به نقل از ارز دیجیتال:
همانطور که فلسفه هر سرمایه گذار خبره منحصر به فرد می باشد،معیارهای سرمایه گذاری او و روش سرمایه گذاری او نیز منحصر به فرد است.معیار سرمایه گذار خبره،نوع سرمایه گذاری مورد نظر او را توصیف می کند.و متعاقب آن روش سرمایه گذار خبره،مجوعه قوانینی است درباره اقداماتی که او با مشخص شدن نوع سرمایه گذاری منطبق با معیارهایش انجام می دهد.معیارهای سرمایه گذاری او می گوید که چه نوع سهامی را خریداری کند و ماهیت خاص آن را مشخص می کند،و زمان خرید و فروش آن را به او می گوید.معیارهای او همچنین مشخص می کند که چگونه به دنبال سرمایه گذاری هایی باشد که آن معیارهارا دربرداشته باشد.
«مارک تایر» در کتاب «۲۳ اصل موفقیت وارن بافت و دیگر نابغه های سرمایه گذاری» در رابطه با معیارهای سرمایه گذاری بافت بیان می کند:
«بافت» در پی آن است که سهمی به ارزش یک دلاررا با قیمتی ارزان تر خریداری کند.معیارهای او برای سرمایه گذاری می تواند در این جمله خلاصه شود،«شرکتی با کیفیت (سهمی مناسب) با قیمتی مناسب». و کیفیت آن شرکت چیزی است که او مورد سنجش قرار می دهد.
معیارهای سرمایه گذاری بافت
آیا ماهیت فعالیت شرکت را درک می کنم؟
بافت می گوید که تنها فعالیت های ساده از قبیل شرکت های مربوط به صنعت غذایی، روزنامه، نوشیدنی غیرالکلی، کفش و آجر را درک می کند.حوزه مهارت خود را به وضوح مشخص می کند و هرگز از آن حوزه منحرف نمی شود. او می خواهد قادر به دانستن آن چیزی باشد که ممکن است در ۵، ۱۰، یا ۱۵ سال آینده رخ دهد و شرایط اقتصادی آن شرکت را تحت تأثیر قرارداده یا تغییر دهد. در صورتی که قادر به دانستن آن نباشیم،نمی توانیم حتی نگاهی به آن بیندازیم.
آیا این شرکت از شرایط اقتصادی مطلوبی برخوردار است؟
از صنایعی که تابع مقررات خاصی بوده و به جای خود شرکت،دولت به تعیین قیمت ها یا بازده سرمایه آن می پردازد، پرهیز می کند.از صنایعی که نیاز به سرمایه های سنگین دارند اجتناب می کند و در شرکت هایی سرمایه گذاری می کند که می توانند نیازهای سرمایه ای خود را از طریق فعالیت های عملیاتی و تأمین مالی مرتبط با جریان وجه نقد تأمین کنند.به همین ترتیب از شرکت هایی که زیر بار سنگین بدهی هستند نیز پرهیز می کند.به دنبال شرکت هایی است که به گفته او دارای برتری،خندق یا جایی برای استفاده از موقعیت هستند. برای مثال شرکت هایی که در صنعت خود کم هزینه ترین (دارای بهای تمام شده پایین) ( بازار اثاثیه نبراسکا) یا دارای یک نشان تجاری قدرتمند (کوک) هستند، شرکت هایی دارای محصولات با قیمت مناسب و کیفیت برتر (فروشگاه های سیزکندی)، شرکت هایی با تسلط بر بازار (شرکت واشنگتن پست).
آیا شرایط اقتصادی مطلوب شرکت قابلیت تداوم دارند؟
وجود تاریخچه یکپارچه ای از مدیریت که دائما در جهت گسترش خندق خود فعالیت می کند.شرکت هایی که در آنها تقاضا به رشد خود ادامه می دهد.( برای مثال: شرکت های تولید کننده تیغ و ژیلت)هرگونه پیشرفتی را که ممکن است برتری یک شرکت را مختل کن مورد بررسی قرار می دهد.(برای مثال، او شبکه های تلویزیونی را هنگامی که تنها سه شبکه وجود داشت بسیار مناسب ترمی دید.)
آیا مدیریت به طور منطقی به تخصیص سرمایه می پردازد؟
به دنبال مدیرانی است که همچون مالکان شرکت،فکر و عمل می کنند و از«فرمان بری های سازمانی» اجتناب می ورزند.هنگامی که مدیریت نمی تواند مجددا یک دلار سرمایه گذاری کند تا حداقل ارزشی معادل یک دلار ایجاد کند، بنابراین باید از طریق افزایش سود سهام،و یا بازخرید سهام، سرمایه را به مالکان آن بازگرداند.
آیا قصد دارم تا سهام این شرکت را با مدیریت فعلی آن بخرم؟
او تنها در شرکتی سرمایه گذاری می کند که «توسط افرادی صادق و کارآمد اداره می شود، مدیرانی که او می تواند نسبت به آنها احساس ستایش و اطمینان داشته باشد».به دنبال مدیرانی است که بزرگوار،صادق و رک هستند.مدیرانی که اخبار بد را به سهامداران انتقال می دهند و در پی پنهان کردن یا نادیده گرفتن آنها نیستند.«ما مدیرانی می خواهیم که حقیقت را می گویند و از آن مهم تر به خودشان راست می گویند».او دوستدار مدیرانی است که نسبت به میزان هزینه هشیار و افرادی مقتصد هستند.
آیا این شرکت بازده ای بالاتر از میزان متوسط دارد؟
هر اندازه بازده سرمایه بالاتر باشد ، شرکت می تواند درآمدهای خود را با سودآوری بیشتری مجددا سرمایه گذاری کند. هرقدر بازده سرمایه بالاتر باشد، ارزش شرکت هر سال با سرعت بیشتری افزایش پیدا می کند.
آیا قیمت سهام این شرکت مناسب است؟
او تنها زمانی سرمایه گذاری می کند که «حاشیه امنیت»را مشاهده کند، یعنی هنگامی که قادر باشد با نرخی پایین تر از ارزش برآورده شده آن شرکت،سرمایه گذاری کند.اگر شرکتی تمام معیارها را برآورده سازد اما قیمت سهامش بسیار بالا باشد،او از آن شرکت صرف نظر می کند.
ممکن است شیوه های سرمایه گذاری هریک از نابغه های سرمایه گذارای با یکدیگر متضاد باشند،اما در درون،سیستم های سرمایه گذاری هریک کاملا منطقی هستند و با فلسفه سرمایه گذاری خاص آنها سازگار است،همانطور که استفاده از ابزار اهرم از سوی هریک (مانند ابزار اهرم بافت و شوارتز) نیز به همین شکل است.