیست و سیستمهای کارت اعتباری جایگاه بهتری دارند، اما برای انتقالهای بزرگ، بیت کوین حرفهای زیادی برای گفتن دارد. یک نفر خیلی راحت میتواند ده هزار دلار بیت کوین بخرد و بدون نیاز به استفاده از سیستم بانکی و بدون نگرانی از مسدود شدن تراکنش یا برگشت تراکنش، این بیت کوینها را برای فردی که در ژاپن حضور دارد، ارسال کند.
روند انتقال حجم زیادی از پول در سیستمهای کنونی ممکن است زمانبر باشد و هزینههای چنین انتقالات نیز گاها بسیار بالاست. قابل انتقال بودن، ویژگی بسیاری مهمی در خصوص یک ارز است.
۵) پایداری
یکی از مسائل مهم برای ارزهای فیات فیزیکی، پایداری است. یک اسکناس در عین مقاوم بودن، میتواند پاره شود، بسوزد یا در آخر بلا استفاده شود. نمونههای پرداخت دیجیتال مستعد این آسیبهای فیزیکی نیستند. به این دلیل، بیت کوین به طور فوقالعادهای ارزشمند است. بیت کوین مانند یک اسکناس تخریب نمیشود. از طرف دیگر بدیهی است بیت کوین هرگز گم نمیشود. اگر یک کاربر کلید رمزنگاریاش را گم کند، بیت کوین در کیف پول مربوطه به صورت دائمی غیرقابل استفاده میشود. به هر حال، آن بیت کوین از بین نمیرود و همچنان در میان دادههای بلاک چین یافت میشود.
۶) جعلناپذیری
به لطف سیستم غیرمتمرکز و پیچیده دفتر کل بلاک چین، جعل بیت کوین به شدت دشوار است. انجام اینکار اساساً مستلزم گول زدن همه مشارکتکنندگان در شبکه بیت کوین است. تنها راه اینکه کسی بتواند بیت کوین جعلی بسازد از طریق روشی که به عنوان «دوباره خرج کردن» شناخته میشود، ممکن خواهد بود. دوباره خرج کردن به وضعیتی اطلاق میشود که در آن کاربر، مقداری بیت کوین را در دو و یا چند شرایط جداگانه خرج یا منتقل میکند؛ به عبارت دیگر، این کاربر دادههای تکراری ایجاد میکند و در شبکه مخابره مینماید. در صورتی که این یک مشکل برای ارزهای رایج نیست، زیرا غیرممکن است بتوان از یک اسکناس فیزیکی همزمان دو جا استفاده کرد. اما چنین کاری، روز کاغذ، برای ارزهای دیجیتال ممکن است.
چیزی که دوباره خرج کردن را غیر ممکن میکند، اندازه شبکه بیت کوین است. برای دوباره خرج کردن، یک حمله به اصطلاح ۵۱ درصدی لازم خواهد بود. در این حمله، مهاجم یا مهاجمین باید حداقل ۵۱ درصد توان پردازشی شبکه را در اختیار داشته باشد. با کنترل کردن اکثریت قدرت شبکه، این گروه میتواند بر باقیمانده شبکه، برای جعل سوابق مسلط شود. با این حال، چنین حملهای به شبکه بیت کوین نیاز به تلاش، سرمایه و قدرت محاسباتی فراوانی دارد. منابعی که در حال امکان مهیا کردن آنها بسیار کم است.
چالشهای بیت کوین
بطور کلی، بیت کوین در مقایسه با ارزهای فیات در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارد. حال چه چالشهایی در برابر بیت کوین به عنوان یک ارز وجود دارد؟
یکی از بزرگترین مسائل پیش رو، ذخیره ارزش این ارز دیجیتال است. کاربرد بیت کوین به عنوان ذخیره ارزش به کاربرد آن به عنوان ابزار پرداخت بستگی دارد. اگر بیت کوین به عنوان ابزار مبادلاتی موفق عمل نکند، هیچ کاربردی نداشته و در نتیجه در بلند مدت ارزشی نخواهد داشت و به عنوان یک ذخیره ارزش به حساب نخواهد آمد. اگر همچنان شاهد افزایش پذیرش بیت کوین باشیم، قیمت آن نیز ثبات بیشتری پیدا خواهد؛ صد البته نمیتوان با قطعیت گفت که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
کاربرد و انتقالپذیری بیت کوین به سبب مشکلات نگهداری و ذخیرهسازی و مسائل مرتبط با صرافیها با چالشهایی رو به رو است. در سالهای اخیر، صرافیهای ارزهای دیجیتال گرفتار هک، سرقت و یا کلاهبرداریهای فراوانی بودهاند. البته سرقت در دنیای ارزهای فیات نیز اتفاق میفتد. در حالی که، در این موارد، مقرراتِ بسیاری تنظیم شده است؛ همین مسئله به جبران خسارتهای ناشی از چنین مواردی کمک شایانی میکند. وقتی صحبت از قانونگذاری به میان میآید، قانونگذاران به بیت کوین و ارزهای دیجیتال به شکل حوزهای پر از بیقانونی نگاه میکنند. دیدگاه دولتهای مختلف نسبت به بیت کوین متفاوت است، و معتقدند عواقب انتخاب بیت کوین به عنوان ارز جهانی بسیار زیاد است.
دستکاری شدن بازار بیت کوین هم یکی از چالشهای اصلی این ارز دیجیتال است. بازار بیت کوین در مقابل بازارهای سنتی هنوز بسیار کوچک است و افراد ثروتمند و دارای نفوذ که به «نهنگ» مشهور هستند، میتوانند با ایجاد بمب خبری یا ثبت سفارشات بزرگ، بازار را به طرفی که تمایل دارند هدایت کنند. تنها چیزی که میتواند این چالش را از بین ببرد، زمان و گسترش بازار بیت کوین است. هر چقدر که بازار بیت کوین بزرگتر شود و مقررات بیشتری روی آن اعمال شود، دستکاری در آن کمتر خواهد شد.
نتیجهگیری
ارزش بیت کوین از همان جایی میآید که ارزش سایر ارزها آمده است. افراد در میان خودشان ارزشمندی بیت کوین را پذیرفتهاند و به این ترتیب با تقاضا برای بیت کوین، ارزش آن افزایش مییابد. همچنین، بیت کوین ویژگیهای منحصر بفردی دارد که به مقبولیت آن به عنوان یک ذخیره ارزش یا ابزار انتقال ارزش کمک میکنند. حل شدن چالشهای فعلی بیت کوین میتواند به رشد ارزش آن کمک کند و بالعکس اگر بیت کوین نتواند خود را با فناوریهای آینده وفق بدهد، ارزشش را از دست خواهد داد.