مجله نماوا، نیما بهدادی مهر
فیلم «شارلاتان» را باید از دو منظر زمانی نگریست. منظر زمانی اول در دوران اکران این فیلم و منظر زمانی دوم در ارزیابیهای امروزی از این فیلم است. به واقع «شارلاتان» را سرآغازی بر سبکی از کمدیسازی مبتنی بر شوخیهای سهلنگرانه و بسیار عامهپسند میدانند که دهه هشتاد را در قبضه این مدل از کمدی درآورد.
البته این قبیل فیلمها چه در آن دوره و چه اکنون هواخواهان خود را دارند و هنوز هم برخی مخاطبان شیفته چنین سبکی از فیلمسازی هستند اما در تحلیلی نقادانه باید این نکته را اشاره کرد که «شارلاتان» در گستره آثار کمدی ساخته شده در سینمای ایران شاید با اغماض و یک نگرش بدون سختگیری در میانه ای از ساختارگرایی و مفهومگرایی گیرافتاده است.
ساختارش بر پایه هجوی نمادین نسبت به مولفههای شناخته شده تاریخ سینمای ایران و جهان (همچون سکانسهای شوخی با تارزان و کابویها) شکل گرفته و نوعی تابوشکنی در نمایش برخی خوانندههای خارجنشین هم در این فیلم لحاظ میشود.
به واقع در منظر زمانی دوره اکران، چنین فیلمی با جنس شوخیهای به نظر تر و تازهاش همراهی مخاطبان را با خود دید اما در منظر امروزی شاید بتوان «شارلاتان» را در دسته سینمای سطحینگر قرار داد.
با وجود سطح ساختاری پایین این فیلم، اما میتوان امتیازهایی هم برای آن متصور بود. شوخی با سینما بنمایه این فیلم است و در کنار همه مولفههایی که این جنس از فیلمسازی را برای مدتی رونق داد، استفاده از بازیگرانی محبوب چون مهران غفوریان با آن هجو تیپیک جالب درون فیلم، جواد رضویان مشهور شده با نقش داود برره در سریال پاورچین و امین حیایی سرخوش و بانشاطی که هنوز در مسیری از اجراهای سهل و راحت در کارنامه بازیگریش قرار داشت، سبب شد تا «شارلاتان» محبوب هوادارانی شود که منتظر تابوشکنیهایی از این جنس بودند؛ تابوشکنیهایی که نه به جایی بربخورد و نه دور از فهم عامه شکل گرفته باشد.
«شارلاتان» اگرچه فیلمی معمولی در تاریخ سینمای ایران است اما به دلیل همان نکاتی که تا بدینجا به آن اشاره شد و به راهاندازی موجی از کمدیهای این چنینی انجامید، شایسته توجهی نقادانه درباره علتهای این جامعه پذیری است.