از متن نامه محمود جم به استاندار وقت خراسان بر میآید که از پیشرفت طرح کشف حجاب در قصبه کاخک راضی نیست و به همین دلیل از استاندار خواسته متنفذین و مخالفین اجرای کشف حجاب را تبعید کند.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: اسناد تاریخی، پنجرههایی هستند که به ما این فرصت را میدهند که به گذشته نگاهی داشته و عملکرد گذشتگان را تحلیل کنیم، خودمان و گذشته و زمانه امروز خود را بشناسیم و از تاریخ بیاموزیم. «چهار چیز نشانه به سر آمدن دولت هاست: فرو گذاشتن اصول، چسبیدن به فروع، مقدّم داشتن فرومایگان و عقب زدن مردمان با فضیلت و لایق.» این جمله از امیرالمومنین علی علیه السلام حقیقتی است که بارها تجربه شده و این بار به بهانه یک نامه اداری دوباره در خاطر تکرار میشود.
تصویر زیر یک نامه اداری است از ۸۷ سال پیش، از رئیس الوزرای وقت محمود جم به استاندار وقت خراسان نکات جالبی دارد، از متن نامه بر میآید که او از پیشرفت طرح کشف حجاب در قصبه کاخک راضی نیست، و به همین دلیل از استاندار خواسته متنفذین و مخالفین اجرای کشف حجاب را تبعید کند.
قصبه کاخک، شهری است در خراسان جنوبی فعلی، که آن وقت ایالت خراسان نام داشته است. امروزه این شهر کمتر از ۵ هزار نفر جمعیت دارد و در زمان پهلوی اول قطعاً جمعیت کمتری هم داشته است. اینکه چرا اجرا نشدن طرح کشف حجاب در یک شهر کوچک و کم جمعیت از یک ایالت و استان وسیع و بزرگ اینقدر مهم بوده که رئیس الوزرا باید به خاطرش برای استاندار نامه بنویسد نکته جالبی است، و اگر نگاهی به سوابق محمود جم بکنیم شاید موضوع روشنتر شود.
محمود جم کیست؟
محمود جم ملقب به مدیر الملک، فرزند محمدصادق خواجگان جم بود، که در سال ۱۲۶۱ شمسی در تبریز متولد شد. پس از رسیدن به وزارت کلمه «خواجگان» را از فامیل خود حذف کرد. شجره نامه و نسبشان به شیخ محمود شبستری میرسد. پدرش از کارمندان دولت بود که از کرمان به تبریز مهاجرت کرد و برای پیشرفت و ترقی فرزندان خود اهمیت زیادی قائل بود. او با رضاخان روابط خوبی داشت و در دوره او به نخست وزیری رسید. دوره نخست وزیری جم یکی از طولانیترین دورههای دولت در حکومت رضا شاه بود و طی آن رویدادهای سیاسی و اجتماعی زیادی در کشور اتفاق افتاد، از جمله ماجرای کشف حجاب و واداشتن روحانیون به گرفتن جواز عمامه، دستگیری گروه سیاسی ۵۳ نفر، خود کشی علی اکبر داور وزیر مالیه، بسته شدن قرارداد تقسیم آب رود هیرمند میان ایران و افغانستان، شهادت سید حسن مدرس و اتمام کار احداث راه آهن سراسری ایران. او از فراماسونهای ایران و عضو لژ بیداری بوده است.
جم در واقعه کشف حجاب نقش مهمی داشت، و از آنجایی که مورد مشاور رضاشاه بود به او ایده اعلام و اجرای این طرح را داده بود.
در خاطرات خود درباره کشف حجاب مینویسد:
روز ۱۱ آذر کابینه فروغی مستعفی شد، که من هم وزیر کشور بودم. با همکارانم خداحافظی کرده و به منزلم در قلهک رفتم، در حدود ساعت سه بعد از ظهر بود که فرصت نفس زنان خود را به من رسانید و گفت که از دربار تلفن کرده اند و شما را میخواهند. من فوراً با دربار تماس گرفتم، که گفتند اعلیحضرت شما را احضار کردهاند! با عجله خود را به دربار رساندم، بحث در مورد تشکیل کابینه و اعضای دولت بود. رضاشاه گفت: این چادر و چاقچور را چطور میشود از بین برد؟ از وقتی که از ترکیه برگشتم و زنهای آنها را دیدم که دوش به دوش مردان کار میکنند، دیگر از هر چه چادری است بدم میآید و آنها را دشمن ترقی میدانم! عرض کردم کار صحیحی است، باید زن را از اندرون بیرون کشید و زنجیر اسارت را از پای او برداشت. فرمودند چطور است از داخل دربار شروع کنیم؟ عرض کردم روز افتتاح دانشسرای عالی ملکه و شاه دختها همراه اعلیحضرت شرکت کنند و به همه وزرا هم گفته شود که با بانوان خود بدون حجاب در این جشن شرکت کنند. این اولین قدم برای رفع حجاب خواهد بود. فرمودند بروید در هیئت دولت صحبت کنید و طرحهای لازم را بریزید. این انقلاب بزرگ باید با فکر و تدبیر صورت گیرد! موضوع در جلسه هیئت دولت مطرح شد و همه موافقت خود را اعلام کردند روز ۱۷ دی فرا رسید من و همسرم که کلاه بر سر گذاشته بود، به صحن دانشسرای عالی وارد شدیم و به تدریج وزرا و همسرانشان با کلاه وارد شدند، و بعد اعلیحضرت فقید نطق فرمودند: «ما» میلههای زندان را شکستیم و خانمها آزاد شدند!
در وضعیتی که کابینه دولت تازه استعفا داده و هنوز مملکت دولت ندارد و وزیرها معلوم نشده اند و کارها نظم و نظام لازم را ندارد، این ایده مطرح میشود و کمتر از چهل روز بعد در ۱۷ دی و روز افتتاح دانشسرای عالی، با حضور وزرای تازه اجرا میشود.
سناتور محمود جم سالهای بعد از رضاخان هم در خدمت پهلوی دوم بود و سمتهای دیگری نظیر وزیر دربار و وزیر جنگ هم داشت، نامهای وزارتخانهها در زمان نخستوزیری او در مهر ۱۳۱۷ به نامهای فارسی تبدیل شد؛ عنوان رئیسالوزراء نیز که از زمان مشروطیت باب شده بود هم به نخستوزیر تغییر یافت و جم اولین رئیس دولت در تاریخ ایران شد که نخستوزیر نامیده شد.
او سرانجام در نوزدهم مرداد ۱۳۴۸ در ۸۴ سالگی درگذشت.