استاد فلسفه اسلامی گفت:فلسفه یک روند و جریان فکری است و آقای صدوقی سها هم با اینکه تاریخ فلسفه نوشته اند اما دوباره به فلسفه برگشتند.
به گزارش خبرنگار مهر، آئین نکوداشت مقام علمی منوچهر صدوقی سها استاد و پژوهشگر حکمت و فلسفه و عرفان ایرانی اسلامی عصر روز گذشته (چهارشنبه ۲۳ خرداد ماه) به همت گروه فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی در تالار حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
ان شاءالله رحمتی استاد فلسفه دانشگاه آزاد گفت: اولین آشنایی با استاد صدوقی سها در دانشکده الهیات دانشگاه تهران از طریق «المنطق» کتابی از محمدرضا مظفر به زبان عربی بود اما وقتی به ایشان گفتند که قرار است این کتاب را تدریس کنند، ایشان گفت: این کتاب که روزنامه است من آن را تدریس نمیکنم و این جمله برای من خیلی تأثیرگذار بود. آقای صدوقی سها در آن زمان گفت من شرح منظومه را تدریس میکنم و این کار را هم کردند و ارتباط شاگردی من با ایشان از آن روز تاکنون ادامه داشته است.
وی افزود: همانطور که آقای اعوانی هم اشاره کردند اثر نخست آقای صدوقی سها کل پروژه فکری ایشان است و از همان ابتدا مشخص بود که ایشان تاریخ فلسفه را طور دیگری میبینند اما یکی از کتابهای ایشان که شاید کمتر به آن پرداخته شده مجموعه سه جلدی «سلسله المختارات من نصوص التفسیر المستنبط» است و شاید عنوان سخت اثر باعث شده کتاب کمتر دیده شود. به هر حال خواندن این سه گانه به تاریخ فلسفه و معنویت اسلامی بسیار کمک میکند. در سنت فلسفی ما برخی از بزرگان احساس نیاز کردند که ما فقط نباید در متن نمانیم بلکه باید آن را تأویل و تفسیر هم کنیم و منظورم از تأویل هم یعنی لازمان و لامکان بودن متن. بنده هر بار این کتاب را میخوانم همچنان حس شاگردی دارم.
رحمتی در پایان توضیحاتی درباره این سه گانه صدوقی سها داد و گفت: به نظرم بهترین قدرشناسی برای چنین بزرگانی خواندن آثار آنهاست.
صدوقی سها را فقط در تاریخ فلسفه محبوس نکنیم
سیدحسن عرب آخرین سخنران این مراسم گفت: آقای صدوقی سها سال ۱۳۹۵ مصاحبهای با دانشگاه آزاد انجام دادند که مصاحبه بسیار خواندنی است. از ایشان پرسیده شده که به تاریخ فلسفه چطور نگاه میکنید و ایشان پاسخ دادند تاریخ فلسفه یعنی دارای مراتب بودن. در حالی که عرفان اینطور نیست.
وی افزود: ما نباید افرادی مثل آقای صدوقی سها را فقط در تاریخ فلسفه محبوس کنیم. فلسفه یک روند و جریان فکری است و آقای صدوقی سها هم با اینکه تاریخ فلسفه نوشته اند اما دوباره به فلسفه برگشتند. پرسش بنده از ایشان این است که در تاریخ فلسفه همه به یونان اشاره میکنند و کسی به فلسفه در ایران توجه نمیکند، در حالی که ما اگر رکن رکین تشکیک ملاصدرا را از فلسفه برداریم خیلی چیزها فرو میریزد بنابراین این موضوع نشان میدهد که به فلسفه ایرانی خیلی کم پرداخته شده است.
عرب ادامه داد: معمولاً ما وقتی از فلسفه اسلامی حرف می زنیم فکر میکنیم یعنی فلسفه دینی در حالی که اگر فلسفه اسلامی شود یونانی هم میشود و بالعکس. در واقع با این کار ما یک مطلق را مقید کردیم.
این استاد فلسفه در پایان تصریح کرد: فلسفه لاشرقی و لاغربی است و مقید ساختن آن به دین یا کشوری مانند یونان از اعتبار انسانی بودنش می کاهد. اگر فلسفه را در تاریخ فلسفه محبوس کنیم در حق فلسفه جفا کرده ایم و این یعنی امتناع از تفکر. مرادم این است که بگویم بازگشت صدوقی سها از تاریخ فلسفه به فلسفه اتفاق مهمی است که باید به آن توجه داشته باشیم.