معماری زندگی| رویکرد لیبرال، قاتل پیرنشین‌های ایرانی

یک از ابعاد مهم سبک زندگی، معماری داخلی خانه و حتی سبک شهرسازی است. در سلسله‌گزارش‌های «معماری زندگی» به ویژگی‌های معماری ایرانی و اسلامی می‌پردازیم و آسیب‌های رویکرد لیبرال را در معماری بررسی می‌کنیم. این دومین گزارش ماست.

مینا فرقانی: برای ما ایرانی‌ها میهمان بسیار عزیز است. همهٔ ما از نسل‌های قبل خودمان شنیده‌ایم که می‌گفتند «میهمان حبیب خداست». این را به واقع باور داشتند و در شرایط مختلف هم ما را به رعایت حرمت میهمان و فراهم کردن اسباب آرامش و آسایش آنها توصیه می‌کردند. میهمان آن قدر در فرهنگ ما ارج و قرب دارد که حتی وقتی هنوز در را به روی او باز نکرده بودند، او را گرامی می‌داشتند. حتی اگر میهمانی باشد که به قدر لحظه‌ای از کوچه‌شان گذر می‌کرد، او را به لختی نشستن میهمان می‌کردند تا خستگی از تن بگیرد. این فلسفهٔ «پیرنشین» بود؛ پیرنشین‌هایی که دیگر جایی در معماری امروز ما ندارند.


«حسین کریمی» پژوهشگر، طراح و مدرس معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی

این دومین گزارش از سلسله‌گزارش‌های «معماری زندگی» است. در این گزارش‌ها با حضور مهندس «حسین کریمی» پژوهشگر، طراح و مدرس معماری و شهرسازی ایرانی‌اسلامی به ویژگی‌های معماری اصیل ایرانی و اسلامی، و نقدهایی که به معماری امروز وارد است می‌پردازیم.

(قسمت اول گزارش را اینجا بخوانید.)


در معماری سنتی ایرانی «پیرنشین» برای تکریم و احترام به همسایگان ساخته می‌شد

پیرنشین، نماد معمارانهٔ احترام به انسان‌ها و نوع‌دوستی

«پیرنشین» یا «شیخ‌نشین» نام عنصری در معماری سنتی ایران است که معمولاً در کنار ورودی خانه‌ها به صورت جفت (روبه‌روی هم و در دو طرف درب ورودی) یافت می‌شود. کریمی می‌گوید: «این عنصر در واقع نمودی از احترام انسان‌ها به همدیگر است که در قالب معمارانه جلوه کرده است. اما وقتی جهان‌بینی و نگاه انسان‌ها به همدیگر از نگاه الهی به نگاه لیبرال یا همان نگاه تفردگرایی و خودبینی تبدیل می‌شود، دیگر نمی‌توان انتظار تکریم و احترام به همسایگان را داشت. چه رسد به اینکه آنقدر این احترام مهم تلقی شود که از قالب انسانی به قالب معماری کشیده شود.».

پیرنشین، عنصری در معماری سنتی ایران و نمودی از احترام انسان‌ها به همدیگر است.

با این اوصاف، فکر می‌کنید عمر پیرنشین‌ها چه زمانی به اتمام رسید؟ پاسخ روشن است؛ همان وقت که احترام انسان‌ها به همدیگر تمام شد.

تفردگرایی یعنی محوریت «من»!

به بیان کریمی، تفردگرایی و مکتب لیبرال یعنی سخنی جز سخن «من» وجود ندارد. بنابراین از دیدگاه لیبرال‌ها خوبی و بدی را نیز «من» تعیین می‌کنم؛ و نه حتی ما! این نگاه از اساس با وجود خدا در تضاد است. چون اگر خدا یعنی «امر والا» را باور داشته باشیم، به این معناست که پذیرفته‌ایم جز من شخص مهم‌تری وجود دارد. پس او باید تعیین‌کنندهٔ خوبی و بدی باشد. تعیین خوبی و بدی از سمت خدا دقیقاً متناظر با تعیین پاداش و جزا یعنی معاد است. چون خوبی و بدی بی‌معناست اگر پاداشی برای آن تعیین نشده باشد.


در ایران قبل از ورود اسلام هم احترام به همسایه و خدمت به مردم پسندیده بود

رویکرد لیبرال جایی بین ایرانیان نداشت

ایرانیان که از دیرباز در جهان به یکتاپرستی معروف بودند، رویکرد ضدلیبرال هم در بین آنان یافت می‌شد. از همین منظر، احترام به همسایگان را امری الهی و واجب می‌پنداشتند. پس از ورود اسلام به ایران نیز این امر مهم، جایگاه والاتری به خود گرفت. چون خدمت به خلق یک

ایرانیان از قدیم احترام به همسایگان و خدمت به مردم را امری الهی می‌دانستند.

عبادت محسوب می‌شد و از جایگاه مهمی در آموزه‌های دینی برخوردار بود. کریمی با این مقدمه می‌گوید: «مثلاً در روایات اسلامی آمده بهترین مردم کسی است که نفع او به مردم بیشتر از دیگران باشد و بدترین مردم کسی است که خیرش به دیگران نمی‌رسد. پس مسألهٔ احترام به همسایه و خدمت به خلق هر روز پررنگ و پررنگ‌تر می‌شد.».

احترام به همسایه به‌خاطر خدا

کریمی با بیان این نکات به این موضوع می‌رسد که هدف ایرانیان از احترام و خدمت به همسایه، کسب رضایت خدا بوده است: «با اندکی تأمل و مطالعه به این حقیقت مهم می‌رسیم که احترام به همسایه در دنیای یکتاپرستی و اسلام اگر به‌خاطر خود همسایه باشد، پاداشی نزد خداوند ندارد. بلکه شرک هم محسوب می‌شود. چون این کار برای خدا نبوده و هر کاری برای خدا نباشد، شرک تلقی می‌شود. پس احترام به همسایه، با نگاهی الهی و بدون چشم‌داشت و فقط برای شادی و رضای خداوند انجام می‌شده است. ایرانیان برای شادی و رضایت الهی از هر فرصتی استفاده می‌کردند و حتی آن را در قالب معماری نیز وارد می‌کردند.».


مردم ایران پیرنشین‌ها را با نیت الهی می‌ساختند

ساخت پیرنشین جلوی خانه‌ها در راه خدا

کریمی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمودهای معمارانهٔ احترام انسان‌ها به همدیگر، «پیرنشین» را مثال می‌زند که در جلوی ساختمان‌ها طراحی می‌کردند: «مردم از پس آن، پول در نمی‌آوردند و فخر نمی‌فروختند. حتی نیت و نگاه‌شان آن‌قدر الهی بود که آن را زیبا طراحی و اجرا می‌کردند تا اگر همسایه و حتی غریبه‌ای از کنار ساختمان عبور می‌کرد و می‌خواست لحظه‌ای استراحت کند، با نگاه به اطراف پیرنشین حظ بصری هم ببرد تا صاحب‌خانه بیشتر رضایت الهی را کسب کرده باشد.».


در دنیای لیبرال «دیگران» و «جامعه» اساساً اهمیتی ندارند و حتی مضر هستند

رویکرد لیبرال، قاتل پیرنشین‌های ایرانی

اما در دنیای لیبرال، فرد هیچ‌کس جز خودش را نه‌تنها مهم نمی‌داند، بلکه دیگران را مضر هم می‌داند. به همین خاطر می‌بینیم به گفتهٔ «برایان بری» در دنیای لیبرال «هدف آدمی در زندگی، به‌دست آوردن خواسته‌های شخصی است و اگر بخواهد خود را فدای دیگران کند، آن هم به خاطر موجودی موهوم به نام «جامعه»، از این هدف منحرف شده است.».

کریمی با این توضیحات می‌گوید: «در این دیدگاه نباید از کسی انتظار بخشش داشت. در

در تفکر لیبرال فقط «من» مهم است. همه چیز حول محور «من» و برای تأمین خواسته‌های «من» است. دیگران هیچ جایگاهی در این تفکر ندارند.

این دنیا هر چیزی جز «من» بی‌اهمیت و مضر است. پس پیرنشین که نمود معماری احترام انسان‌ها به همدیگر محسوب می‌شود، در این دیدگاه نه‌تنها اصلاً مطرح نیست، بلکه امری کاملاً منسوخ، غیرمنطقی و غیرعقلانی است. چرا «من» باید بخشی از زمین یا ساختمانم را در اختیار دیگران قرار بدهم تا آنها استراحت کنند؟! فایده‌اش برای من چیست؟!».

از این بابت است که می‌بینیم الان جلوی ساختمان‌ها خبری از پیرنشین‌های زیبا نیست. عده‌ای حتی جلوی ساختمان‌ها هم یک میله بر زمین فرو می‌کنند که نه‌تنها شما بلکه ماشین‌تان را هم لحظه‌ای در کنار ساختمان‌شان نبینند.

معماری خانه‌ها تحت تأثیر حاکمیت است

به اعتقاد کریمی «جهان‌بینی لیبرال همیشه و در همه جا وجود ندارد. انسان‌هایی هم پیدا می‌شوند که هنوز نگاه و رویکرد الهی و اخلاقی خود را حفظ کرده‌اند. ولی بالاخره انسان‌ها تحت‌تأثیر حکومت‌ها هستند.». او در این باره «کاداستر» را مثال می‌زند. کاداستر یعنی حدنگاری یا نقشه‌برداری که ارزش حقوقی داشته باشد و بر اساس مرزهای آن بتوان سند

وقتی مردم حق خود را از زمین نمی‌گیرند و مسکن به یک کالای گران تبدیل می‌شود، نمی‌توان انتظار داشت به راحتی آن را ببخشند.

مالکیت صادر کرد؛ به طوری که ارزش، موقعیت و مالکیت زمین برای اشخاص خصوصی و مراجع اداری و قضایی معین شود.

کریمی می‌گوید: «وقتی از طریق کاداستر حق مردم از زمین پرداخت نمی‌شود و مسکن به سرمایه و یک کالای گرانبها تبدیل می‌شود، نمی‌توان از مردم انتظار بخشش این کالای گرانبها را داشت. چون مردم با زحمت بسیار بعد از چند ده سال تلاش موفق می‌شوند یک خانهٔ آپارتمانی ۷۰متری بخرند که اصلاً پیشخوانی ندارد تا بخواهند آن را هم ببخشند!».


با گرانی مسکن، مردم به جای عقب‌نشینی در ساخت‌وساز، جلونشینی می‌کنند

گرانی مسکن، سبک معماری را تغییر می‌دهد

«مردم وقتی مسکن را گرانبها می‌یابند به جای عقب‌نشینی ساختمان و اهدای پیرنشین به همسایگان و رهگذران، جلونشینی هم می‌کنند و سانتی‌متر به سانتی‌متر ساختمان را استفاده می‌کنند. چون چاره‌ای جز آن برای خود نمی‌بینند!». کریمی با بیان این نکتهٔ کلیدی دو گروه را جدا می‌کند که مصداق این نکته نیستند: «این نکته در مورد سرمایه‌دارانی که زمین بزرگ دارند و با این حال ساختمان‌شان پیرنشین ندارد و نیز برای انسان‌هایی که با وجود زمین کم باز هم یادشان نمی‌رود که باید انسان‌های دیگر را تکریم کنند صادق نیست.».

جهان‌بینی لیبرال یا الهی؟ مسأله این است!

کریمی در پایان، تفاوت سبک‌های معماری لیبرال و ایرانی‌اسلامی را در تقابل رویکردهای این دو مکتب جمع‌بندی می‌کند و می‌گوید: «در جهان‌بینی لیبرال، رشد در «تفردگرایی و خودخواهی» است و هر چه هست برای «من» است. ولی در جهان‌بینی الهی، رشد در «ضد تفردگرایی و ضد خودخواهی» است. چون اصلاً چیزی جز خدای جهانیان وجود ندارد.».

به قول سعدی شیرازی وقتی انسان رشد می‌کند تازه متوجه می‌شود که جز خدا اصلاً چیزی در جهان وجود ندارد و هر چه هست خداست: «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند * بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت».

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://rahnamanews.com//?p=11547

نظر خود را وارد کنید

سر تیتر اخبار

تبلیغات

تبلیغات

اخبار ایران و جهان