مجله نماوا: «جنگ جهانی سوم» هومن سیدی که در بخش افقها جشنواره فیلم ونیز ۲۰۲۲ رقابت کرد و برنده دو جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد (محسن تنابنده) شد، داستانی از فقر و حاشیهنشینی را در پسزمینه ساخت یک فیلم تاریخی درباره نازیسم و هولوکاست به تصویر میکشد، جایی که گروه فیلمسازی مردی فقیر را برای بازی در نقش هیتلر انتخاب میکند. همین گروه میتواند فیلمی درباره صدام حسین نیز بسازد. وقتی دیکتاتورها به تاریخ و سینما سپرده میشوند، جنگ جهانی سوم که عنوان فیلم تلویحاً به آن اشاره دارد، چیست؟
فیلم کارگردان جوان ایرانی روند آن فراسینمایی را دنبال میکند که سینمای ملی این کشور با آن شناخته میشود، بیایید به کیارستمی فکر کنیم یا «آینه» جعفر پناهی. «جنگ جهانی سوم» شبیه نسخه معاصر و وهمآور از «بودن یا نبودن» ارنست لوبیچ است. مردی فقیری به نام شکیب (تنابنده) که زن و فرزندش را در زلزله از دست داده است و با زنی ناشنوا رابطه دارد، ناگهان خود را درگیر ساخت یک فیلم میبیند. او از صحنه فیلمبرداری یک فیلم تاریخی درمورد نازیسم و هولوکاست سر درمیآورد و خیلی زود بازیگر شخصیت اصلی فیلم یعنی آدولف هیتلر میشود. گذشته از هر چیز، فقط کافی است سبیل خود را به همان شکل معروف برش دهید و تمام. هر کسی با این مشخصه میتواند جای «پیشوا» را بگیرد.
مانند گروه تئاتر فیلم لوبیچ، فیلمی که ساخته میشود تا حدی تکهتکه و ناهمگون به نظر میرسد. از یک طرف، صحنه فیلمبرداری چشمگیر است، کلی سیاهی لشگر حضور دارند و دکورها و بازسازی فضا عالی است. بهطور خلاصه، یک شیوه کاملاً کلاسیک برای فیلمسازی که شامل انفجار واقعی یک خانه نظیر «زابریسکی پوینت» میکل آنجلو آنتونیونی نیز میشود.
برخی موقعیتها دقیقاً با تصاویری که ما از اردوگاههای کشتار دستهجمعی در ذهن داریم مطابقت دارند: بدنهای برهنه لاغر و گودرفته، اجسادی که روی زمین کشیده میشوند. بااینحال، آنچه مطلقاً نامحتمل است، اتفاق میافتد: به تصویر کشیدن یک هیتلر که شخصاً به محکومین شلیک میکند و مستقیماً با زندانیان در قفس روبرو میشود؛ انگار کسی اصلاً به آن ماشین کشتار دستهجمعی غولپیکر که هیتلر در رأس آن بود، فکر نکرده است؛ هیتلر مطمئناً شخصاً دست به جنایت نمیزد. ازاینجهت، هومن سیدی در بازنمایی یک تراژدی تاریخی، کنایه زیادی به کار میبرد.
شکیب در این اوضاع و احوال به زندگی سخت خود ادامه میدهد. وقتی به پول نیاز دارد از عوامل تولید فیلم که شخصیتهای بدبینی هستند درخواست پیشپرداخت میکند، اما آنها درخواست او را رد میکنند. اینجاست که زمینهای از فلاکت عمومی، هم در داخل و هم در خارج عوامل تولید پدیدار میشود.
درنهایت، عنوان «جنگ جهانی سوم» میتواند اشارهای به شورش فقرا و حاشیهنشینان باشد، کاری که در پایان به نظر میرسد شکیب پس از سفری از آزار و اذیت بیپایان، به روش خودش میخواهد انجام دهد.
منبع: Quinlan.it (جامپیرو راگانلی)