حجتالاسلام ابراهیمیپور گفت: تحولی که امروزه مشاهده میکنیم این است که روضه خوانی مفصل شده و مناسک دیگری مانند سینه زنی و زنجیر زنی هم وسعت زمانی پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، هشتمین پیشنشست تخصصی همایش علمی هیأت و آئینهای مذهبی، با عنوان کرسی علمی – ترویجی «سیر تحول محتوای معرفتی هیأت در نسبت تاریخی آن با نهاد علم» با حضور حجتالاسلام قاسم ابراهیمیپور عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره)، و حجتالاسلام سعید مقدم پژوهشگر و استاد دانشگاه، در مؤسسه امام خمینی (ره) برگزار شد.
حجتالاسلام ابراهیمیپور در ابتدای این نشست، به بررسی مفهوم هیأت به لحاظ جامعه شناسی تاریخی پرداخت و گفت: هیأت یک مفهوم جدید است که شاید عمر آن کمتر از یک قرن باشد. به نظرم بهترین رویکرد برای مطالعه این موضوع، رویکرد جامعه شناسی تاریخی است. در جامعه شناسی تاریخی باید بتوانیم سابقه پدیدههای جدید یا مدرن را بررسی کنیم. برای بررسی این سابقه نیز باید مدلهای پدیده جدید را که به نوعی جز تبار این پدیده قرار میگیرند، شناسایی کنیم. بنابراین وقتی میگوئیم سیر تحول محتوای هیأت، هیأت به یک معنای عامی که سابقه بیش از یک قرن دارد مدنظر است وگرنه خود مفهوم هیأت و این سبک و سیاق جدید که هیئات مذهبی دارند، لزوماً عمری طولانی ندارد.
وی مهمترین ارکان هیأت را برشمرد و گفت: هیأت یک ارکانی دارد که مهمترین رکن آن که به بحث ما هم ربط دارد، مخاطبان است. یعنی آن جمعیت و آن مردمی که مخاطب هیأت هستند. رکن دیگر هیأت شخصی است که در دورههای زمانی با اسامی مختلفی از آن یاد شده ولی با یک عنوان عام میشود از آن با واژه واعظ یاد کرد. یعنی شخص روحانی یا موعظهگری که از طریق سخنرانی به تبیین یک پدیدهای دست بزند. البته ما واژگان خردتری هم در این زمینه مانند مسئلهگو داریم. رکن دیگر مرثیهسرا یا مداح است که موضوعی قدیمی و سابقهدار است و عناوین آن در دورههای زمانی مختلف بوده است. یک رکن دیگر مناسبتهای مذهبی است. یعنی هیأت به منظور جشن یا عزاداری یا برگزاری یک آئین یا مناسک رخ میدهد. همه این ارکان از حیث محتوایی میتواند مورد بررسی قرار بگیرد.
حجتالاسلام ابراهیمیپور به تبیین غایت و کارکرد هیأت پرداخت و گفت: هیأت گونههای مختلفی دارد که در طول تاریخ تحولات ماهوی جدی داشته است، اما اجمالا شاید بتوانیم ترویج فرهنگ دینی یا تحقق اجتماعی دین یا ترویج باورها و ارزشها و مسائلی از این قبیل را به طورکلی در طول تاریخ، هدف و غایت هیأت بدانیم. البته هیأت کارکردهای متنوع دیگری مانند تحقق امور خیر، تأمین حوائج مردم، همبستگی و ایجاد انسجام اجتماعی و رفع اختلافات داشته است، اما به طور کلی اگر بخواهیم یک غایت و هدف نهایی برای آن در نظر بگیریم که اجمالا در همه دورههای اجتماعی قابل انطباق باشد، ترویج فرهنگ دینی مناسبترین عنوان است.
وی اظهار داشت: امروزه ما اصطلاح خاص هیأت را داریم که تعریف مشخصی دارد. اینگونه است که برخی هیئتها ثبت رسمی میشوند و از امکاناتی برخوردار هستند و برخی ثبت نشده و مردمی اداره میشوند. آمار هیئتها به طور دقیق مشخص و روشن نیست و از ۴۰ هزار تا ۱۰۰ هزار هیأت در کل کشور آمار ارائه شده است که از این آمار ۵ هزار دارای تشکیلات رسمی هستند و سازمان تعریف شده دارند. بنابراین هیأت یک انجمن و نهاد مردمی بسیار گسترده، پرسابقه و بسیار پرنفوذ و مؤثر است که نظیر آن در کشورها و ادیان دیگر وجود ندارد، حتی در جهان اسلام نیز مخصوص جهان تشیع است.
این عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) به نقاط عطف تاریخی هیئتها اشاره کرد و گفت: اگر بخواهیم به سابقه تاریخی هیأت برگردیم تا مواردی را به لحاظ جامعه شناسی تاریخی بررسی کنیم و بگوییم تبار اینها پیوسته یا گسسته است و چه چیز باعث خلق این نوع هیأت شد، اجمالا مجالس وعظ و خطابه، تعزیه خوانی و مرثیه سرایی بعد از واقعه عاشورا قابل رؤیت است، اما به طور رسمی و عمومیتر معمولاً به حیث تاریخی به زمان آل بویه برمیگردانند. پس از آل بویه در دوره صفویه یک بستر مناسب را فراهم میبینیم و دوره بعدی دوران بعد از انقلاب است.
وی افزود: هیأت انواع مختلفی دارد. گاهی از نوع مجالس خانگی و خصوصی اند و گاهی سر درس و بحث هستند. برخی هیئتها دائمی و برخی مناسبتی اند. برخی زنانه و برخی مردانه بوده و هیأتهای شناختی – مناسکی هستند. عدهای نیز هیئتنما هستند، یعنی از هیأت پوشش گرفتند ولی غایت متفاوت دارند. محتوای هیأت میتواند وعظ، خطابه و مباحث تزکیهای و اخلاقی باشد. انواع دیگر از محتوای هیأت نظیر مناجات و دعا، زیارتنامه خوانی، مرثیه خوانی و نمادسازی مانند زنجیر زنی ونخل گردانی را هم داریم. برخی از این محتواها دچار تغییر و تحولاتی بودهاند. برخی مراسمها مانند شیرخوارگان و غذاهای نذری نیز جز محتواهای هیأت محسوب میشود.
حجتالاسلام ابراهیمیپور در بخش دیگر جلسه نکاتی را درباره نهاد علم بیان کرد و گفت: عامترین واژهای را که در قدیم برای نهاد علم میتوان یافت، مدرسه است. منتهی ویژگی آن این است که مدارس علمیه به لحاظ ماهوی یک مرکز جامعی بودند که علوم طبیعی و دینی و فلسفی را بحث میکردند. یعنی این حوزه علمیه در زمان قدیم حکم دانشگاه را داشته است. اجمالا هرگونه مدرسه و مرکز آموزشی از جمله مدارس علمیه، حوزههای علمیه یا جامعه الازهر یا دانشگاه و مراکز مستقل علمی و فرهنگی را میتوان جز نهاد علم دانست.
وی ادامه داد: اتفاق مهمی که در تاریخ نهاد علم افتاد این بود که این نهاد تا حدود دو قرن پیش، یک حرکت عملی و نظری را در خود داشت، اما برای حضور در جامعه و فرهنگ، مجبور بودند این علوم را تبدیل به علوم ترویجی کنند، یعنی همان مباحث نظری و استدلالی را در قالب سیاستنامهها و نصیحتنامهها یا اشعار ادبی بیان کرده و در جامعه تزریق کنند. محتوای هیأت با آن موضوع عامی که عرض کردم یک ربط وسیعی به نهاد علم داشت و از این سو تأمین میشد. یعنی سخنران روضه (کتاب ملاحسین واعظ کاشفی) یا کتاب حدیث میخواند. یا اینکه به طورکلی داستان نویسی یا شعر گفتن یا داستانهای کوتاه تحت عنوان مقامات، محتوای هیأت را تأمین میکردند. بنابراین یک بخش محتوای اصلی هیأت که ترویج فرهنگ دینی بود از طریق این متون که توسط نهاد علم تولید میشد، تأمین میگردید.
حجتالاسلام ابراهیمیپور بر ایجاد تحول در هیأتها در نسبت با نهاد علم در دوران کنونی تاکید کرد و گفت: تحول عظیمی که امروزه مشاهده میکنیم این است که روضه خوانی مفصل شده و مناسک دیگری مانند سینه زنی و زنجیر زنی هم وسعت زمانی پیدا کرده است. در بعضی موارد، بخش اول هیأت یعنی سخنرانی حذف شده است. در نتیجه امروزه یک تحولی بین خطابه و وعظ و مرثیه سرایی رخ داده است. در زمان قدیم آن ترویج فرهنگ دینی با نهاد علم بیشتر با وعظ و خطابه انجام میشد، اما اکنون مرثیه سرایی بُعد شناختی پیدا کرده و یک تغییر کارکرد بین آن رکن اول یعنی وعظ و خطابه و رکن دوم یعنی مرثیه سرایی رخ داده است. البته چون بعد شناختی که در هیاتتولید و به مخاطب منتقل میشود منجر به عمل نمیگردد، نیازمند انگیزه بوده و بخش مرثیه سرایی تأمین کننده این نیاز است.
وی افزود: پس نهاد علم یک ربط وسیعی به هیأت به معنای عام داشت و محتوا را تولید میکرد، اما اتفاق مهم این است که بین نهاد علم و فرهنگ یک گسستی ایجاد شده که به طور خاص در هیأت هم مؤثر بوده است. البته هنوز هیأت با نهاد علم از طریق اعزام مبلغ در ارتباط است. میخواهم بگویم فرهنگ از نهاد علم گسسته شد، اما هیأت به اندازه فرهنگ از نهاد علم گسسته نشده و هنوز ارتباطهایی وجود دارد ولی نظام آموزشی رسمی حوزه علمیه هیچ توجه ویژهای به محتوای هیأت ندارد. حوزه علمیه تا حد زیادی از محتوای هیأت گسسته شده به خصوص در جایی که سخنرانی کمرنگ شده و هیأت محتوای خود را از ادبیات میگیرد که بعضاً انحرافاتی هم پیدا کرده است.
ابراهیمی پور ادامه داد: البته شعر آئینی نیز به عنوان یکی از متون ادبی متعالی وجود دارد، منتهی شاعر شعر آئینی دانش آموخته حوزه علمیه نیست، این بد نیست و شاید پدیده مبارکی باشد، اما آن کجا که محتوای غنی با سابقه هزارساله فلسفی، عرفانی و کلامی در قالب شعر بیان بشود، و این کجا که یک شاعر ادبی توانمند اما بدون بنیانهای علمی قوی شعر بگوید. پس مهمترین تحول اجمالا گسست بین نهاد علم و هیأت است. سه گسستی که میتوان اشاره کرد، عبارتند از: ۱. بین دو نهاد حوزه و دانشگاه از لحاظ ترویجی ۲. بین حوزه علمیه و هیأت ۳. دانشگاه و محتوای هیئت. بنابراین هیأتهای مذهبی ما تنوع پیدا کردند و خروجی اینها میتواند منجر به تکثر فرهنگی بشود.
حجتالاسلام مقدم، پژوهشگر و استاد دانشگاه که در جایگاه ناقد در این نشست علمی حضور داشت، با تاکید بر ذوابعاد بودن بحث هیئت، گفت: از حیثها و جهتهای مختلفی میتوان به بحث هیأت ورود کرد و تطورات هیأت را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد. حالا آنچه که قرار است در اینجا پرداخته شود، بحث محتوای معرفتی هیأت و نسبت آن با نهاد علم است. بنده برخی نکات خودم را در قالب سوالات بیان میکنم که بخشی از این سوالات به نحوی در صحبتهای جناب استاد ابراهیمی پور پاسخ داده شد و بخشی از این سوالات نیز جا دارد که با تأمل بیشتری پرداخته شود.
وی سوالات خود را اینگونه برشمرد:
۱. منظور از محتوای معرفتی هیأت چیست؟ که آقای دکتر متناسب با نهاد علم تا حدودی پاسخ دادند.
۲. منطق تولید محتوای معرفتی هیأت چیست؟ و این محتوا بر اساس چه منطق و محتوایی تولید میشود و پیوند آن با نهاد علم چیست؟ که باز این دو سوال تا حدودی پوشش داده شد.
۳. بحث بعد عنوان سیر تحول هست که چه تغییراتی انجام شده است؟
این سه سوال اول به نظر من تا حدودی پاسخ داده شد. سوالاتی که تا حدودی مغفول ماند:
۴. ما معتقد هستیم در روش شناسی، وقتی محتوای معرفتی تولید میشود اینها از چه زمینههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی برخوردار هستند و چگونه میتوانند بر محتواهای معرفتی اثرگذار باشند؟ یا ارتباطی که هیئتها با مباحث مدرنیته و جهانی شدن دارند؟ مثلاً در پوشاک هیأت و عزاداران، مدرنیته چه تأثیری دارد؟
۵. این هیئات چه نسبتی با گفتمانهای رایج در یک جامعه دارند یا چه نسبتی با نزاعهای گفتمانی دارند؟ که یا در نهاد علم یا در جامعه این گفتمانها و نزاعها وجود داشته باشد. و چه تأثیری از این گفتمانها میگیرد؟
۶. حالا به طور متقابل هیئات چه تأثیری میتوانند بر گفتمانهای سیاسی یا اندیشه یا … داشته باشند؟ و با چه منطقی هیأت میتواند گفتمان ساز باشد؟
۷. هیئات بر اساس محتوای معرفتی چه طبقهبندیای میتوانند داشته باشند؟
۸. هیئات چه دلالتهای اجتماعی میتوانند داشته باشند و به عبارت دیگر پیامدهای اجتماعی این هیئات مبتنی بر محتواهای معرفتی آنها چیست؟
۹. هیئات مذهبی مبتنی بر محتواهای خود چه نسبتی با سطوح و لایههای مختلف فرهنگ برقرار میکنند؟
۱۰. سازوکار هیأت در تبدیل معرفت بر کنش چگونه است؟
۱۱. هیئات بر اساس جنس و جنسیت چه طبقهبندیهایی میتواند داشته باشد؟ (از زاویه محتوای معرفتی هیئت)
۱۲. سازوکار یا تأثیر هیأتها در دینداری مشارکتکنندگان چیست؟
حجتالاسلام مقدم گفت: نکته بعدی آن سازوکاری است که ما وقتی میخواهیم مطالعه کنیم، چگونه میخواهیم به این محتوای معرفتی هیأت دست پیدا کنیم؟ یک مدل میتواند اینگونه باشد که به صورت نظری پیش ببریم که بر اساس همان سیر تحولات علوم و ارتباطی که میان علوم و نهاد علم بوده که شما بیشتر از این مسیر ورود کردید، اما به نظر من بخشی که میتواند تکمیل کند این است که ما بر اساس کارکردهایی که هیأت دارد ورود کنیم. مثلاً بر اساس تشکیلات هیأت یا بر اساس سخنرانان و محصولات تولیدی هیأت بررسی کنیم. این به نظر من روشی است که میتواند مکمل کار باشد.