مجله نماوا، محدثه واعظیپور
در فیلم کوتاه «ارفاق» به کارگردانی رضا نجاتی، تماشاگر با یک موقعیت ویژه روبرو میشود. موقعیتی تازه و بحرانی که یک سوی آن دبیری وظیفهشناس (هوتن شکیبا) و سوی دیگر آن دانشآموزی پرحاشیه قرار دارد. فیلمساز برگ برنده اول را وقتی رو میکند که دبیر، خلاف قولی که به دانشآموزش داده نمره تک او را بلند اعلام میکند. دبیر، عملی غیراخلاقی انجام میدهد. اما آنچه دانش آموز تحقیر شده مقابل دبیرش، انجام میدهد، برگ برنده دوم فیلم است.
بحران، محیط مدرسه و زندگی دبیر را فرا میگیرد. برخورد پدر دانش آموز (با بازی قابل توجه اصغر پیران) جالب است و مخمصهای که دبیر در آن قرار دارد، از طریق او تنگ تر میکند.
فیلمساز با زیرکی، مسیری آشنا یا قابل پیش بینی برای پایان فیلمش در نظر نمیگیرد، دبیر، دست به اقدامی متفاوت برای عبور از بحران میزند. فیلم در حالی به پایان میرسد که در ذهن تماشاگر، زنده مانده و او را درگیر کرده است.
«ارفاق»، به مفهوم واقعی فیلم کوتاه نزدیک است، اگر زمان فیلم بلندتر میبود، امتیازهایش در روایت، گرهافکنی و شخصیتپردازی را از دست میداد و احتمالا به دام شعارگویی و موضعگیری اخلاقی میافتاد. در شکل فعلی، فیلم خوب رضا نجاتی، درست جایی که باید به پایان میرسد. بیآنکه روی زیرلایهها و کنایههایش تاکید کرده و معانی را شرح و بسط دهد.
«ارفاق»، تکان دهنده و درگیر کننده است. فیلمی با شروعی جذاب و پایانی غافلگیرکننده. فیلمی که تماشاگر را برای دیدن تجربههای بعدی کارگردانش، مشتاق و کنجکاو میکند.