به نقل از فیلم نیوز
آتیلا پسیانی بیش از چهار دهه به صورت مستمر در سینما، تلویزیون و تئاتر حضوری فعال داشت. در تمام این سالها به عنوان بازیگر و کارگردان، کارش را به بهترین و مطلوبترین شکل پیش برد و انتخابهای هوشمندانهای داشت. درگذشت این هنرمند محبوب در روز جمعه ۱۳ مهر، روز تلخی را برای همه رقم زد. پسیانی کارنامه پرباری از خود به یادگار گذاشت. به بهانه این روز تلخ، نگاهی داریم به مهمترین نقشهایی که در سینما از او به یادگار مانده است.
به گزارش فیلمنیوز، آتیلا پسیانی نقشهای مهمی هم در تلویزیون و روی صحنه تئاتر اجرا کرد اما در این پرونده صرفا روی مهمترین نقشهای سینمایی او دست گذاشتهایم.
طلسم | داماد | داریوش فرهنگ | ۱۳۶۵
در فیلم «طلسم» در سال ۱۳۶۵، داریوش فرهنگ قدرت بازیگریاش را در سینما نشان داد. او با بازی در نقش مردی که زن جوانش در یک عمارت قدیمی گم میشود و به هر دری میزند تا رد و نشانی از او پیدا کند، لوح زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از پنجمین جشنواره فیلم فجر گرفت. ماجرا از این قرار بود که پس از مراسم عروسی، عروس و داماد همراه خویشاوندان داماد راهی روستای محل سکونت خود میشوند. طوفان سختی درمیگیرد عروس و داماد راه را گم میکنند و از ترس گرگها به قصری پناه میبرند. به نحو مرموزی داماد بیهوش میشود و عروس سر از اتاق آینه در میآورد. داماد پس از به هوش آمدن همه جا را میگردد و مقابل آنها میایستد و باعث آشکار شدن رازی میشود.
خاکستر سبز | هادی | ابراهیم حاتمیکیا | ۱۳۷۲
پسیانی در «خاکستر سبز» یکی از متفاوتترین نقشهای سینماییاش را بازی کرد. حضور متفاوت و بازی درخشانش در نقش یک عکاس جنگی و دلدادگیاش به یک دختر بوسنیایی وجه دیگری از تواناییهای او را در عرصه بازیگر نمایان کرد. هادی، فیلمسازی بسیجی است که برای ساختن فیلمی درباره بوسنی سفری در پیش گرفته که پیشتر همتای عکاس او به نام «عزیز» رفته بود. او همراه با صدای ضبط شده عزیز راه میافتد و در طول مسیر سفر خود به بوسنی، قدم به قدم بیشتر در قالب عزیز فرو میرود.
روز شیطان | میشل | بهروز افخمی | ۱۳۷۳
اوایل دهه هفتاد، آتیلا پسیانی در فیلم «روز شیطان» نقش یک تروریست آموزش دیده را برعهده گرفت که در ایران ماموریت یک حمله اتمی را داشت. نقشی که در کارنامهاش تازگی داشت و نشان میداد که برای کاراکترهایی که احتیاج به آمادگی بدنی دارند هم گزینه مناسبی است. میشل با بازی آتیلا پسیانی، فرزند یکی از مبارزان ضد رژیم ایران بود؛ شخصیتی مرموز و پیچیده اما در عین حال خونسرد که با حرکات صورت و رفتار پسیانی بسیار درخشان از آب درآمده بود. این نقش هنوز هم به عنوان یکی از مهمترین شخصیت تبهکار و مجرم در سینمای ایران در ذهنها مانده.
در کمال خونسردی | شهباز | سیامک شایقی | ۱۳۷۳
«در کمال خونسردی» فیلمی است که پسیانی برای بازی در آن، تنها سیمرغ بلورین کارنامه هنریاش را دریافت کرد. شهباز با بازی پسیانی در فیلم «در کمال خونسردی»، یکی از متفاوتترین قاتلهایی است که تا به حال در سینمای ایران با آن مواجه شدهایم. او همسرش را به قتل میرساند اما انگیزههایش برای این قتل ریشه در عقدهها و مشکلات فراوان او در دوران کودکی دارد. به همین دلیل هم شخصیتی منفی اما در عینحال دوست داشتنی است. پسیانی روحیه کینهجو و آزارگر او را بهخوبی جلوی دوربین برد و کاری کرد تا مخاطبان کاملا با این شخصیت همراه شوند.
دو زن | احمد | تهمینه میلانی | ۱۳۷۷
در فیلم «دو زن» تهمینه میلانی، آتیلا پسیانی نقش مردی پارانویید به نام احمد را ایفا میکرد. مردی که به خاطر تعصبهای بیجایش مدام همسرش فرشته را آزار میداد. فرشته به خاطر تعطیلی دانشگاهها مجبور به ازدواج با احمد میشد و بعد از بازگشایی دانشگاه، احمد به او اجازه ادامه تحصیل نمیداد. او در را روی فرشته قفل میکرد و دست به خشونت فیزیکی میزد اما بلافاصله پشیمان میشد و به او ابراز علاقه میکرد. پسیانی این شخصیت روان پریش را به بهترین شکل جلوی دوربین برد و باعث شد این فیلم پس از سالها هنوز در ذهنمان باقی بماند. نقشی که بعدتر در «شام آخر» از او دیدیم تا حدودی در امتداد همین نقش بود.
آب و آتش | مجید | فریدون جیرانی | ۱۳۷۹
در فیلم «آب و آتش» آتیلا پسیانی نقش مردی قدرتمند را ایفا میکند که از بیماری روانی همسر سابقش استفاده میکند تا از او بهرهکشی کند. مجید همسر سابق مریم است و از او یک بچه دارد اما هنوز هم عاشق اوست اما او را به الزار کسب و کاسبی خودش تبدیل کرده است. وقتی متوجه میشود او با مردی به اسم علی در ارتباط است انگیزهی کشتن او را پیدا میکند. مجید به خانهی دوست مریم میرود و با تهدید از او میخواهد که مریم را به آنجا بکشاند. دوستش به بهانهی خودکشی از او میخواهد به آپارتمانش بیاید. وقتی مریم به آنجا میررسد با مشت و لگد به جانش میافتد و او را میکشد. پسیانی در این فیلم شمایلی از مردی خشن و آزارگر به نمایش میگذارد و به قدری درست و دقیق از پس آن برمیآید که اواخر فیلم حضورش برای مخاطبان هم اضطراب ایجاد میکند.
شام آخر | محسن | فریدون جیرانی | ۱۳۸۰
در «شام آخر»، آتیلا پسیانی نقش مردی سلطهجو را ایفا میکند که بعد از گذشت بیست سال از زندگی مشترک هنوز نتوانسته است جایگاه همسرش را به عنوان یک استاد دانشگاه بپذیرد. مدام او را تحقیر میکند و جلوی استقلالش را میگیرد و برایش پاپوش درست میکند. حتی بعد از طلاق هم دست از سر او برنمیدارد و با دروغ سعی میکند وجههاش را در دانشگاه خراب کند. پسیانی موفق شد شمایی درست و منطقی از مردی متعصب که مدام میزند میشکند و پرخاش میکند و حسادتش را بروز میدهد به نمایش بگذارد. پسیانی برای «شام آخر» نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشن خانه سینما شد.
آتشبس | روانشناس | تهمینه میلانی| ۱۳۸۴
مبنای فیلم «آتشبس» روی مشکلات فراوان یک زوج برای ادامه زندگی مشترک قرار داشت. حضور اتفاقی یک روانشناس و آموزههای او رفتهرفته باعث شد با ابعاد جدیدی از زندگی مواجه شوند. آتیلا پسیانی در این فیلم شمایلی جدید از یک روانشناس را پیش روی مخاطبان گذاشت؛ پزشکی شوخطبع و صبور که صحبتها و آموزههای مستقیمش نه تنها مخاطبان را نمیآزرد که کاملا با فضای فیلم همخوانی داشت و باعث میشد پابهپای او بتوانیم از منظرهای مختلف به قضایا نگاه کنیم. البته این نقش در فصل یک موفقیت بیشتری داشت و فصل دو «آتشبس» از همه لحاظ اثری ضعیفتر به نظر میرسید.
چه کسی امیر را کشت؟ | رضا | مهدی کرمپور| ۱۳۸۴
آتیلا پسیانی در «چه کسی امیر را کشت؟» در نقش رضا، یک کفترباز لات به میدان آمده بود. موهایی صاف و سبیلی پرپشت داشت با یک خالکوبی قلب تیرخورده روی بازو. با لحن لاتی خودش تعریف میکرد که مشغول هوا کردن کفتر بوده که از پشتبام خواهر امیر را دیده و عاشق او شده. بعد از اینکه خواهر امیر در آتشسوزی میسوخت، او به زندان میافتاد و این خالکوبی را هم به عشق او روی بازویش زده بود. وقتی هم که امیر مرد، یکی از مظنونهای قتل او بود.