کتاب «ازدواج با خورشید» نوشته احمد اکبرپور توسط انتشارات فاطمی به چاپ دوم رسید.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «ازدواج با خورشید» نوشته احمد اکبرپور بهتازگی توسط انتشارات فاطمی به چاپ دوم رسیده است.
اینکتاب تصویری براساس «متلها و افسانههای ایرانی» با گردآوری سید احمد وکیلیان نوشته شده که در آن، ۱۰ روایت از داستان پیشرو بهگونههای مختلف آورده شده است. اینداستان در هرنقطه از ایران، با کمی تغییر بیان میشود. احمد اکبرپور میگوید بازنویسیاش به روایت قزوینی قصه «ازدواج با خورشید» نزدیکتر است که «زاهدی در حال نماز بود که یکمرتبه موشی از سقف افتاد و چشمش را به او دوخت. زاهد نمازش را تمام کرد و گفت چرا اینطوری به من نگاه میکنی؟ موش گفت دعا کن خداوند مرا به شکل جوان بیستسالهای درآورد. زاهد دعا کرد و موش بهشکل جوانی ظاهر شد.»
«ازدواج با خورشید» به دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا و فهرست لاکپشت پرنده راه پیدا کرده و در بخش تصویر شورای کتاب کودک تقدیر شده است.
قصه اینکتاب درباره «دندانسوزنی» شجاعترین موش روی زمین است که موشهای قوی و جنگجوی زیادی در دنیای موشها وجود داشتند اما او در همه مسابقهها اول بود. خیلی از موشها دوست داشتند مثل «دندانسوزنی» باشند و خیلی از خانمموشیها میخواستند با او ازدواج کنند. اما خودش میخواست مثل آدمها باشد و مثل آنها لباس بپوشد. او پایش را توی یککفش میکند که میخواهد با قویترین موجود دنیا ازدواج کند. حالا سوالش این است که خورشید قویتر است یا ابر یا باد یا کوه؟
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
بعد به طرف تپهای راه افتاد تا با خورشید صحبت کند.
با خودش گفت: «خورشید بیشتر از همه زور دارد.»
وقتی به بالای تپه رسید، سرش را به سوی خورشید بلند کرد و گفت: «سلام، من میخواهم با تو ازدواج کنم.» خورشید به تپه نزدیکتر شد و با تعجب گفت: «چرا از میان همه موجودات میخواهی با من ازدواج کنی؟» و بعد یادش آمد که جواب سلام را نداده است. گفت: «علیک سلام.»
دندان سوزنی عینکش را کمی جابهجا کرد و گفت:
«خب، معلوم است؛ چون تو از همه موجودات قویتری.»
چاپ دوم اینکتاب با ۳۲ صفحه مصور رنگی، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.