مجله نماوا، سید احسان ضیافت
روزهایی که در سریال «قهوه تلخ» مهران مدیری در نقش«بابا اتی» به ایفای نقش پرداخت شاید کمتر کسی فکرش را میکرد که جواد عزتی روزی به یکی از جدیترین و پولسازترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شود. بازیگری که دانشآموخته هنرستان سوره بود و پلهپله و آرام و آرام جلو آمد، برای نخستین بار در فیلم «طلا و مس» در نقش یک طلبه شوخ و شنگ در کنار بهروز شعیبی دیده شد و اهل فن او را شناختند و کمی بعد به یکی از چهرههای مطرح، در ژانر کمدی سینمای ایران تبدیل شد و اوج این اتفاق حضورش در فیلم «هزارپا» در کنار رضا عطاران بود. این فیلم توانست رکوردهای فروش در سینمای ایران را جابهجا کند. از اینجا به بعد بود که تهیهکنندگان سینمای ایران به تواناییهای عزتی باور پیدا کردند و فیلمنامههایی با درون مایه طنز به سمت او روانه شد؛ اما این بازیگر نگذاشت که این برچسب بر او بماند و تغییر ژانر داد؛ برای نخستین بار و کمی قبلتر از موفقیت «هزارپا» در فیلم «ماجرای نیمروز» محمد حسین مهدویان، ظاهر شد و ثابت کرد بازیگری است که اگر در موقعیتهای جدی قرار بگیرد میتواند در بازیگریاش تکنیکهای عجیب و غریبی را به کار بگیرد که فقط مختص او است و میتواند به بهترین شکلِ ممکن نقشهایی که به او سپرده میشود را از آن خود کند. بعد از فیلمهای «لاتاری» و «ماجرای نیمروز؛ رد خون» این ادعا را با حضور متفاوتش در شخصیتهای مختلف تثبیت کرد.
این که جواد عزتی در حال حاضر یکی از بهترین بازیگرهای مرد سینمای ایران است، ادعای دور از تصوری نیست؛ اگر بخواهیم خارج از چارچوب تعریف و تمجید و با پارامترهای اصولی و منطقی و حتی فکتهای سینمایی تواناییهای این بازیگر را مورد بررسی قرار دهیم به این اصل می رسیم؛ «عزتی بازیگر لحظههای سخت و موقعیتهای ملتهب و جدی» است و علاوه بر این تواناییهای منحصر به فردی در گونه کمدی دارد و کمتر بازیگری همانند او در سینمای ایران داریم که بتواند در ژانرهای مختلف صاحب سبک باشد. عزتی در «تنگه ابوقریب» در نقش یکی از فرماندهان سالهای جنگ حضورش به اندازه است، همین بازی درونی و منطبق بر آرامش را با شخصیتاش در فیلم «خرگیوش» به کارگردانی مانی باغبانی مقایسه کنید تا تفاوتهای تکنیکی این بازیگر را در «فهم کردن خلق شخصیت» دریابید، همین شگفتی در جای دیگری هم تکرار میشود و آن، حضور خیرهکننده جواد عزتی در فیلم اکران نشده «آتابای» به کارگردانی نیکی کریمی است. در اینجا نقش مکملی را ایفا میکند که از هیبتی که تا کنون از او دیدیم، کیلومترها فاصله دارد و او در خلق این شخصیت که تمام مدت با گویش آذری صحبت میکند، تمام تواناییهای خودش را به کار میگیرد. در همین سال که در «آتابای» میدرخشد اما دیده نمیشود. در «شنای پروانه» ساخته محمد کارت ایفاگر یکی از نقشهای اصلی این فیلم است، او در اینجا در نقش «حجت» از ابتدا دنبال حق پایمال شده برادرش است اما رفته رفته و در روند روایت قصه متوجه خیانتی که به او شده است میشود و طغیان میکند، در ابتدا با بازی «منطقی و درونی» پیش میرود و اما در انتهای ماجرا با یک شخصیت پرخاشگر و داغ دیده مواجه میشویم. جواد عزتی جزو آن دسته بازیگرانی است که نقش را زندگی میکند و تمام نبوغش را برای خلق شخصیت به کار میگیرد. او امروز به جایگاهی که رسیده و در نقطه ای که ایستاده است، در میان مردم «عزتی» ویژه دارد. وقتی مخاطب اسم او را میبیند، میداند که قرار است اثری تازه از او ببیند که «اندیشه در پشت آن نهفته» است و یا اگر او در فیلم کمدی حضور دارد، مخاطبش میداند که او بازیگری است که به هر قیمتی تن به ایفای نقش در کمدیهای سخیف نمیدهد و برای خودش ارزش قائل است. تاکنون به دلیل بدسلیقگیهای مختلف سیمرغ فجر به او نرسیده است، بارها استحقاق این را داشته است که «بهترین بازیگر مرد» باشد اما دلسرد نشده و مستحکمتر از قبل به مسیرش ادامه داده است. جواد عزتی مصداق بارزی برای همین جمله است: باعزت در میان مردم، تحسینشده در میان خواص.