به نقل از فیلم نیوز :
بیتا فرهی، یکی از ستارههای محبوب دهههای شصت و هفتاد سینما امروز شنبه ۴ آذر از دنیا رفت تا اندوه دیگری بر پیکر سینمای ایران بنشیند. فرهی درحالی علاقهمندانش را ترک کرد که این اواخر با انتشار سریال «سرزمین مادری»، بازی قدرتمندش در نقش اقدسالملوک، تحسین همه را برانگیخته بود. فرهی دهه شصت با نقش مهشید در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی به شهرت رسید و بعد از آن با آثار مهمی مثل «بانو»، «کیمیا» و «خونبازی» مسیر موفقیت را طی کرد. او بعد از دیپلم افتخار فیلم «هامون»، برای فیلمهای «کیمیا»، «خانهای روی آب»، «خون بازی» و «در انتظار معجزه» هم نامزد سیمرغ شد و در چند سریال تلویزیونی هم نقشهای مهمی از خود به جا گذاشت.
به گزارش فیلمنیوز، بیتا فرهی از هفته گذشته به دلیل عارضه ریه و قلبی در بیمارستان دی بستری بود. با اینکه خبرهایی درباره بهبود وضعیت او شنیده میشد، اما ظهر امروز ۴ آذر ماه از دنیا رفت. نگاهی داریم به مهمترین نقشهای برجا مانده از این بازیگر محبوب.
هامون | مهشید | داریوش مهرجویی| ۱۳۶۸
داریوش مهرجویی مهشید فیلم «هامون» را به عنوان زنی علاقهمند به دنیای مدرن و روشنفکری معرفی میکند که البته توخالی است و همه چیز را در سطح میبیند. هامون برای حل مسائلش به کتاب و سفر و گفتوگو چنگ میزند اما مهشید برای رفع این مشکلات به دلمشغولیهای ناپایدار رو میآورد و شیفته شنیدن تعریف و تمجید میشود. او در هیچ کاری ثابت قدم نیست و اصلا مفهوم زندگی را نمیداند. از زندگی راضی نیست اما هدف مشخصی ندارد و نمیداند رضایت را چطور به دست بیاورد. تمرکز اصلی فیلم «هامون» داریوش مهرجویی روی سرگشتگیهای شخصیت هامون است اما مهشید هم در این بین به شیوه دیگری این سردرگمی را به نمایش میگذارد. مهشید و هامون هفت سال باهم زندگی کردهاند؛ عشقی که انگار ابتدا بیشتر تجربهای کنجکاوانه بوده تا عشقی واقعی. حالا بعد از چند سال مهشید احساس میکند کنار هامون نتوانستهاند به آنچه میخواسته برسد.
بانو | مریم بانو | داریوش مهرجویی| ۱۳۷۰
بیتا فرهی در فیلم «بانو» با نقش زنی مهربان و دلرحم ظاهر شد؛ زنی که از روی انسانیت به دیگران کمک میکند اما رفتهرفته میبیند دیگر حتی مالک اموال خودش هم نیست. مریم بانو محور اصلی فیلم است و به عنوان سمبل مهربانی معرفی میشود. ابتدای فیلم با بیوفایی همسرش روبهرو میشود و به همسایههای بیخانمان در خانه ویلاییاش پناه میدهد و حضور آنها باعث میشود احساس تنهایی نکند. از یک جایی به بعد متوجه میشود که آنها از صمیمیت و مهربانیاش سوءاستفاده کردهاند و درحال چپاول خانهاش هستند. بیتا فرهی بهخوبی توانسته است احساس زنی تنها را از عمق دلشکستگی تا اوج امیدواری و شعف در بازیاش به نمایش بگذارد. بخش مهمی از جذابیت نقش به شخصیتپردازی دقیق مهرجویی برمیگردد اما فرهی چنان باورپذیر آن را بازی کرده که حس میکنیم ما هم همراه او از تمام بیمهریها زخم خوردهایم.
کیمیا | شکوه | احمدرضا درویش | ۱۳۷۷
بیتا فرهی در فیلم «کیمیا» نقش جراحی را دارد که در بحبوحه جنگ تحمیلی کودکی را که به دنیا آورده در نبود پدر و مادرش بزرگ میکند. بعد از دلبستگی به این کودک، پدرش از اسارت برمیگردد و حالا باید از آن دل بکند. احمدرضا درویش در بخش ابتدایی فیلم، چهره تلخ و سیاه جنگ را نشان میدهد. شکوه اما در این بحبوحه وظیفه خود را فراموش نمیکند و در بدترین شرایط کودک را به دنیا میآورد و سالها مثل فرزند خودش او را نگه میدارد و به او عشق و محبت میدهد. با ورود پدر واقعی کیمیا ترس و نگرانی وجودش را میگیرد و میخواهد تحت هر شرایطی او را دست به سر کند. نهایتا اما میپذیرد که از دخترش دل بکند. در بخش اول به خاطر ریتم تند و اکت بالای فیلم، مسئولیت سختتری به عهده فرهی است و در بخش دوم، بار احساسی این شخصیت را با قدرت میسازد. فرهی برای بازی در این فیلم از جشنواره هفدهم فجر نامزد سیمرغ شد.
خانهای روی آب | خانم طالقانی | بهمن فرمانآرا | ۱۳۸۰
نقش بیتا فرهی در فیلم «خانهای روی آب» زیاد نیست اما حضورش اهمیت زیادی در شکلگیری شخصیت دکتر سپیدبخت دارد. او را با نام خانم طالقانی، سوپروایزر بیمارستان میشناسیم؛ زنی با ظاهری زرد و رنگ پریده که مشخص میشود تازه دوران شیمیدرمانی را سپری کرده. نکته مهم اینکه دکتر پیش از این با او رابطه داشته و وقتی متوجه شده سرطان دارد او را رها کرده و در مدت شیمیدرمانیاش حالش را هم نپرسیده است. فرهی نقش زنی با اعتمادبنفس را بازی میکند که با وجود بیمهری دکتر، روی پای خودش ایستاده و حالا هم از موضعی بالا گلایههایش را مطرح میکند و رفتارش به نحوی است که انگار حتی دلش نمیخواهد با دکتر حرف بزند و حتی از کمک کردن به او هم ابایی ندارد.
طلسم شدگان | نسرین| داریوش فرهنگ | ۱۳۸۳
در سریال «طلسمشدگان» به کارگردانی داریوش فرهنگ، بیتا فرهی نقش زنی ثروتمند را بازی میکرد که اداره شرکتش را به همسرش سپرده بود و نگران آینده دخترش بود. در طول سریال بیماریاش بیشتر عود میکرد و از سوی دیگر کشف راز ازدواج مجدد همسرش با منشی شرکت و رفتاری که همسرش در قبال او داشت بیماریاش را بدتر میکرد. فرهی از یک سو اقتدارش را به عنوان رئیس اصلی شرکت حفظ میکرد و از سوی دیگر به عنوان یک مادر تلاش میکرد کاری کند که دخترش از ماجرا بویی نبرد و ازدواجش بهم نخورد. فرهی اینبار هم مثل همیشه در انتقال این احساسات و اقتدار موفق ظاهر شده بود.
خون بازی | سیما | رخشان بنیاعتماد | ۱۳۸۵
بیتا فرهی در فیلم «خون بازی» نقش مادر دختری معتاد را ایفا کرد؛ مادری که در گذشته نتوانسته آنطور که باید برای فرزندش وقت بگذارد و حالا در بدترین شرایط از او میخواهد به زندگی عادی برگردد. ماجرا درباره دختری به نام ساراست که اعتیاد زیادی به مواد مخدر دارد. نامزدش قرار است از خارج بیاید تا با او ازدواج کند و مادرش مجبور است در مدت زمان کوتاهی او را ترک دهد. جذابیت داستان به ترسیم عواطف مادر و دختری است. بخش مهمی از فیلم در جاده و در ارتباط با تلاش مادر برای ترک دادن ساراست. مادری که با تمام وجودش از شرایط دخترش ناراحت است اما مجبور میشود برای اینکه او را از دست ندهد برایش مواد جور کند. در این مسیر سختیهای زیادی میبیند بارها به گریه میافتد و فریاد میکشد و به استیصال میرسد. تلاش فرهی برای نمایش این استیصال در فیلم بسیار موفق از آب درآمده و بخش مهمی از بار احساسی فیلم به حضور او بستگی دارد.
سرزمین مادری | اقدسالملوک | کمال تبریزی | ۱۳۸۹
بازی بیتا فرهی در نقش اقدسالملوک سریال «سرزمین مادری» این اواخر بار دیگر قدرت بازیگری او را نمایان کرد. فرهی در این سریال نقش زنی مقتدر از طبقه اشراف را بازی میکند؛ زنی تنها و منتظر که دلش میخواهد هرطور شده نوهاش را ببیند. بازی فرهی در این نقش بسیار ملموس است. بهقدری روی نقش مسلط است که میداند چطور نگاههایش را تنظیم کند و چه رفتاری پی بگیرد تا مقتدر به نظر برسد. به همین دلیل هم هست که کاملا در این نقش پذیرفته میشود. او حتی زمانی که احساساتی میشود و صدایش ضعیفتر از حد عادی است، باز هم استایل قدرتمندش را حفظ میکند و رفتارش طوری است که انگار جزئی از ذاتش است و جز این نمیتواند باشد. دو هفته پس از پایان نقش اقدسالملوک در سریال و نمایش صحنه خاکسپاری او در سریال، بیتا فرهی درگذشت و این نقش برای همیشه در ذهنها ماندگار شد.