مجله نماوا:
در سریال حقه بازی Deception شاهد تقابل یک شعبدهباز با یک بررسی جنایی هستیم که در قالب یک اکشن درام روایت میشود، و حین تماشای این نمایش شعبدهبازی وگاسی بهتر است ذهن خود را آزاد بگذارید که در سفر آن همراه شود.
دنبال سیمهای مخفی نگردید. سعی نکنید دلیلی منطقی بیابید که چرا کسی باید زندگیاش را وقف بازی با کارت بکند، و یا یک شعبدهباز بیچاره را در لیست تحت تعقیبهای پلیس فدرال قرار بدهد. صرفا تلاش کنید زیاد به آنچه که میبینید فکر نکنید تا بتوانید از آن لذت ببرید.
با وجودیکه شعبدهبازان جایگاهی کمی بالاتر از دلقکهای جشنهای تولد در صنعت سرگرمی دارند، اما تاثیر و تعامل بالایی با فرهنگ عامه دارند. زمان زیادی نمیگذرد از وقتی که دیوید کاپرفیلد و داگ هنینگ هنرهای خود را به شبکههای تلویزیونی آوردند، و پس از آنها هم شاهد حضور پررنگ دیگران از جمله دیوید بلین و کریس انجل بودهایم.
همچنین افراد به اندازهای از اکنون من را میبینی Now You See Me — فیلمی دربارهی دزدی که توسط گروهی از شعبدهبازان و تردستان انجام میشود — استقبال کردهاند که خود این فیلم و قسمت دومش در سال ۲۰۱۶ ۳۰۰ میلیون دلار در باکس آفیس به جیب بزنند.
حقه بازی Deception همهی اینها را میداند، و با هوشمندی تمام قهرمان خود، کامرون بلک (با نقشآفرینی جک کاتمور-اسکات) را بر همین مدار و در کنار اسامی بالا قرار میدهد. با این وجود کامرون پس از مشکلی که برای برادرش پیش میآید همه چیز را از دست میدهد.
برادر او به دلیلی دستگیر شده است و آنها مجبور میشوند راز حقهای که به نمایش میگذاشتند و در آن یکی غیب میشد و در جایی دیگر ظاهر میشد را لو بدهند، و این موضوع باعث آبروریزی و سرزنش همه از جمله شعبدهبازان بزرگی چون پن و تلر میشود. با این وجود، کامرون معتقد است برای برادرش از طرف یک شعبدهباز دیگر پاپوش دوخته شده است، که بعدها مامور میشود تا به فرار یک تاجر بزرگ مواد مخدر پیش از انتقال او به زندان فدرال کمک کند. به این ترتیب همکاری و رابطهی کامرون با ماموری از افبیآی (با بازی ایلفنش هادرا) که در ابتدا به همه چیز و همه کس مشکوک است آغاز میشود.
کامرون عادت جالبی دارد که ناگهان پشت افراد ظاهر شود و خود را با نام و فامیل کاملش معرفی کند طوریکه انگار وارد صحنهی نمایش شده است، و خودآگاهی ملایمی وجود دارد که در برخی صحنههای سریال رفته رفته بیشتر زیر پوست حسی که به مخاطب منتقل میشود، میخزد. یکی از ماموران افبیآی پس از آنکه کامرون برای شروع یک پرونده و بررسی جدید لابی میکند، به رئیس خود میگوید: “کامرون به ما کمک کردهاست. علاوه بر آن، شعبدهبازی و جادو هم فوقالعاده است.”
شاید حقه بازی Deception به اندازهی یک نمایش شعبدهبازی واقعی سعی نمیکند تاثیر ماندگاری به لحاظ شعبدهبازی بر مخاطب بگذارد، اما قطعا از اینکه میدانید دارید یک حقه و تردستی تماشا میکنید لذت خواهید برد. تماشای برای شما آزاردهنده نخواهد بود، مادامی که حین اجرای آن با شما به شکل مناسبی برخورد شود. که این هم به خودی خود ظرافت خاصی میطلبد.
این مطلب برگرفته از نوشتهی کریس بارتون در وبسایت لسآنجلس تایمز بود.
حال به بررسی نظر سایر منتقدین میپردازیم:
اد بارک Ed Bark | آنکل بارکی Uncle Barky
Castle یکی از سریالهای طولانی شبکهی ایبیسی بود که بعد از ۸ فصل و ۱۷۳ قسمت در ماه می سال ۲۰۱۶ به پایان رسید، اما از یاد هوادارانش پاک نشده است. سریال حقه بازی Deception که عملا به طور مستقیم از Castle الهام گرفته است، شانس زیادی برای بردن جوایز ندارد، مگر از طرف انجمن شعبدهبازان آمریکا. با این وجود، این داستان تعقیب و گریز کارتهای خود را به خوبی بازی میکند و در نهایت خرگوش را از کلاه بیرون میکشد، و یا به نقل از ایبیسی، “آبراکادابرا، بیایید یک Castle دیگر برایتان آوردهام.”
ورنه گی Verne Gay | نیوزدی Newsday
سریال حقه بازی Deception یک داستان پر زرق و برق بیمنطق است — اما در عین حال، به اندازهای خودآگاه است که بداند حد و حدود بیمنطقیاش کجاست. تماشای این سریال در بیشتر مواقع بسیار سرگرمکننده است.
دنیل فینبرگ Daniel Fienberg | ایندیوایر IndieWire
سه نمایش در جریان که در قسمتهای منتشر شده دیدهام همگی خوشساخت و حتی گاهی هوشمندانه هستند، تنها مشکلی که با آن دارم این است که به قدری زود فرمول را توضیح میدهد که بخش قابل توجهی از هیجان و تنش دراماتیک آن خالی میشود. اگر قرار باشد در هر قسمت کامرون و تیمش تردستی و حقهای برای آدمبدها اجرا کنند و ما هم به ناچار در جریان حقهی آنها باشیم، هرگز نخواهیم توانست لذت اصلی شعبدهبازی که فریب خوردن در حین تماشای آن است را تجربه کنیم.