پانصد و هفتاد و پنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه هفتم اسفند ۱۴۰۲ به نمایش نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «موشِت» به کارگردانی روبر برسون محصول ۱۹۶۷ اختصاص داشت.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، پس از نمایش فیلم «موشِت»، نشست نقد و بررسی آن با حضور علی علایی منتقد سینما برگزار شد. اجرای این برنامه بر عهده سامان بیات بود.
علی علایی با بیان اینکه صحبت درباره فیلمهایی همچون «موشت» دشوار است، گفت: در واقع منتقدی که بخواهد فیلمهای برسون را تحلیل کند، کار سختی در پیش دارد. زیرا هر دلیلی که شما بخواهید باتوجه به آن دلیل دوست داشتن فیلمهای برسون را توضیح دهید، فیلمساز از شما گرفته است. برسون در کارهایش به بازیگری اعتقاد ندارد و آن را کار بیاصل و نسبی معرفی میکند. به طوری که حتی بازیگر خیلی مطرح روی صحنه تئاتر را نیز همچون شیء در صحنه میداند. لقب برسون، پیامبر سینما و جنس فیلمهای او در دسته سینمای استعلایی یا سینمای متعال قرار میگیرد. در واقع او در کارنامه خود این روند را طی کرده است. البته برسون مجموعه فیلمی هم تحت عنوان زندان دارد که مقداری متفاوت از آثار دیگر او است.
وی بیان کرد: البته اساسا سینمای استعلایی منحصر به برسون نبوده و فیلمسازی ژاپنی و دانمارکی نیز در همین دستهبندی آثاری را تولید کردهاند. در دورهای در سینمای ایران نیز اتفاقی تحت عنوان سینمای معناگرا مد شد که پس از مدتی هم برداشته شد. به طور کل با این عنوان مشکل داشتم و آن را به آقای اسفندیاری که مدیر این بخش بود گفتم. من به او عنوان سینمای استعلایی را پیشنهاد دادم که قبول نکرد. در واقع مانند بسیاری از موارد دیگر میخواستند چرخ را دوباره و از نو اختراع کنند.
علایی در بخش دیگری گفت: فیلمهای برسون را باید در سه بخش ساختاری در نظر گرفت؛ اول زندگی روزمره؛ وی به شدت تلاش میکند که زندگی روزمره را به مستند نزدیک کند. دوم، بحث ایجاد ناهمگونی و تضاد است؛ در واقع او درام را به معنای آنچه ما میشناسیم رعایت نمیکند. سوم، بحث ایستایی است. کاراکترها در فیلمهای برسون باید به یک رستگاری یا سازش برسند. در واقع همه چیز در انتها باید مشخص و ایستا شود. همین موضوع نشان دهنده دینی بودن او است. به عنوان مثال در فیلم جیببر، شخصیت پسر به زندان افتاده ولی در انتها رستگاری در زندان برایش رخ میدهد.
این منتقد در ادامه با بیان اینکه برسون در فرم و درام، مدلی را پیاده میکند که مختص به خود اوست، عنوان کرد: اکثر آثار برسون تم مشترک و مشابهی دارد که ناشی از زیست او است. بنابراین آثار او را حدیث نفس خودش میدانم و فکر میکنم از تجربههای زیستی خود بهره میگیرد. البته یکی از ویژگیهای فیلمهای برسون این است که هرکس میتواند برداشت متفاوتی داشته باشد. در واقع سینمای مدرن کنونی هم که دارای چنین ویژگی است؛ بسیار مدیون این مدل از آثار است.
علایی بیان کرد: برسون بسیار به جزییات توجه دارد. مثلا در فیلمی که دیدیم، چند بار موضوعی را نشان میدهد. به خصوص با اشیا این کار را میکند. او جز آن دسته از فیلمسازانی است که میتوان از آنها به عنوان سینماساز یاد کرد.