کامیار عابدی گفت: پس از مشروطه است که پاتوق نشینی شعرا و نویسندگان به تدریج گسترش یافت و در قالب کافهها و انجمنهای ادبی، دفتر روزنامهها، احزاب و گروهها خود را نشان داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست معرفی و بررسی کتاب «کافههای روشنفکری» نوشته احمد راسخی لنگرودی در مؤسسه فرهنگی «خانه دوست» برگزار شد.
کتاب «کافه های روشنفکری» اثر راسخی لنگرودی به تازگی توسط انتشارات مروارید منتشر شده و مشتمل بر سه فصل است. فصل نخست به تاریخچه پاتوق و پاتوق نشینی در ایران اختصاص دارد که با عنوان «گمشده های عصر ما» آمده است. فصل دوم با عنوان «آرمانشهر روشنفکران» شرحی است از کافههای روشنفکری در چند دهه پیش از انقلاب و بخش سوم و پایانی کتاب با عنوان «عطر کاغذ و قهوه» مروری است کوتاه بر پدیده نوظهوری چون کافه کتاب که به ظاهر بناست پاتوقی برای روشنفکران باشد.
راسخی لنگرودی در نشست نقد و بررسی اینکتاب گفت: آنچه که اینجانب را به نوشتن این کتاب برانگیخت خاطرهای بود که در دوران کودکی رقم خورد. آخرهای دهه چهل بود که از قضا برای نخستین بار پایم به کافه نادری افتاد. آنهم به اتفاق یکی از آشنایان که شش هفت سالی از نگارنده بزرگتر بود. میگفت اینجا پاتوق روشنفکران است. افراد جمع میشوند برای بحثهای روشنفکری. آن زمان کوچکتر از آن بودم که بدانم روشنفکری چیست و روشنفکر کیست و بحثهای روشنفکری از چه جنس و سرشتی است. برای من که تا آن زمان تجربهای از چنین پاتوقهایی نیندوخته بودم روز خاطره انگیزی بود. همین خاطره در ذهنم بود تا اینکه در سال ۱۳۹۲ اثر بسیار خواندنی مهدی اخوان لنگرودی با عنوان «از کافه نادری تا کافه فیروز» منتشر شد. با خواندن این کتاب ضمن به یادآوردن آن خاطره دوران کودکی، افقی به رویم گشوده شد و در جریان هرچه بیشتر کافههای روشنفکری در دهههای سی و چهل و پنجاه قرار گرفتم. پس از آن بود که تصمیم گرفتم این موضوع را در برنامه نوشتاری خود قرار دهم.»
کامیار عابدی پژوهشگر و منتقد ادبی هم از جمله سخنرانان این نشست بود که ضمن مهم خواندن کتاب «کافه های روشنفکری» آن را تحقیقی مبتنی بر شواهد و مستندات ارزیابی کرد و گفت: این کتاب یک متن معیار و قابل قبولی از کافه نشینی روشنفکران ایران در پیش از انقلاب محسوب میشود.
وی محور سخنان خود را مروری بر سیر تاریخی شعر و ادبیات در ایران از دوره اسلام تا عصر کنونی قرار داد و افزود: سرایش شعر به زبان فارسی معیار، ابتدا در دربارها رشد کرد. چراکه شاعران ناگزیر بودند برای استمرار معاش مضامین شعری خود را متوجه دربار کنند. البته نفعی هم عاید دربارها میشد. زیرا تنها رسانه دربارها همین شعرا بودند. اما بعد از قرن پنجم و ششم شاعران رفته رفته از دربارها فاصله گرفته و به طرف خانقاهها کشیده شدند. بدین سان تفکر عرفانی جایگزین ستایش پادشاهی شد.
این منتقد ادبی در ادامه گفت: از قرن هشتم به بعد چرخش دیگری در شعر فارسی ایجاد شد. شعرا به جای خانقاه، محفلهای کوچکتری را اختیار و در آنجا گرد میآمدند. این سیر ادامه مییابد تا دوره صفوی. در این دوره برخی شاعران به علت عدم حمایت دربار به هند مهاجرت میکنند. برخی دیگر نیز به قهوه خانهها روی میآورند. این موجب میشود تغییراتی در شعر فارسی ایجاد شود و به لحاظ محتوا به جنبه عاشقانه و حکمت آموز نزدیکتر شود. در دوره قاجار به علت پارهای حمایتها، برگشت دوباره ای به دربار از سوی شاعران صورت گرفت.
عابدی در پایان گفت: پس از مشروطه است که پاتوق نشینی شعرا و نویسندگان به تدریج گسترش یافت و در قالب کافهها و انجمنهای ادبی، دفتر روزنامهها، احزاب و گروهها و…. خود را نشان داد.
اسماعیل جنتی هم با بیان خاطرات خود در انتشارات زمان و نیل و نیز پارهای کافهها از جمله: نادری و فیروز گفت: انتشارات نیل ساعت هفت و نیم به بعد پاتوقی بود برای نویسندگان و شاعران. در آنجا جملگی مینشستند و درباره کتاب و شعر گفتگو میکردند. بعد از آن وارد انتشارات زمان هم که شدم وضعیت بر همین منوال بود. از جمله کسانی که در این پاتوقها و سایر پاتوقها جمع میآمدند عبارت بودند از: شاملو، قاضی، آل احمد، ساعدی، سپانلو، آیتی، گلشیری، رحیمی، براهنی، مهین دانشور، سیدحسینی، باطنی، نجفی، میرعلایی، و…. اما دوشنبههای کافه فیروز جلوه دیگری داشت. همه میآمدند؛ از آل احمد گرفته تا دیگران. من هم ناگزیر بودم به آنجا مراجعه کنم. چون کتابهای شأن را چاپ میکردیم. آن زمان حروفچینی به صورت دستی انجام میگرفت. شانزده صفحه شانزده صفحه غلط گیری میشد. بعد شاعر یا نویسنده میدید، اصلاح میکرد و مجوز چاپ میداد. این کاری بود که پیوسته انجام میگرفت.