مجله نماوا، حمید عبدالحسینی
شهرام مکری ازجمله معدود فیلمسازان تجربهگرا در سینمای ایران است که هر فیلمش در جهت تکمیل نوع نگاه و رویکردش به سینما گام برمیدارد و اکنون در فیلم جنایت بیدقت به یک اوج و قوام و انسجام حداکثری در همهی زمینههای فرمی و محتوایی نائل شده است.
فیلم جنایت بیدقت پس از آنکه اضطراب و دلهره را به خوبی در دل و جان بیننده میکارد؛ در سه محور روایی گسترده میشود و میکوشد تا بیننده را در مقاطع مختلف این سه روایت وارد سازد و حتی در پارهای بخشها همان مقاطع را نیز از زاویه دیدی دیگر به نمایش گذارد. مکری در این فیلم درصدد است تا یک واقعه ی تاریخی را با برداشتهای شخصی خود تلفیق کند و سر آخر به پایانی متفاوت از اصل تاریخی و مستند دست یابد. بازیگوشیهای فرمی و ساختاری در این فیلم نیز بخش قابل توجهی از جهان ساختاری اثر را شکل میدهد و دلمشغولیهای کارگردان را متناسب با سوژه و محتوای فیلم همراهی میکند.
«جنایت بیدقت» سرشار از ارجاعات مختلف سینمایی ست و این برای فیلمی که محورش واقعهی آتشسوزی یک سینماست یک همسویی دلپذیر را شکل میدهد: از فیلم درفیلم پرجزئیات «جنایت بیدقت» که روی پرده جان میگیرد تا آنونس فیلمهایی که به شکل شنیداری و در سالن سینما شنیده میشود تا فصل «گوزنها» و یافتن هویت کاراکتر نعیمه و مقدمات اکران و نمایش فیلمی در امروز.
در «جنایت بیدقت» با نهایت دقت از هر پلان، زوایاو حرکت دوربین، قطع و در کل ساختار بصری و فرمالیستی به سبب و علتی بهره گرفته میشود و این، فیلم را در زمرهی یکی از منحصر به فردترین آثار سینمای ما قرار میدهد.
فیلمی که درکش به زمانی بیش از دیدن یک فیلم نیاز دارد و جای بسیاری جهت صحبت پیرامون تاویل و تفسیرهای بیشمار.
اثری که تولیدش برای سینمای مستقل ایران یک دستاورد به شمار میرود و به همان نسبت ناکامیاش در اکران عمومی یک دریغ و افسوس عمیق.