به نقل از ارز دیجیتال:
روزی چند ساعت را به ترید میگذرانید؟ چقدر برایتان سخت است که چشم از نمودارها بردارید؟ آیا دوستانی دارید که به شما بگویند فکر و ذکرتان شده بازار؟ به بازار معتاد شدید یا فقط علاقه دارید؟
در مسائلی مثل قمار، اینترنت و البته ترید و معامله، تعیین مرز علاقه و اعتیاد کار چندان آسانی نیست.
هم معتادها و هم علاقهمندان به بازار میتوانند عملکردی خوب از خود به جای بگذارند. اما کسانی که به ترید معتادند، از دلبستگیهای دیگر زندگی خود میزنند تا به سود برسند.
آنها هدف اصلی معامله که آرامش و رفاه در زندگی است را فراموش میکنند.
آنها با چنان وسواسی ترید میکنند که افسار حرکاتشان بیشتر از اینکه در دست لذت ارضای علاقهشان باشد در دست «ترس از شکست» است.
کسانی که از روی علاقه ترید میکنند، میتوانند موفقیت خود را تکرار کنند.
معتادها، آنقدر در بازار بالا و پایین میشوند و آن قدر برای سود کردن عجول هستند که در نهایت بسیار ضعیف و بی حوصله میشوند که برای زنده ماندن، عطای سودهای ترید را به لقایش میبخشند.
چکار کنیم که میلمان به ترید از بین نرود؟
برد استولبرگ (Brad Stulberg) و استیو مگنس (Steve Magness) در کتاب «پارادوکس علاقه» (The Passion Paradox)، راه حل این مسئله را در «علاقه موزون» میدانند.
علاقه موزون شامل ایجاد یک طرز تفکر سلطهگر است. این مفهوم همچنین میگوید، تنها در فعالیتهایی وارد شو که پاداشی ذاتی دارند.
برای معاملهگران، این یعنی از روند تحلیل بازار و معامله لذت ببر. با رغبت از روند پیشرفت مداوم خود به عنوان یک تریدر خشنود شو و توسط مشوقهای خارجی مانند پول، شهرت یا ترس از شکست منحرف نشو. یعنی:
بعضی وقتا میبری، بعضی وقتا یاد میگیری
چطور میتوان علاقه موزون را در خود رشد داد؟
بر اساس کتاب، سه روش برای رسیدن به این هدف وجود دارد. از آنجایی هم که این روشها فقط مخصوص معاملهگران نیست، استفاده و بکارگیری آنها کار چندان سختی نیست.
یک: پیشرفت از نتیجه مهمتر است
این اصل را میتوان مستقیما در معاملات بکار گرفت.
معامله امری احتمالی است. از همین رو، نتایج معاملات شما در کوتاه مدت، شاخص قدرتمندی برای تعیین موفقیتتان نیست.
از همین رو، روند انجام معاملات برای یک تریدر از اهمیت بیشتری برخوردار است. قدم اول برای تعیین و بررسی روند خود، ایجاد «برنامه ترید» است.
یک برنامه برای خود داشته باشید. کجا خریدید؟ چرا خریدید؟ در چه قیمتی میفروشید؟ این ها را به صورت جدول در بیاورید و مو به مو اجرا کنید.
موفقیت خود را با میزان پایبندی به نقشه معاملاتیتان بسنجید، نه مقدار سودی که از معامله بدست آمده است.
وقتی یک ترید دیگر را از روی نقشه معاملاتی خود آغاز کردید، برای پیروزیهای کوچک هم خوشحال شوید. وسواس خود در خصوص معاملات سودآور را دور بریزید.
دو: صبر
به عنوان یک معاملهگر، فراز و نشیبی غیر قابل اجتناب در پیش رویتان قرار دارد که «پامپ و دامپ» نام دارند. اگر یک قدم به جلو بروید، سه قدم عقبگرد منتظر شماست. کلافگی امان شما را خواهد برید.
نتیجه طمع بیش از اندازه خود را خیلی زود خواهید دید. اگر زیاد از حد طمع کنید، طعمه طرحهای کلاهبرداری و وعدههای جادویی خواهید شد.
افزایش صبر و حوصله به شما کمک میکند تا سطح انتظارات را پایین آورده و انعطاف بیشتری در معاملات از خود نشان دهید.
سه: قانون ۲۴ ساعت
آیا بعد اینکه چند بار در معاملاتتان موفق شدید، به خود مغرور شدید؟ یا مثلا بعد از چندین بار شکست، برای جبران معاملات بد، بلافاصله دوباره وارد بازار شدید؟
اگر اینطور بوده است پس قانون ۲۴ ساعت میتواند راه چاره شما باشد.
بعد از هر پیروزی و شکست در معامله، بیست و چهار ساعت را صرف فکر کردن در مورد معاملات موفق و معاملات شکستخوردهِ خود کنید.
از این مدت با عنوان «دوره آسودگی» یاد میشود. همین قانون ساده به شما امکان میدهد تا شکستها و پیروزیهای پشت سر هم خود را برانداز کنید و راهی آسان است تا با استفاده از آن کمی از صفحه نمایش و بررسیهای خود دور شوید.
اگر از آن دسته معاملهگرانی هستید که برای جبران معاملات بد، به سرعت به دنبال ایجاد معاملات موفق میگردند، پس قانون سه فراموشتان نشود.
آب بخورید
به جز آن سه قانون، یک بطری آب کنار دست خود بگذارید و در هنگام تحلیل بازار، در فواصل زمانی نزدیک آب بخورید. این کار برای ذهن و بدن شما بسیار مفید است.
تجربه ثابت میکند که افراد پشت کامپیوتر یا در هنگام کار کردن با موبایل، نیاز به آب نوشیدن را از یاد میبرند. وقتی آب کافی نمی نوشید، مغز شما مجبور میشود سختتر از شرایط عادی کار کند.
آب خوردن همچنین با ایجاد وقفه و فراهم آوردن فرصت فکر کردن، به شما در تحلیل بهتر یاری میرساند.
اعتیاد یا علاقه؟
قوانین گفتهشده برای هر فرد با هر هدفی قابل اجراست.
اما معامله در بازار معمولا یعنی وقف کردن اقتصادی و احساسی خود. همه اینها در نهایت موجب میشوند تا معاملهگر از پای درآید.
تمام فکر ذکرتان را روی مقصدی با نام «بهترین معاملهگر دنیا» نگذارید؛ به جای آن، از جاده تبدیل خود به یک معاملهگر بهتر لذت ببرید.
همانطور که آرتور شوپنهاور میگوید، اولین معیار خوشبختی، سلامت شماست. شما ترید میکنید که پول در بیاورید و از آن لذت ببرید. اگر ذهن و بدنتان از دست برود، پول هیچ فایدهای نخواهد داشت.