امام حسین (ع) با طرح داستان پیامبرکشی بنی اسرائیل قصد داشت بگوید که شاید مسلمانان هم به چنین سرنوشتی دچار شده باشند و فرزند پیغمبر را بکشند و آب از آب تکان نخورد.
به گزارش خبرنگار مهر، ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر واقعهای بزرگ را در دل خود دارد که نقطه عطف مبارزه با ظلم و کج رویها برای بقای اسلام اصیل است، قیامی که از سوی امام حسین (ع) چنان حادثهای را در تاریخ اسلام و حتی جهان رقم زد که منشأ قیامهای پس از خود و انقلابهای بزرگ جهانی شد.
زنده ماندن عاشورا پس از قرنها از این اتفاق نشان دهنده عمق مبارزه و اثرگذاری این حرکت حتی با وجود تعداد اندک قیام کنندگان است. امام حسین با ۷۲ تن از یارانش چنان حماسهای را رقم زد که به گفته خود ایشان نجات دهنده اسلام و مانع انحراف از خط اصلی دین شد. مسئله حکمرانی قیام عاشورا علیه حاکمیت یزید و امویان موضوعی است که حجت الاسلام نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگی اسلامی در سلسله مباحثی به آن پرداخته است و خبرگزاری مهر در نظر دارد که آن را در طول دهه محرم منتشر کند. بخشهای گذشته این سخنان پیش از این منتشر شد و حال بخش پنجم آن را میخوانید.
یزید به فرماندار مدینه دستور داد از تعدادی افراد که یکی از آنان حسین بن علی (ع) بود بیعت بگیر که حضرت بیعت نکرد. نکته اول مقاومت در برابر با بیعت با حکومت یزید بود که حضرت او را برای حکومت داری شایسته نمیدانست. دلیلش این بود که برنامه یزید اسلام نبود بلکه اسلام زدایی بود بنابراین هر حاکم و حکومتی که اسلام زدایی را جزو برنامه خودش قرار دهد از نظر امام حسین (ع) نامشروع است. در وصیتنامه ای که حضرت نوشت و به محمد بن حنفیه برادر خودش داد گفت قیام من از روی ظلم و گردنکشی برابر حق و خروج از احکام الهی نیست بلکه از روی امر به معروف نهی از منکر و احیای سیره پیامبر و علی بن ابی طالب است. هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه مطلب چهارم مطرح شد و حضرت با آیاتی که خواندند تشبیهی بین حرکت خود و حرکت حضرت موسی (ع) برقرار کردند.
تشبیه امام حسین (ع) از حرکت خود به حرکت حضرت یحیی (ع)
وقتی حضرت در مکه هستند مذاکراتی از سوی افراد مختلف که با عنوان دلسوزی نسبت به امام خدمت ایشان میرسیدند صورت گرفت و گفتند شما از مخالفت با یزید دست بردارید و بیعت کنید و بنابراین جان خود را حفظ کنید. از دیگر موارد نقل شده بحث امام با عبدالله بن عمر است. عبدالله پسر خلیفه دوم همین سخنان را به امام گفت که امام پاسخی دارند و مجدداً انگیزه خود را بیان کرده و الگوی قرآنی را مطرح کردند. فرمودند با ماجرای حضرت یحیی آشنا هستید؟ ایشان چرا به شهادت رسید؟ دلیلش این بود حاکم زمان حضرت یحیی (ع) خواستهای از ایشان داشت که خواسته غیرشرعی بود و حضرت یحیی (ع) خواسته او را تأیید نکرد و ایشان را به شهادت رساند.
امام در حقیقت میگوید کار من کار حضرت یحیی (ع) است. اصولاً داستان انبیا الهی برای چه آمده است؟ برای اینکه الگوی ما باشند. ایشان حکم خود را حکم یحیی نسبت به طاغوت زمان خودش میداند و بیان کرد همانطور که یحیی سازش نکرد من هم نمیتوانم سازش کنم. این امر شخصی نیست بلکه باید ببینم خدا اجازه میدهد یا خیر.
سپس ماجرای دیگری را مطرح کرد که بنی اسرائیل بین طلوع فجر تا قبل از طلوع شمس ۷۰ پیامبر را به شهادت میرساندند و صبح انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده به سر کار میرفتند. ایشان منظورش از طرح این مسئله این بود که بگوید شاید مسلمانان هم به چنین سرنوشتی دچار شده باشند و فرزند پیغمبر را بکشند و آب از آب تکان نخورد. ۵۰ سال پس از رحلت پیامبر اینگونه شد که نوه پیامبر را به شهادت رسانده و خانوادهاش را به اسارت بردند.
هدایت به مسیر درست
یکی دیگر از نامههایی که امام حسین (ع) در زمانی که مکه بودند نوشته و ثبت شده نامهای است که حضرت خطاب به مردم بصره نوشتند. در این نامه حضرت از ۲ نوع رهبری و حکمرانی یاد کردند. حضرت میفرماید ما از هر کس دیگری بیشتر میدانیم و صلاحیت ما نسبت به کسانی که در مسند حکومت هستند بیشتر است. به بیان دیگر بر من روشن است یزید صلاحیت حکومت و حکمرانی را ندارند بلکه من صلاحیت این کار را دارم. سپس میفرماید با کارهایی که اینها کردند سنت اسلامی و نبوی مرده و بدعت زنده شده است. هر جا ما میرویم با بدعتها مواجه هستیم نه با سنتهای نبوی. اگر سخن مرا بپذیرید شما را به مسیر درستی راهنمایی خواهم کرد. یعنی مردم اگر میخواهید سنتهای اسلامی زنده و بدعتها برچیده شود باید رهبر را درست انتخاب کنید. باید حکومت را به دست امام حقیقی و واقعی بدهید.
امروز در جهان اسلام بلیه بزرگی که گرفتارش هستیم نبود رهبری اسلامی است یا افرادی حکومت دارند که شایستگی ندارند. یکبار به برادران اخوان المسلمین مصر گفتم شما در یک سالی که حکومت را به دست داشتید همان کاری را کردید که حکمرانان قبل شما داشتند مثل اینکه با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کردید. شما هم به دستبوسی پادشاهان رفتید. اینکه ما میگوئیم به ولایت فقیه بپیوندید نه به خاطر نیازمندی ولایت فقیه به شماست بلکه شما بدون رهبری و ولایت فقیه مسیر را درست تشخیص نمیدهید و از استکبار میترسید. براساس سوره ممتحنه نمیتوان با رژیم صهیونیستی سفیر مبادله کرد.